از نداری صورتت شکل انار
دلخوشیها از تو دائم در فرار
مثلِ موجی دائماً در حال دو
تو خلاصه میشوی در کار و کار
با همه سعی و تلاشت روزیات
نیست جز قد دو سه کیلو خیار
مثل یک چیزی میان منگنه
هستی از دهها جهت تحت فشار
از برای لقمه ای نان حلال
روزگار از تو درآورده دمار
از فشار قرض و قوله گشتهای
روی موج بدبیاریها سوار
در ضمانت مثل کارت پول خود
عاری هستی از مقام اعتبار
از حمایتهای مسؤولین امر
بر تنت داری لباس وصلهدار
ای که در تقویم روز کارگر
گشته با نامت مزین در بهار