علیاکبر غلامی: یکی از سران فتنه ۸۸ در تازهترین اظهاراتش درباره جمهوری اسلامی، سخنانی مطرح کرده که نشان میدهد این فرد هنوز بر همان پاشنه فتنهگری در سال 88 قدم برمیدارد.
وی میگوید: «من ابتدا از تعبیر «مردمسالاری دینی» استفاده کردم اما بعدا آن را به «مردمسالاری سازگار با دین» اصلاح کردم که منظور از مردمسالاری، همان دموکراسی و از دین، دینی سازگار با عرف بود اما متاسفانه امروز شاهدیم جمهوری اسلامی به سمت حکومت اسلامی تمایل پیدا کرده است».
رئیس دولت به اصطلاح اصلاحات در ادامه میگوید: «کار بزرگ امام علاوه بر تبیین فقه پویا بر مبنای زمان و مکان، شرعی کردن عرف بود. آقای سعید حجاریان در سالهای ابتدای اصلاحات گفت تعبیر «ولایت مطلقه فقیه» از سوی امام، برای عرفی کردن شرع است، در حالی که من فکر میکنم این نظریه امام به معنای شرعی کردن عرف است».
به نظر میرسد وی هم مانند حجاریان که سوادی در حوزه دینی ندارد، معنای ولایت فقیه، قانون اساسی و عرف را نمیداند. آنچه در ادامه به آن خواهم پرداخت، ورود به ادعای این فرد نیست، بلکه تبیین معنای عرف برای امثال اصلاحطلبان است.
* معنای عرف
فارغ از اختلافات علمی بر سر معنای عرف، اگر به صورت ساده به دنبال تعریف از عرف باشیم، میتوانیم تعریف زیر را با تسامح بپذیریم: «عرف شیوه و روشی است که مردم آن را پذیرفته و بر اساس آن حرکت میکنند؛ خواه در گفتار باشد یا کردار. از عرف به عادت نیز تعبیر کردهاند.
در اصطلاح و در اصول فقهی، عرف به معنای روش و شیوه مستمر عملی یا گفتاری است که در میان همه یا بیشتر مردم، یا قوم یا گروه خاصی شناخته شده و مرسوم است».
در واقع کسی باید درباره عرف و مسیر جمهوری اسلامی اظهارنظر کند که اولا خودش بفهمد معنای عرف چیست و ثانیا بر اساس فهمش، به عرف و تمایل عرفی مردم احترام بگذارد، آیا جریان اصلاحات میداند عرف چه معنایی دارد؟ آیا اصلاحطلبان به عرف و تمایل مردم احترام گذاشتند؟ اساسا اعتقادی به عرف و تمایل مردم دارند؟ پاسخ به این سوالات با یک بررسی کوتاه از رفتار جریان خاص، مشخص میشود.
۱- سال ۸۸ در دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری، اکثریت مردم یا همان عرفی که مدعیان اصلاح ادعایش را دارند، به شخصی غیر از نامزد موردنظر سران فتنه و جریان اصلاحات تمایل پیدا کرده بودند و اسم همان شخص به واسطه اکثریت قاطع آرا، از صندوقهای رأی خارج شد؛ رفتار این فرد در احترام به عرف و تمایل مردم چه بود؟
۲- جریان غربگرا، آنچنان رفتاری از خود بروز داد که نتانیاهو نخستوزیر رژیم موقت صهیونیستی با صراحت اعلام کرد «اصلاحطلبان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند» و شیمون پرز، رئیس وقت رژیم کودککش اسرائیل گفت: «اصلاحطلبان به نمایندگی از اسرائیل با رژیم اسلامی ایران میجنگند».
۳- اکثریت اصلاحطلبان در نهان و آشکار میدانستند جمهوری اسلامی اهل خیانت به آرا و تمایل مردم در چارچوب شرع و قانون نیست. تاجزاده با همه ویژگیهای رفتاری و عملیاش، صراحتا اعلام کرد اصلاحطلبان در انتخابات باختهاند و تقلبی صورت نگرفته است اما رئیس دولت اصلاحات که از عرف دم میزند، با اینکه بیش از دیگر همفکرانش با سازوکار انتخابات آشنایی داشت، باز هم بر محور دشمنی با عرف و تمایل مردم، وارد میدان شد و مقابل خواست مردم گردنکشی کرد. با این حال، در جلسات محفلی و خصوصی، خود وی ابراز کرد هیچ تقلبی در انتخابات صورت نگرفته است اما تا همین امروز، شهامت نداشته در فضای رسانهای و روبهروی مردم، جلسات خصوصی و محفلی خود را علنی و اعتراف کند به عرف، تمایل و خواست مردم خیانت کرده و هیچ تقلبی در انتخابات صورت نگرفته است.
4- کسی باید درباره مسیر جمهوری اسلامی و آینده نظام و اهداف انقلاب اسلامی اظهارنظر کند که خودش به حداقلها و بدیهیات جمهوری اسلامی پایبند باشد. اصلا بدیهیات حکومت جمهوری اسلامی به کنار، اگر فردی به اندازه دروس ابتدایی با دموکراسی و قواعد رای اکثریت آشنایی داشت، فتنه 88 را رقم نمیزد. این فرد در کلاس اول قواعد رای اکثریت، رفوزه شده و آنقدر از علنی کردن مواضع خود رعب و وحشت دارد که برای امتحان مجدد و پاس کردن این لکه منفی، هیچ اقدامی عملی از خود نشان نداده است.