طرح پکن برای میانجیگری در بحران اوکراین اولین حضور چین در نقش یک قدرت بینالمللی
حالا ۲ هفته از ارائه طرح صلح چین برای حل و فصل بزرگترین غائله جهان ما میگذرد. سند 12 بندی «موضع چین درباره راهحل سیاسی برای بحران اوکراین» که پنجشنبه ۲۳ فوریه در آستانه سالگرد آغاز جنگ در این کشور شرق اروپا منتشر شد، مهمترین سندی است که اراده عملگرایانه پکن برای بازیگری در نقش یک قدرت بینالمللی را نشان میدهد.
اگرچه آمریکا و اقمارش بلافاصله پس از انتشار طرح صلح چینی، با سریعترین واکنش ممکن و احتمالا حتی بدون خواندن کامل متن منتشره به زبان ماندارین یا ترجمه انگلیسی آن، نقش میانجیگرانه پکن در غائله اوکراین را از اساس رد کردند اما با گذشت زمان رفتهرفته بدخواهان غربی هم در مقابل منطق ناصحان شرقی نرم شدند.
در یک اقدام حسابشده، درست در زمان انتشار این سند، وانگ یی، رئیس دفتر کمیسیون روابط خارجی حزب کمونیست چین و وزیر پیشین خارجه این کشور در یک تور اروپایی به سر میبرد. البته منظور از حساب شده، وقتشناسی پکن برای انتشار طرح صلح بینالمللیشان همزمان با تور اروپایی سکاندار دیپلماسی چینی و پیش از ۲ رویداد مهم متقاطع یعنی سالروز آغاز عملیات ویژه روسیه در اوکراین و کنفرانس امنیتی سالانه مونیخ بود. چینیها هم هیچکدام از این ۲ رویداد را از دست ندادند.
وانگ یی تور اروپایی خود را از پاریس، پایتخت فرانسه آغاز کرد و بعد طول و عرض قاره سبز را به سمت ایستگاههای دیگر سفرش در رم ایتالیا و بوداپست مجارستان طی کرد تا سر موقع یعنی 5 اسفند (۲۴ فوریه) درست در سالگرد آغاز جنگ روسیه و اوکراین در کرملین با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه دیدار کند تا بعد از آنجا برای سخنرانی در کنفرانس امنیتی مونیخ بپرد؛ جایی که لازم بود اژدهای زرد تا حدودی جای خالی ۲ متحد شرقی دعوت نشدهاش یعنی خرس سیبری و شیر ایرانی را هم پر کند.
نکته جالب اینکه آقای یی در دیدار با پوتین، عملا موضعی حمایتی از روسیه در مقابل تحریمها و تخاصم اعلامی و اعمالی آمریکا و ناتو نشان داد، در حالی که کشورش همچنان از محکوم کردن عملیات نظامی روسیه در اوکراین امتناع میکند.
برداشت اولیه رسانههای شرکتی غربی نیز از انتشار طرح صلح پکن همزمان با حضور یی در مسکو، این بود که این صرفا ابتکار عملی در هماهنگی با روسیه است.
آنچه بدبینی اولیه غربیها را تا حدودی توجیه میکرد، این بود که چین سند مزبور برای میانجیگری بینالمللی در بحران اوکراین را در بازه زمانی خاص ماه فوریه ارائه کرده بود که سال قبل از آن (2022) به انتشار نخستین بیانیه مشترک پکن و مسکو پس از عصر استیلای کمونیسم بر شرق اختصاص یافته بود؛ بیانیهای که در جریان میزبانی شیجینپینگ، رئیسجمهور چین از همتای روس خود در افتتاحیه مسابقات المپیک زمستانی پکن 2022 با محوریت مشارکت ۲ کشور در جهت ایجاد یک نظام چندجانبه غیرتهاجمنی بینالمللی و نفی مداخله در امور داخلی سایر کشورها منتشر شد.
