printlogo


کد خبر: 262673تاریخ: 1402/2/23 00:00
یادداشتی از حجت‌الاسلام هاشمیان درباره شیوه‌های ایجاد انسجام اجتماعی حول محور گفتمان مطلوب
فرهنگ، زودپز نیست
عدم توجه به تدریجی بودن فرآیند اصلاح ناهنجاری‌های اجتماعی و ضرورت انعطاف و ظرافت‌های تاکتیکی در مقاطع زمانی گوناگون، نتیجه‌ای جز شکست پروژه اصلاح فرهنگی و آسیب به انسجام اجتماعی نخواهد داشت

طبق نظر رهبر حکیم انقلاب اسلامی و بسیاری از متفکران دلسوز، راهبرد اصلی دشمن در مقطع کنونی برای ضربه زدن به کشور، ایجاد اختلاف و شکاف در جامعه است. به نظر می‌رسد تمرکز دشمن بر مساله اختلاف خطری است که اتحاد مردم حول گفتمان انقلاب اسلامی را تهدید می‌کند، چرا که گفتمان انقلاب اسلامی از بدو شکل‌گیری بر مساله وحدت تاکید داشته و راهبرد کلیدی آن محسوب می‌شده است. انقلاب بزرگ پیامبر نیز از این همین ویژگی بهره برده است. قرآن کریم با تاکتیک‌های متفاوت در دوره‌های مختلف و در مواجهه با مخاطبان و گروه‌های مختلف، توانسته اتحادی بزرگ پیرامون گفتمان توحید به وجود آورد و گفتمان شرک و ظلم را به حاشیه براند. بررسی این تاکتیک‌ها و روش‌ها در مقاطع مختلف زمانی و تامل در ظرافت‌های آن را در یادداشتی از حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر سیدمحمدحسین هاشمیان می‌خوانیم.

حجت‌الاسلام دکتر سیدمحمدحسین هاشمیان، استاد حوزه و دانشگاه: دوران فعلی که آن را دوران مدرن می‌نامند دارای ویژگی‌های خاص خود بوده و عقلانیت حاکم بر آن تلاش دارد ویژگی‌های خود را بر تمام جوامع تحمیل کند. در چنین وضعیتی، جوامع مستقل که قائل به ضرورت حفظ ویژگی‌های عقیدتی و نظام فکری خاص خود هستند، مورد هجمه فکری و فرهنگی قرار می‌گیرند. در این میان انسجام اجتماعی به عنوان سدی مستحکم عمل می‌کند که عامل دفع حملات و مقابله با تهاجمات نظام‌های معارض است. به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب نیز پرداختن به این موضوع را به عنوان مطالبه‌ای از پژوهشگران عرصه علوم اجتماعی مطرح کرده‌اند: باید جوانان ما، فرزانگان ما، زبدگان فکری ما، روی هر کدام از این سرفصل‌ها و بخش‌ها بنشینند فکر کنند، کار کنند، مطالعه کنند؛ نه فقط بحث‌های ذهنی شبه‌روشنفکری [بلکه] بحث‌های کاربردی، بحث‌های عملیاتی، بحث‌های ناظر به واقعیت. اینهایی که ما عرض می‌کنیم سرفصل‌هایی است برای کارهای فکری که ان‌شاء‌الله به وسیله جوانان ما - که از ما خیلی بهترند خیلی آماده‌ترند - دنبال خواهد شد. چالش‌های درونی ما اینهاست: سرگرم شدن به اختلافات در داخل کشور؛ اختلافات فرعی و اختلافات سطحی، ما را سرگرم بکند، در مقابل هم قرار بدهد، تعارض به وجود بیاورد، ما را از مسائل اصلی و از خطوط اصلی غافل بکند؛ این یکی از مصادیق آن چالش اصلی است که عرض شد. از دست دادن انسجام ملت از چالش‌های ما است. (14/3/1393)

دستیابی به انسجام اجتماعی مطلوب در کشور نیز نیازمند دستیابی و بهره‌مندی از الگویی بومی و کارآمد برای خط مشی‌گذاری و انسجام اجتماعی است. در میان منابع مختلف برای استخراج الگوی مناسب، قرآن کریم به عنوان منبعی وحیانی که پس از قرن‌ها از دخل و تصرف و تحریف در امان مانده است، منبعی بی‌بدیل در اختیار مسلمانان است که البته استفاده از آن در عرصه‌های نظری - اجتماعی توسط مسلمانان بسیار کمتر از ظرفیت آن بوده است. از طرفی با توجه به تجربه تحول عظیم و عمیق اتفاق افتاده طی 23 سال نزول قرآن در جامعه عرب و تبدیل نگاه‌های