printlogo


کد خبر: 262369تاریخ: 1402/2/14 00:00
روزت مبارک مربی

محمدامین نوری*: وارد حسینیه که شدم زمان به نسبت زیادی تا شروع مراسم باقی مانده بود. هنوز جمعیت زیادی داخل حسینیه نیامده بودند. مثل یکی دو دیدار قبل که توفیق شده بود به حسینیه امام خمینی‌(ره) بیایم، خانم‌ها زودتر و مرتب‌تر به حسینیه آمده بودند.
ظاهر افراد حاضر در جلسه هم با دیدارهای دانشجویی یا مراسم‌های عمومی فاطمیه و محرم که آمده بودم، تفاوت داشت. نظم خاصی در جمعیت بود! منش معلمی و روحیه انضباط جمعی، نقطه مشترکی بود که در جمعیت به وضوح دیده می‌شد.
کاغذ شعری را که در زمان ورود به حسینیه گرفتم، نگاهی انداختم. به ظاهر شعر سختی بود، سعی کردم در ذهنم نوای خواندن شعر را پیدا کنم اما شیوه نگارش متفاوت شعر، کار را سخت‌تر کرده بود!
پیش خودم گفتم احتمالا خواندن شعر مثل همیشه نشود! و همخوانی دقیقی نداشته باشد.
اما زمانی که مداح برنامه، همخوانی تمرینی شعر را آغاز کرد، جمعیت به سرعت آهنگ شعر را یاد گرفت و همخوانی مرتب و منظمی شکل گرفت!
باز هم معلم بودن جمعیت خودنمایی می‌کرد! برخلاف تصورم، حاضران خیلی زود نوا و متن شعر را مسلط شدند و نیازی به تکرارهای بیشتر نبود.
حقا که آموزگارانی که آموزش را تکلیف خود می‌دانند، در یادگیری هم مصمم‌تر و کوشاتر از دیگران هستند.
هنوز کمی به ساعت 10 مانده بود که حسینیه پر از شور و حرارت شد. رهبر انقلاب مدتی را ایستادند و به ابراز علاقه‌ها و شعارها با اشاره دست مبارک‌شان پاسخ دادند.
«فرهنگیان کشوریم، فداییان رهبریم»؛ شعار خاصی بود که جمعیت یکصدا به زبان می‌آوردند، معلمانی که به قول حضرت آقا سربازان گمنام نظام اسلامی و اسلام و مسلمین هستند و در اطراف کشور، در دورترین نقاط کشور، بی‌سروصدا مشغول کارند، مشغول مجاهدتند و با سختی‌ها، با مشکلات فراوان، دارند کار می‌کنند، با این شعار، با صراحت تمام با رهبر و مقتدای‌شان بیعت کردند.
چشمم به معلم بختیاری عزیزی خورد که با لباس بختیاری شعار می‌داد و اشک می‌ریخت. می‌شد روحیه لطیف معلمی را در عین صلابت و اقتدار، به‌روشنی در چهره او دید، با تعارف حضرت آقا، همه نشستند.
قاری محترم آیاتی از سوره احزاب را قرائت کرد، قرائت زیبایی بود، البته من منتظر یک قاری نوجوان و دانش‌آموز که محصول زحمات معلمان است بودم.
در حین قرائت قرآن، نگاهم به آیه‌ای که در روبه‌روی جلسه نوشته شده بود جلب شد: هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ.
انتخاب بخشی از آیه نهم سوره زمر که در واقع اشاره به اهمیت تربیت دینی دارد! انتخاب هوشمندانه و دقیقی برای این جلسه بود.
همخوانی سرود آغاز شد، سرودی که به قول حضرت آقا با توحید شروع شد و با مدح معلم ادامه پیدا کرد و اجر جهاد را برای معلمان در آن معرفی کرد.