با وجود بدبینی زائدالوصف آمریکا و اقمارش نسبت به این اقدام دیپلماتیک، ظرف چند روز لحن آنها نرمتر و پذیراتر شد.
آنچه از نظر کارشناسان مغفول نماند این بود که سند «موضع چین درباره راهحل سیاسی برای بحران اوکراین» تنها ۲ روز پس از سند بالادستی مفصلتری با عنوان « ابتکار جهانی امنیت» توسط دولت چین منتشر شد؛ سندی با محتوای بنیادین که میتواند به منزله دکترین چشمانداز همکاری بینالمللی ملت چین در قرن بیستویکم برای برقراری امنیت در کره خاکی تلقی شود.
در حقیقت پایتختهای دیگر از جمله واشنگتن، لندن، پاریس، برلین، بروکسل و... طرح صلح چینی را تالی آن مقدم دیدند که حرف اصلی آن تلاش برای شکل دادن تعاملی مثبت در همکاریهای بینالمللی بر اساس اصول مشترک بشری است. این حکایت از وجود ارادهای بزرگ پشت سر چنین دکترین امنیتی دارد؛ ارادهای که تصمیم گرفته به رویکرد منزوی چند صد ساله تمدن چینی خاتمه دهد و سرانجام حضور فعال یک میلیارد و 450 میلیون چینی در امورات بینالمللی را اعلام دارد. طبیعتا نمیتوان جلوی اراده کشوری که مهد یک تمدن کهن و تاثیرگذار در حوزه جغرافیایی وسیع اوراسیاست و هنوز پرجمعیتترین ملت جهان را دارد و در حال تبدیل شدن به اقتصاد اول جهان نیز هست و همزمان در حال شکل دادن اتحادها و پیمانهای معنیدار با دیگر ملتهای بزرگ است، برای نقشآفرینی به عنوان یک بازیگر جهانی گرفت.
طبیعی است قدرت جهانی جدید تلاشی فزاینده برای توسعه نفوذ اقتصادی و سیاسی خود در کشورهای دیگر را آغاز کرده باشد اما در عین حال پیشینه تمدنی غیرتهاجمی چین و رفتار معاصر حاکمان این کشور نشان داده آنها ایدههایی معقول در سیاست خارجی خود دارند. حال آنها به این نتیجه رسیدهاند که بهترین زمان ممکن برای اعلام وجود در معادلات کلان بینالمللی، میانجیگری در بحران اوکراین به عنوان بزرگترین مساله سیاسی دنیاست که عرصههای اقتصادی و امنیتی را هم تحتالشعاع خود قرار داده است. در عین حال ایده معقول پکن به منظور استفاده از راهکارهای سیاسی برای حل بحران اوکراین، در نوع خود بینظیر است، چرا که در این یک سال شاهد بودهایم ۲ طرف دعوا، یعنی روسیه از یک طرف و از سوی دیگر آمریکا به عنوان محرک اصلی اوکراین و اروپا برای جنگ، عملا بر اساس ذهنیت تفکر موازنه هژمونیک، هر روند غیرنظامی و غیرمتخاصمانه را برای حل بحران با تاکید زائدالوصف بر زبان جنگ به بهانه منافع ملی لحظهای خود در شرایط بحرانی، به بنبست کشیدهاند.
همانطور که وانگ ونبین، سخنگوی وزارت خارجه چین در کنفرانس خبری فردای انتشار راهکار پکن برای صلح در اروپا در حضور چندین رسانه آتلانتیکی گفت، این سند فقط درباره بحران اوکراین نیست، بلکه دکترین شیجینپینگ، رئیسجمهورچین درباره کلیت مسائل بینالمللی امروز نیز هست که شامل «۴ باید»، «۴ نکته مشترک» و «۳ نقطه تفکر» است همراه با ابتکاری 6 مادهای در قالب وضعیت انسانی در اوکراین. یکی از نکات جالب درباره این طرح این است که برای نخستین بار کشوری که الزاما از نظر سیاسی نزدیک به اوکراین هم نیست، موضوع بازسازی این کشور پس از جنگ را مطرح کرده است.
