محمدامین علیدوست: بازخوانی آرای حضرت امام خمینی(ره) در باب امر به معروف و نهی از منکر از بایستههای این روزهای ماست که بیش از هر زمان دیگری سخن از اقامه این فریضه الهی است. جملات امام آنقدر بیپیرایه و دلنشین است که شاید به شرح نیاز نداشته باشد، لذا عین کلام نورانی ایشان را نقل میکنیم، به امید اینکه چراغ روشنی باشد در پیشگاه دینداری و دینورزی ما.
* ترک امر به معروف یک رذیله است
فرو نشستن از اقدام و سستی کردن از امر به معروف و نهی از منکر و جلوگیری نکردن از ظلم ستمکاران، حلم نیست بلکه خمود است که یکی از ملکات رذیله و صفات ناهنجار است. (تحریر الوسیله، امام خمینی، تهران، مکتبه العلمیه الاسلامیه)
* ملایمت کارسازتر است
در مسائل، ملایمت و جهت رحمت بیشتر از جهت خشونت تأثیر میکند. من در زمان اختناق رضاخانی وقتی در مدرسه فیضیه صحبت میکردم، آن گاه که از جهنم و عذاب الهی بحث میکردم همه خشکشان میزد ولی وقتی از رحمت حرف میزدم، میدیدم که دلها نرم میشود و اشکها سرازیر میگردد، و این تأثیر رحمت است. با ملایمت انسان بهتر میتواند مسائل را حل کند تا شدت. (صحیفه امام، ج 8، ص 331)
* محیط ایران را محیط محبت نگه دارید
این محیط محبت را حفظ کنید؛ ایران را یک محیط محبت کنید. به دست شما پاسدارها، شما ارتش، آن ژاندارمری، آن پاسبان، همه و همه اگر با هم یک وضع اسلامی و انسانی پیدا بکند، محیط، یک محیط محبت میشود، همه به هم خدمتگزار میشوند. (اخلاق کارگزاران در کلام و پیام امام خمینی، ص 30)
* همه جا باید اسلامی شود؛ از بازار تا وزارتخانهها
امیدوارم که این راه را همه با هم طی بکنیم و آن حکومتی را که اسلام میخواهد... متحقق باشد، انشاءالله متحقق بشود به طوری که شما هر جا بروید، بازار بروید ببینید بازار اسلامی است، دیگر اجحاف نمیشود، زیادفروشی بیجا نمیشود، کمفروشی نمیشود، ربا نمیشود، مفتخوری نیست. در ارتش بروید ببینید که اسلامی هست، همهشان توجه به اسلام دارند، نماز میخوانند، روزه میگیرند ماه رمضان... و همه جای مملکت، وزارتخانههایش، اداراتش، همه اسلامی بشود. (صحیفه امام، ج 9، ص 90)
***
تربیت به سبک مالک اشتر با عفو کریمانه
باید از این بزرگان چیز یاد بگیریم، خب مالک اشتر را که قصهاش را شنیدهاید که فحش به او دادند و بعد که آن مرد فهمید که این مالک اشتر بود، رفت دنبالش؛ ایشان مسجد رفته بود و مشغول نماز بود و رفت عذرخواهی کرد. گفت من نیامدم ـ اینطور نقل میکنند ـ در مسجد الا اینکه برای تو طلب مغفرت کنم. ببینید چطور تربیت میکند! یک کسی به خواجه نصیرالدین ـ رضوانالله علیه ـ کاغذی نوشته بود و در ضمن، جسارت کرده بود به ایشان و اسم کلب (سگ) روی ایشان گذاشته بود. ایشان جواب وقتی که نوشتند مسائلی که او اشکال داشت، یکی یکی به طور حکیمانه رفع کرده بودند؛ تا رسیده بود به اینجایی که به ایشان گفته بود: تو سگ هستی. ایشان گفته بود که نه، اوصاف و خواص و آثار من با اوصاف و خواص و آثار کلب دو تا است: کلب فلان صفت را دارد، من آن صفت را ندارم، من فلان صفت را دارم او ندارد. حکیمانه این طوری حل کرده بود قضیه را.
خب! اگر خواجه هم یک کاغذ نوشته بود به اینکه نه، تو سگی و پدرت هم سگ است، فردا یک کاغذی دریافت میکرد که او سه تا چیز رویش گذاشته بود. وقتی ما بتوانیم با زبان نرم، با نصیحت، با قول سالم بدون نیش، بدون اظهار غرض مردم را اصلاح کنیم، دوستان خودمان را زیاد کنیم، برای خدا همین معنا باشد، خب! چه ادعایی هست که آدم با قلم خودش به ضد خودش عمل کند... چه ادعایی دارد انسان که میتواند یک انسانی را دعوت به خیر بکند با زبان ملایم، با قلم ملایم، با نصیحت، با دوستی او را به راه راست ببرد، آنطور که انبیا میکردند [اما به گونهای دیگر عمل کند]. (صحیفه امام، ج 14، ص 19)
***
کسی از امر به معروف شدن مستثنا نیست
همه ملت موظفند که نظارت کنند بر این امور، نظارت کنند اگر من یک پایم را ... کج گذاشتم ... بگویند پایت را کج گذاشتی، خودت را حفظ کن ... اگر دیدند که یک کمیتهای خدای نخواسته خلاف مقررات اسلام دارد عمل میکند، بازاری باید اعتراض کند، کشاورز باید اعتراض کند، روحانیون و علما باید اعتراض کنند، اعتراض کنند تا این کج را راست کنند. اگر دیدید یک معمم برخلاف موازین اسلام خدای ناخواسته میخواهد عمل بکند، همه موظفند که جلویش را بگیرند. همه باید مراعات این مساله را بکنند، توجه داشته باشند که مبادا من یک کلمه برخلاف مقررات اسلام بگویم، اعتراض کنند، بنویسند، بگویند. (۹/۲/1358)
در امر به معروف و نهی از منکر شأن و مرتبه اجتماعی افراد مهم نیست و هر کس از هر قشر و طبقه اجتماعی موظف است دیگران را از هر قشر و طبقه اجتماعی که باشند، امر به معروف و نهی از منکر کند به هر فردی لازم است که امر به معروف کند. اگر یک فرد خیلی به نظر مردم مثلاً پایین، یک فردی که به نظر مردم خیلی اعلامرتبه هم هست، اگر از او یک انحرافی دید، بیاید (اسلام گفته برو به او بگو. نهی کن) بایستد در مقابلش بگوید این کارت انحراف بود نکن. (۲/۷/1358)
***
امر به معروف باید از محبت بجوشد
سزاوار است که آمر به معروف و ناهی از منکر، در امر و نهی و مراتب انکارش مانند پزشک معالج، معالج مهربان و پدر با شفقت باشد که مراعات مصلحت مرتکب را مینماید و انکارش لطف و رحمت برای او خصوصاً، و برای امت عموماً باشد. قصدش را فقط برای خداوند متعال و رضایت او قرار دهد و این کارش را از آلودگیهای هواهای نفسانی و اظهار بزرگی خالص نماید و نفس خویش را منزه نداند و برای آن، بزرگی یا برتری بر مرتکب نبیند؛ زیرا چهبسا برای شخصِ مرتکب گناه ـ ولو گناه کبیره ـ صفات خوب نفسانی باشد که مورد رضایت خداوند میباشد و خداوند متعال او را به علت این صفات، دوست دارد؛ اگر چه کار گناه او مورد بغض خداوند میباشد و چهبسا آمر و ناهی، عکس او باشد؛ اگرچه بر خودش پوشیده است. (تحریرالوسیله، ج 1، ص 462)