در زمان گزارش سرپرست وزارت آموزش و پرورش، نگاهم به میهمانان ویژه برنامه بود؛ وزرای سابق، مسؤولان وزارتخانه و برخی معلمان برتر کشوری. در میان جمعیت چشمم به پدر شهیدان شیخ شعبانی هم افتاد.
از قبل ایشان را می‌شناسم، سال‌ها معلم بوده‌اند و مدتی هم در وزارت آموزش‌و‌پرورش مشغول.
آقای شیخ شعبانی برایم همیشه الگوی یک معلم تمام و کمال است، معلمی که تربیت را در خانه خود هم فراموش نکرد و محصول تربیتش ۳ فرزند شهید است؛ آقای شیخ شعبانی می‌خندید، مطمئن بودم مدت‌هاست منتظر دیدار حضرت آقا بوده. یادم هست قبل‌ترها می‌گفت دهه 70 یک بار حضرت آقا به منزل‌شان رفته بودند و هنوز خاطرات آن دیدار را با شیرینی خاصی تعریف می‌کرد.
در گزارش سرپرست وزارت آموزش‌و‌پرورش نکات مهمی بود. گزارشی از وضعیت آموزش‌و‌پرورش ارائه کرد و در انتهای گزارش، از وزیر قبل و وزرای سابق تشکر کرد که این کارها را انجام داده‌اند. شاید این مرسوم نباشد ولی به نظرم رعایت انصاف و حق همین بود.
فرمایشات حضرت آقا با لطف‌شان به معلمان آغاز شد. شأن جلسه را تکریم از معلمان دانستند و فرمودند «این جلسه در واقع اولا برای تکریم جامعه‌ معلمان کشور است که بنده خودم را موظف می‌دانم این تکریم را هر سال انجام بدهم» و بعد به نکاتی در موضوع تعلیم و تربیت اشاره کردند.
آقا مثل همیشه جایگاه و وظیفه معلمی را بسیار بیشتر از آموزش دانستند و همه ابعاد تربیت نسل نوجوان را از وظایف معلمی برشمردند.
نگاه تربیتی آقا هم نگاه خاصی است. در حین فرمایشات آقا درباره ضرورت و چگونگی تربیت، حسرت بیشتری خوردم که چرا تا به حال هیچ مجموعه‌ای، منظومه تربیتی رهبر انقلاب را تدوین نکرده است. در این سال‌های معلمی خیلی به دنبال یک مجموعه منسجم و منظومه‌ای بودم ولی هیچ وقت پیدا نکردم.
اتفاقا حضرت آقا هم اشاره کردند که بعضی مسؤولان هنوز متوجه اهمیت مساله تعلیم و تربیت و جایگاه آموزش‌و‌پرورش نیستند. در این سال‌ها با معلمان و همکاران فرهنگی بسیاری گفت‌وگو کرده‌ام، خیلی‌ها معتقدند منظومه تربیتی ایشان هم، به خاطر همین عدم توجه برخی مسؤولان مظلوم واقع شده است.
تا انتهای فرمایشات آقا مشغول نوشتن بودم، می‌دانستم مشروح بیانات منتشر می‌شود ولی اینقدر حرف‌ها برایم روح و جلوه داشت که دلم نمی‌آمد از دست‌شان بدهم. 
فرمایشات حضرت آقا، حرف دل معلمان بود، این را از ابراز احساسات و احسنت گفتن‌های جمع در خلال فرمایشات‌شان می‌گویم. حرف‌هایی که شاید مسؤولی در جمهوری اسلامی براحتی آنها را به زبان نیاورد، مبادا که انتقاد از دولت و حکومت تلقی شود.
به نظرم یکی از مهم‌ترین درس‌های حضرت آقا در این جلسه، همین شیوه انتقاد صحیح بود، انتقاد دقیق و در عین حال با ارائه راهکار.
برگشتم از حسینیه بیرون بیایم که معلم جوانی را دیدم که کاغذی در دست داشت و خطاب به حضرت آقا نوشته بود:
روزت مبارک مربی...
* معلم

Page Generated in 0/0062 sec