همه این واقعیات در کنار هم قرار گرفتند تا به طوری باورنکردنی، حتی رژیم دستنشانده ناتو در کییف را به تامل درباره طرح صلح اخیر وادارند.
وزیر خارجه اوکراین در حاشیه یازدهمین نشست اضطراری مجمع عمومی سازمان ملل که به درخواست این کشور و آمریکا تشکیل شده بود، طرح صلح چین را جالب دانست. دیمیتری کولبا تاکید کرد هرگونه پیشنهاد خارجی باید همسو با قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل باشد؛ قطعنامهای که در همان نشست با عنوان صلح در اوکراین و خروج نیروهای روسیه در سازمان ملل به رای گذاشته شد و با اکثریت به تصویب رسید. با این وجود همین که او به مطالعه دقیق طرح صلح چینی اشاره کرد و حتی موافقت کلی خود با آن را در عین ابراز مخالفت درباره یکی از اصول آن - که به لغو تحریمها علیه روسیه مربوط میشود - اعلام کرد، یک گام مهم رو به جلو برای رژیمی محسوب میشود که تا دیروز به نظر میرسید هیچ ارادهای جز جنگیدن با دشمنان به نیابت از آمریکا و ناتو ندارد.
ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین نیز متعاقب آن موافقت ضمنی خود را چنین اعلام کرد: «من برنامه دارم تا با شیجینپینگ دیدار کنم و باور دارم چنین دیداری برای امنیت کشورهایمان و جهان سودمند خواهد بود».
این سیگنالهای مثبت از سوی اوکراینیها در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل به طرز جالبی با استقبال رهبران غربی مواجه شد. از جمله امانوئل مکرون که هر فرصتی را برای نجات دادن فرانسه از وضعیت پا در هوای فعلی میان «تمایل به توافق با روسیه» از یک سو و «اجبار به همراهی ناتو در جنگ با روسیه» از سوی دیگر، مغتنم میشمارد.
رئیس جمهور فرانسه به روزنامه لو فیگارو گفت از طرح ۱۲ مادهای چین برای برقراری صلح میان اوکراین و روسیه در صورتی استقبال میکند که از طریق یک توافق انجام شود و بلافاصله از برنامه سفر خود به پکن در ماه آوریل (بهار آینده) پرده برداشت به این معنی که او میخواهد خود دلال این صلح احتمالی باشد. هر چند که رهبران الیزه در کنار همتایان آلمانیشان در سالهای اخیر، سابقه بدی در میانجیگری میان روسیه و اوکراین داشتهاند و مثال آن اعتراف ضمنی فرانسوا اولاند و آنگلا مرکل به کارشکنی برلین و پاریس در جریان توافق چهارجانبه مینسک
است.
روسها کمی دیرتر از معمول نسبت به طرح صلح همسایه شرقیشان واکنش نشان دادند. در واقع نخستین بار دیمیتری پسکوف، سخنگوی ریاست جمهوری روسیه (کرملین) آن هم ۳ روز بعد از تایید اولیه طرح چینی توسط وزیر خارجه اوکراین، در این باره صحبت کرد و البته نه با آغوش کاملا باز!
او گفت: «هرگونه ابتکاری که ما را به برقراری صلح نزدیکتر کند شایسته توجه است، با این حال ممکن است پروسهای طولانی باشد. از هرگونه تلاش توسط دوستان چینی استقبال میکنیم اما آنها باید به جزئیات و نکات اختلافی توجه داشته باشند».
پکن که کمی قبل از شروع جنگ اوکراین، دم از اتحاد بیحد و حصر با مسکو میزد، در سالگرد آغاز جنگ در بیانیهای هر دو طرف مسکو و کییف را به آتشبس فراخوانده و بدین مناسبت طرح صلح خود را به اشتراک گذاشته بود.
