معصومه مومیوند: در پایان نخستین دیدار دور برگشت مرحله نیمهنهایی لیگ برتر والیبال صحنههایی رقم خورد که به دور از اخلاق و ورزش قهرمانی بود. دور برگشت مرحله نیمهنهایی لیگ برتر والیبال جمعه 10 اسفند برگزار شد و تیمهای لبنیات هراز آمل و شهداب یزد به فینال صعود کردند. دیدار لبنیات هراز آمل و پیکان تهران که از ساعت ۱۵ روز جمعه برگزار شد، از آغاز همراه با حاشیه بود؛ از شعارهای هواداران ۲ تیم روی سکوها تا اعتراضاتی که گاه و بیگاه به داوری میشد. در این دیدار صحنههایی رقم خورد که دور از اخلاق بود و جای تاسف داشت. در حالی که والیبال به عنوان ورزشی پرطرفدار باید مصداقی درست برای رفتار قهرمانی و پهلوانی باشد اما این اتفاق رقم نخورد و درگیریها نشان داد تا حرفهای شدن و فهم جایگاه فرهنگی ورزش فاصله داریم. در پایان دیدار ۲ تیم که با پیروزی ۳ بر یک آمل همراه بود، بین هواداران آمل و بازیکنان پیکان و بین هواداران تیمها با هم درگیریهایی رخ داد. محمدرضا حضرتپور که سالهاست پیراهن تیم ملی را بر تن دارد به سمت تماشاگران هراز دوید و تعدادی از آنها را کتک زد. بازیکنان ۲ تیم هم صحنههای زنندهای را رقم زدند. البته در این میان تعدادی هم در تلاش برای آرام کردن فضا بودند. واکنش حضرتپور به عنوان یک ملیپوش والیبال در پایان این مسابقه اصلا مناسب نبود و باید از سوی فدراسیون والیبال و کمیته انضباطی با برخورد جدی و قاطعانه روبهرو شود. نه تنها این بازیکن، بلکه سایر بازیکنانی هم که باعث متشنج شدن فضا و درگیری شدند باید با برخورد جدی مواجه شوند. در عین حال این پرسش هم مطرح است: سکوها چه؟ اتفاقی که روی سکوها رخ داد نشان از فرهنگ نادرست هواداری در ایران دارد. گویا هواداری یعنی فحش و ناسزا گفتن به تیم حریف، صدا زدن بازیکنان مقابل با اسامی و القاب ناشایست و درگیری با هم به بهانه تعصب به تیم خود! تماشاگران ۲ تیم از ابتدای مسابقه رفتار نامناسبی داشتند و شعارهای زنندهای علیه تیم مقابل سر دادند؛ موضوعی که با هیچ واکنشی از سوی ناظران فدراسیون مواجه نشد و همین شرایط تا آخر بازی ادامه یافت. حتی در دقایقی از بازی با هم درگیر شدند و اگر دخالت نیروهای انتظامی مستقر بین سکوها نبود، معلوم نبود چه اتفاقاتی در این بازی میافتاد. در طول فصل اعتراضات به داوری را به نبود ویدئوچک ربط میدادند اما در این دیدار که ویدئوچک بود، چرا باید این همه اعتراض و درگیری از سوی تیمهای باتجربه و باسابقه لیگ و همچنین مربیان و بازیکنان شناختهشده والیبال ایران اتفاق بیفتد؟ درست است مسابقه از حساسیت بالایی برخوردار بود اما چه توجیهی وجود دارد که برای تخلیه احساسات خود و حتی اعتراض از الفاظ ناشایست استفاده شود و رفتاری سر بزند که سکوها را بیش از پیش ملتهب کند و کار را به جنجال بکشاند؟ برای بازیکنان و والیبالی که داعیه قدرت آسیا و جهان بودن را دارند چگونه چنین اتفاقاتی قابل قبول است؟ کسانی که باید الگوی جوانان باشند، خود زمین والیبال را به چاله میدان تبدیل کرده بودند. کودکانی که در سالن حاضر بودند و برای تماشای والیبال و شاید ساختن رویای بازیکنی خود روی سکوها نشسته بودند، چگونه میتوانند از این تصاویر لذت ببرند و الگوبرداری کنند؟ فدراسیون والیبال باید این موضوع را با حساسیت زیادی پیگیری و با عاملان این اتفاقات برخورد کند. چرا باید فحاشی از سوی تماشاگران به امری عادی تبدیل شود و باشگاهها به خاطر آن محروم نشوند؟ علاوه بر این فدراسیون و باشگاهها باید تدابیری برای مدیریت صحیح تماشاگران اتخاذ کنند. ویدئوچک که نتوانست اعتراضات را کم کند، شاید برخوردهای جدی فدراسیون و به موازات آن گامهای فرهنگی برای اشاعه رفتار درست بتواند گرهی از این کلاف باز کند.