طبقاتی و دشمنانه به نگاه‌های صمیمی و برادرانه، عملا نیز توانمندی قرآن در ایجاد تحول اجتماعی اثبات شده است. برای شروع دقیق بحث ابتدا باید مقدماتی را به عرض برسانم. در بررسی‌های انجام شده، سوره‌های قرآن کریم را می‌توان در یک طبقه‌بندی جزئی‌تر و دقیق‌تر بر اساس ترتیب نزول در 4 دوره در نظر گرفت: دوره اول رشد زیرزمینی، رویش مخفی و زیرپوستی جامعه ایمانی، دوره دوم علنی شدن اعتقادات، حضور علنی مؤمنان و دوقطبی شدن جامعه، دوره سوم تشکیل و توسعه جامعه ایمانی در مدینه و دوره چهارم تثبیت و پایش جامعه ایمانی. با توجه به تحلیل انجام شده ۴ مضمون فراگیر شناسایی شده عبارتند از: «گفتمان‌سازی»، «مدیریت افراد و گروه‌ها»، «شیوه» و «بستر». منظور از گفتمان‌سازی فرآیندی است که طی آن دال مرکزی و دال‌های پیرامونی یک گفتمان معرفی و مستقر می‌شود و دال‌های گفتمان رقیب مورد هجوم قرار گرفته و طرد می‌شود. منظور از مدیریت افراد و گروه‌ها توجه به نقش افراد و گروه‌ها در فرآیند خط‌مشی‌گذاری و مدیریت بهینه ایشان در این مسیر است. منظور از شیوه، روش و تکنیکی است که با بهره‌گیری از آن جریان گفتمان‌سازی و استقرار گفتمان و همچنین جریان مدیریت افراد و گروه‌ها بهتر و شایسته‌تر مدیریت شده و پیش می‌رود. منظور از بستر مورد کلی‌ای است که از منظر قرآن و نگاه اسلامی امور مختلف و از جمله گفتمان‌سازی در قالب و مبتنی بر آن شکل می‌گیرد، در واقع شناخت بسترها باعث افزایش بینش نگرش شناخت و معرفت افراد و گروه‌ها نسبت به عوامل و دلایل موثر بر چگونگی پیشرفت گفتمان می‌شود. در ادامه به تشریح این 4 مضمون فراگیر در قالب 4 دوره نزول سوره‌های قرآن می‌پردازیم.
* دوره اول؛ مروری بر خط‌مشی‌گذاری انسجام اجتماعی در دوره اول (رشد زیرزمینی): تبیین خط‌مشی‌ها
گفتمان‌سازی در این دوره در قالب هنجار‌سازی و تبیین ارزش‌ها و ابعاد اساسی گفتمان جدید در وهله اول و شناسایی و طرد بینش‌ها و رفتارهای نامطلوب و دال‌های ناشایست گفتمان غالب در مرتبه ثانی شکل می‌گیرد. علاوه بر معرفی و تبیین دال مرکزی (توحید) و دال‌های اساسی (معاد، نبوت، عدل و امامت) مفاهیم عام و اساسی در عرصه ارتباط با خدا مانند دعا، نماز، ایمان، عمل صالح و تقوا و مفاهیم عام و اساسی در عرصه ارتباطات اجتماعی مانند حمایت انسان از مستضعفان و تأکید بر انفاق، رسیدگی به ایتام، منع غل و غش در معاملات و کم‌فروشی، تواصی به حق و تواصی به صبر نیز بارها مورد تأکید قرار گرفته و شمای کلی و عام گفتمان جدید معرفی می‌شود.
در کنار تبیین گفتمان جدید، برون‌دادهای نامطلوب گفتمان موجود نیز مورد توجه و تنبه است، از جمله تکاثر، کم‌توجهی به محرومان، قتل اولاد، خوردن مال یتیم و عدم وفای به عهد. در این میان شناسایی و طرد بینش‌ها و رفتارهای نامطلوب و دال‌های ناشایست گفتمان غالب با شیبی ملایم شکل می‌گیرد.
شیوه‌ها: مهم‌ترین شیوه‌های مورد استفاده در دوره اول نزول آیات عبارتند از:
- تبیین و تعظیم کتاب قانون: قرآن کریم به عنوان آخرین کتاب آسمانی که حاوی کامل‌ترین رهنمودهای پروردگار برای زندگی سعادتمندانه انسان‌هاست. در ابتدای نزول، کتابی ناشناخته برای اعراب محسوب می‌شده است، بنابراین یکی از شیوه‌های مهم در دوره اول، تبیین و تعظیم قرآن کریم به عنوان کتاب قانون اسلام بوده است.
- انگیزش: انگیزش در قالب‌های مختلفی مانند وعده پاداش اخروی، وعده پاداش دنیوی، تشجیع و روحیه‌بخشی و تهدید و ارعاب در قرآن استفاده شده است.