کرملین اما معتقد است چینیها باید منافع و وضعیت همه طرفها را دقیقتر لحاظ کنند. معنای دیگر حرف پسکوف این است که اگر چین موفق شود نقش میانجیگرانه خود را در عرصه بینالمللی به کرسی بنشاند، باید بیش از اینها هوای روسها را داشته باشد که با به دردسر انداختن خود و شکستن هیمنه هژمونی آمریکایی، یک پاس گل تاریخی را تقدیم شریک راهبردی شرقیشان کردهاند تا سرانجام ظهور خود به عنوان یک بازیگر جهانی را در قامت میانجی صلح به طور رسمی به نمایش بگذارد.
باید دانست جنگ اوکراین تنها جایی نیست که روسیه تقریبا به طور یکتنه، سلطه آمریکا را به چالش کشیده است، بلکه پوتین در یک گلوگاه مهم دیگر نیز فرصت را برای گرفتن یقه هماورد غربی دوران جنگ سرد شوروی مغتنم شمرده است.
پوتین حدود 10 روز پیش اعلام کرد روسیه مشارکت خود در پیمان استارت جدید را به حالت تعلیق درآورده اما از آن خارج نشده است. او همچنین به غرب درباره تسلیح هر چه بیشتر اوکراین هشدار داد و آنها را متهم کرد که قصد داشتند پایگاههای هوایی استراتژیک روسیه را هدف قرار دهند. هفته پیش الکساندر بورتنیکوف، مدیر سرویس امنیتی فدرال روسیه (افاسب) تاکید کرد این کشور مشارکت خود در پیمان کاهش تسلیحات راهبردی موسوم به «استارت جدید» را در چارچوب روند قالببندی مجدد روابط راهبردی و ژئوپلیتیکی با غرب به حالت تعلیق درآورده است.
مسکو اما در واقع مترصد یک فرصت بود که از اهرم پیمان «استارت جدید» به عنوان یک برگه تعیینکننده در معامله بر سر نظم جدید با آمریکا بهرهبرداری کند، طرح صلح چینی هم این فرصت را فراهم کرد. شاید بتوان گفت این یک پاس گل متقابل از سوی پکن به مسکو بود.
دور جدید مذاکرات آمریکا و روسیه درباره پیمان «استارت جدید» که قرار بود در حاشیه کنفرانس خلع سلاح سازمان ملل در ژنو آغاز شود، میتواند به منزله مقدمهای مهم برای مذاکرات احتمالی صلح اوکراین در نظر گرفته شود.
به نظر میرسد این بازی هماهنگ روسیه و چین در کنار استقبال نسبی همپیمانان اروپایی واشنگتن از طرح صلح پکن که به نوعی آخرین دستاویز آنها برای فرار از فلاکت یک جنگ قارهای و جهانی است، کاخ سفید را هم به زانو درآورده است. آنتونی بلینکن، چند روز پیش اعتراف کرد مطالعه سند چینیها او را به فکر فرو برده است. این لحنی است کاملا متفاوت از مخالفخوانی محض جو بایدن و تیم سیاست خارجی کاملا نومحافظهکار و ضدچینی آن علیه طرح صلح. به عبارت دیگر، ابتکار چینیها این راز را برملا کرد که آمریکاییها برخلاف ادعاهایشان فاقد یک پلن بی یا یک طرح تکمیلی برای مدیریت بحران اوکراین و سوق دادن جهان به سمت منافع درازمدتشان هستند. بازهای شکاری نومحافظهکار حاکم بر مترسکهای دموکرات کاخ سفید، هیچ برنامهای جز جنگافروزی جهانی به عنوان آخرین راه جبران مافات عقبماندگیشان از اژدهای زرد نداشتهاند. اینجاست که طرح چینیها میتواند آخرین بخت برای پرداخت چینی ظریف و شکننده صلحی جهانی در مسیر چشماندازی جدیدتر باشد.