فیرپلی مالی، کنفدراسیون فوتبال آسیا و ساختار حرفهای؛ باشگاههای ایرانی و حذف از آسیا
علی دهقانیسانیج*: بعد از هجوم سرمایهداران آمریکایی و عرب به فوتبال جذاب اروپا و ورود پولهای کلان به باشگاههای مطرح، اتحادیه فوتبال اروپا تصمیم گرفت برای از بین نرفتن باشگاههای کوچک، قوانین مالی تازهای را به صورت قانون مصوب کند که نام آن را «فیرپلی مالی» گذاشت.
این قانون به زبان ساده ۲ چیز را عنوان میکند:
۱- پول مالک نباید در صورتهای منابع درآمدی باشگاه مانند حق پخش، قراردادهای تجاری باشگاه با اسپانسرها، درآمد روز مسابقه، درآمد ترانسفر بازیکن و... آورده شود.
۲- منابع تزریقی نباید برابر و بیشتر از منابع درآمدی باشد.
به زبان سادهتر، باشگاه نباید متکی به پول مالکش شود، زیرا باشگاههای ضعیفتر در این حالت از بین میروند و از طرفی اگر مالک متمول روزی سهامش را واگذار کند و برود، باشگاه از بین میرود. برای درک بهتر موضوع، تاریخچه آنچه بر سر باشگاه مالاگای اسپانیا آمد را مطالعه کنید. این تیم روزی بالانشین جدول لالیگا بود و اکنون با دسته سوم اسپانیا اندکی فاصله دارد.
* کنفدراسیون فوتبال آسیا و ساختار حرفهای
کنفدراسیون فوتبال آسیا با شروع قرن جدید تصمیم گرفت مسابقات باشگاهی قاره را از فرمت آماتور جام باشگاههای آسیا خارج کرده و فوتبال قاره را حرفهای کند. مدیران ژاپنی مانند سوزوکی در کنفدراسیون طرح لیگ قهرمانان آسیا را اجرا کردند. مدیران فوتبال آسیا پیشبینی کردند باید به مرور باشگاههای آسیایی را از ساختار آماتور خارج و به ساختار حرفهای نزدیک کرد و در نهایت اگر کشور یا باشگاهی نتواند خود را با شرایط جدید تطبیق دهد، باید در سطحی پایینتر به رقابت بپردازد که خب! طبیعتا پول و درآمد کمتری هم نصیبش میشود. به همین منظور به مرور زمان نسبت به ساختار مدیریتی، ساختار مالی، ساختار اداری، ساختار فنی، ساختار تجاری و سختافزارها نظیر ورزشگاه و محل تمرین و باشگاه استانداردهایی را تعریف و باز تعریف کردند. کنفدراسیون در ۲ سال اخیر با یک شرکت معتبر و درجه یک آلمانی قرارداد بسته است تا تمام مدارک بارگذاری شده در پنل مخصوص برای این کار را با جزئیات رصد کند. بعد از ۲۱ سال آنها به این نتیجه رسیدند کشورها در طول این سالها زمان به روزرسانی را داشتهاند و دیگر شتاب حرفهای شدن باید سرعت بیشتری بگیرد.
* باشگاههای ایرانی و حذف از آسیا
اگر قرار بود قانون فیرپلی مالی اروپا در آسیا عینا انجام شود، باشگاههای سپاهان، فولاد خوزستان و تمام باشگاههای زیرمجموعه مس نیز نمیتوانستند مجوز حرفهای بگیرند؛ نکتهای که در برنامه فوتبال برتر نیز به آن اشاره شد اما دیری نمیپاید که آن قانون هم اجرا خواهد شد و مایی که ۲۱ سال وقت داشتیم حرفهای شویم، آن موقع تکلیفمان یکسره میشود.
اما بیاییم فرض کنیم ۲ ماه پیش است و گوشی استراماچونی «دینگ واریز پول» را به وی ابلاغ میکند و او نیز با نامهای مفصل تایید میکند طلبش با استقلال صاف شده است.
برای مالکیت مشترک دولت در ۲ باشگاه چه فکری اندیشیده شده است؟ زیرا در تمام سایتها، برنامهها و خبرگزاریها مشخص است وزارت ورزش مالک هر دو باشگاه و تعیینکننده مدیر عامل و اعضای هیاتمدیره ۲ باشگاه است! دقیقا یکی از دلایلی که سال قبل مجوز ۲ باشگاه صادر نشد!
فرض کنیم مدیریت و مالکیت مشترک ۲ باشگاه هم درست شد؛ تراز مالی مثبت از محل درآمدهای مشخص فوتبال چه میشود؟ درآمد باشگاه چه مقدار از حق پخش، روز مسابقه، قراردادهای تجاری، ترانسفر و... بوده؟ اصلا اگر تراز مالی مثبت بوده، چرا اینقدر درباره اخذ یا پرداخت وام و قرض پول صحبت میشود؟
تمام مصاحبهها، اخبار، مطالب مرتبط حتی در شبکههای اجتماعی، به وسیله یک اپلیکیشن خیلی ساده از سراسر آسیا به کارمندان صدور مجوز حرفهای کنفدراسیون میرسد و اگر سندی بارگذاری شود که خلاف واقعیت را نشان دهد، وای به حال آن مجموعه متخلف!
ساختار مدیریتی و ساختار مالی با این همه اشکال اصلا اجازه نمیدهد کنفدراسیون لحظهای به این فکر کند که این باشگاهها دارای چه سابقه و قدمتی هستند!
نامهنگاری و حتی اشاره به تعطیلات نوروز زمان خریدن برای عقب انداختن مرگ این بیمار نحیف است! امروز بگذرد تا ببینیم فردا چه میشود!. پارسال بعد از لغو مجوز باشگاههای ایرانی نوشتم اگر همین الان هم کار را شروع کنید دیر است! حداقل فکری برای مالکیت مشترک ۲ باشگاه میکردید ولی متاسفانه در این زمینه و موارد مشابه کل سال تعطیلات نوروز است.
* رئیس سابق دپارتمان مسابقات بینالمللی فدراسیون فوتبال