محمدعلی میرزایی، خبرنگار: طی سالهای اخیر آثار متعددی با تمرکز بر روایت شهامتها، رشادتها و شهادتهای مردان این سرزمین منتشر شده که البته باید گفت همین میزان نیز قطرهای از دریاست اما جای روایتهای زنانه در میان این آثار خالی است. با آنکه زنان نقش تعیینکنندهای در مواجهه با هر یک از وقایع تاریخی کشور مانند جنگ تحمیلی یا دفاع از حرمین شریفین و... داشتهاند روایتهایی که از آنان داریم، کافی و کامل نیست. از این رو ضروری است به این موضوع توجه بیشتری شود.
در همین ارتباط «خاتون و قوماندان» عنوان کتابی است که به تازگی رهبر معظم انقلاب بر آن تقریظ نوشتند؛ کتابی که روایت زندگی امالبنین حسینی، همسر شهید علیرضا توسلی (ابوحامد) فرمانده لشکر فاطمیون است و حالا قرار است روز جمعه 22 اردیبهشت در مشهد از تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «خاتون و قوماندان» رونمایی شود.
«مریم قربانزاده» نویسنده کتاب «خاتون و قوماندان» در گفتوگو با «وطن امروز» با اشاره به روایت این کتاب میگوید: نگارش کتاب زمانی کلید خورد که شهدای مدافع حرم و بالاخص تیپ فاطمیون در مظلومیت محض بودند؛ این موضوع برای خانواده شهدا بسیار سخت بود. متاسفانه در یک بازه زمانی با فضای مسمومی که رسانههای معاند ساخته بودند، برخی نسبت به جریان مدافعان حرم منتقد بودند و با تبلیغات گسترده این رسانهها به مخالفان مدافعان حرم تبدیل شدند.
این کتاب با توجه به شرایطی که در آن تولید شد، بر فضای مسموم دوران خود توانست اثر خوبی بگذارد و به مردم نشان دهد جنگیدن برای مدافعان حرم و خانوادههایشان سود مادی ندارد، بویژه که مهاجر و افغانستانی هم باشی که با مشکلات و مسائل زیادی به دلیل نوع زیست خود در کشور دوم مواجه هستی ولی با تمام این اوصاف، باز هم عقیده و ایمان و تفکر جهاد غالب میشود و با وجود تمام مشکلات آنها را به میدان رویارویی با دشمن میکشاند.
وی افزود: اسم کتاب برگرفته از 2 شخصیت اصلی داستان است؛ همسر ابوحامد خانم حسینی که شهید در محافل و میهمانیهای خانوادگی ایشان را «خاتون» صدا میزدند و «قوماندان» هم یک واژه فارسی دری است که مردم افغانستان هم از این واژه تحت عنوان فرمانده استفاده میکنند و کتاب روایت زندگی خاتون و فرمانده است.
نوشتن از شهدای فاطمیون و مدافعان حرم چند نکته اساسی دارد؛ بسیاری از شهدای مدافع حرم جوان هستند و این جوان بودن برای مخاطب عام و من نویسنده پر از درس است. ابوحامد نسبت به شهدای دیگر زندگی پرفرازونشیبی دارد؛ تم داستانی و روایی اثر بسیار بالاست. زندگی مشترک ابوحامد و همسرش نزدیک به 11 سال طول میکشد. این جوان بودن شهدا نباید ما را به خطایی بزرگ بیندازد؛ نویسندهها معمولا میخواهند روایتهایشان برای جوانان جذاب باشد و از سویی به این دلیل که جوانان هم علاقهمند به مسائل عاشقانه هستند، ممکن است در این میان به تحریف یک زندگی منجر شود.
قربانزاده تصریح کرد: زندگی یک جوان 25 ساله به طور طبیعی تجربیات و عمق زندگی یک انسان 70 ساله را ندارد؛ نکته مهم دیگر که باید اشاره کنیم این است که نوشتن، غیر از گزارشنویسی است. متاسفانه طی سالهای اخیر آنچه ما در حیطه تاریخ شفاهی میبینیم، بیشتر گزارشنویسی است و متاسفانه این مساله ترویج ناقصی از تاریخ شفاهی است. حجم فراوانی از کتابهای گزارشنویسی از شهدا را به نام روایت و خاطرهنویسی مشاهده میکنیم. این نوع ادبی نوشتن آسیب فراوانی به روایت زندگی شهدا میزند.
وی با اشاره به تاثیرات اینگونه آثار بر بطن جامعه توضیح داد: این زندگیها تاثیر خودش را در بطن جامعه دارد. مطالعه اینگونه آثار بر سبک زندگی زنان این سرزمین تاثیر بسزایی دارد؛ اینکه ما صرفا به فکر خودمان نباشیم و رسالت اجتماعی افراد بعد از مطالعه این کتابها افزایش یابد. چند سالی است روایتهای مربوط به همسران شهدا و آدمهای بزرگ تبدیل به روایتهای انسانساز شده است. سعی کردم صداقت را اصل اساسی روایتهای خود قرار دهم. رمان «شهربانو» را هم که نوشتم به همین نگفتهها فکر کردم که میتوان در قالب رمان گنجاند؛ رمانی که تخیلی نیست و هیچ روایت دروغی در آن وجود ندارد. شهدا از همین روزمرگیهایی که ما گرفتار آن شدیم، عبور کردند.