- دعوت به استقامت: دعوت مؤمنان به استقامت و بیان لوازم آن
- داستان‌سرایی، روایتگری و و عبرت از گذشته
- بیان الطاف الهی: بیان و یادآوری الطاف و نعمت‌های بی‌شمار حضرت حق نسبت به عموم مردم در برخی موارد و نسبت به مؤمنان در برخی دیگر از موارد از شیوه‌های معمول در قرآن کریم است.
- استمرار و پیوستگی: امری که امکان بهره‌گیری انسان‌ها از چشمه جوشان معارف الهی را نسبت به حالتی که قرآن غیر مستمر و بدون پیوستگی نازل می‌شد، بسیار بیشتر فراهم می‌آورد.
تدریج: از آنجا که معارف با بینش و نگرش انسان‌ها مرتبط بوده و علاوه بر فهم اولیه، باید به باور تبدیل شود، بیان تدریجی آنها اهمیتی بسیار دارد.
- بهره‌گیری از عوامل زمینه‌ای: بهره‌گیری از عوامل زمینه‌ای مانند زبان یا منشأ مشترک 
- قول احسن: قرآن کریم در این دوره به پیروان خویش دستور می‌دهد با قول احسن با مخالفان برخورد کنند و با سخن نیکو به توجیه و هدایت آنها بپردازند.
- دعوت با بصیرت: از جمله شیوه‌های مورد تأکید قرآن در هدایت انسان‌ها، هدایت آگاهانه و مبتنی بر اقناع درونی و با چشم باز است.
* مروری بر خط‌مشی‌گذاری فرهنگی انسجام اجتماعی در دوره دوم (علنی شدن اعتقادات): ابلاغ و عمومی‌سازی خط‌مشی‌ها
فرآیند گفتمان‌سازی در این دوره نیز ادامه می‌یابد و علاوه بر ادامه یافتن تبیین و تأکید  مفاهیم گفتمانی دوره قبل که استقرار گفتمان محسوب می‌شودT مفاهیم گفتمانی جدید نیز مطرح و عرضه می‌شود.
تشریح ویژگی‌های مؤمنان از جمله مفاهیم مهم عرضه‌شده در این دوره است: خشوع در نماز، اعراض از لغو، زکات دادن، حفظ عورت، رعایت امانت و عهد، حفاظت از نماز، مداومت بر نماز، حق معلوم در اموال برای سائل و محروم، تصدیق معاد، ترس از عذاب خدا و... از جمله این ویژگی‌هاست. یکسانی زن و مرد در بهره‌مندی از پاداش الهی و حیات طیبه و بیان فلسفه تفاوت زبان و رنگ انسان‌ها و عدم تأثیر آن در منزلت افراد نزد پروردگار از جمله مفاهیم عامی است که در این دوره بیان می‌شود و قابلیت جهان‌شمولی گفتمان اسلام را بیان می‌کند. بر مفاهیم عام و عاطفی اجتماعی نیز در این دوره تأکید می‌شود و مفاهیم دیگری مانند احسان به والدین نیز به آنها اضافه می‌شود.
شناسایی و طرد مفاهیم و ارزش‌های نامطلوب گفتمان موجود نیز همچنان ادامه داشته و حتی رشد قابل توجهی می‌یابد. از جمله مفاهیم جدیدی که به مفاهیم نامطلوب اضافه می‌شود «تفرقه، تقطیع دین و بر هم زدن انسجام» است.
مهم‌ترین بستر مورد توجه در این دوره دشمن‌شناسی با تأکید بر ۲ مفهوم است: یکی بهره‌گیری دشمنان از سخنان شیک و آراسته به منظور ایجاد شک و دودلی در دل تازه‌مؤمنان که در حاق واقع صحیح نبوده و خلاف است و دیگری نقش رفیق بد در گمراهی انسان و تنبه دادن نسبت به این موضوع.
شیوه‌ها: علاوه بر تأکید بر برخی شیوه‌های بیان شده در دوره اول، شیوه‌های دیگری نیز در این دوره مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد.
الف) تذکر و یادآوری: علاوه بر استمرار و تدریج، تذکر و یادآوری نیز نقش مهمی در فهم معارف الهی و تبدیل شدن آنها به باور انسان‌ها بازی می‌کند.
ب) ابلاغ و آگاهی‌بخشی: از جمله ویژگی‌های بارز و متفاوت این دوره، تأکید چندین باره قرآن بر ابلاغ آشکار وحی از طرف پیامبر  و تأکید بر بلاغ بودن خود قرآن است. اهمیت و تأکید چندباره بر این شیوه حتی می‌تواند ما را به گامی جدید و کمتر توجه شده در خط‌مشی‌گذاری فرهنگی با عنوان «ابلاغ عمومی خط‌مشی‌ها و آگاهی‌سازی» رهنمون  کند.
پ) هجرت: هجرت و جدا شدن از وطن به نیت حفظ دین و در امان بودن از ظلم ستمگران و مقدمه‌چینی برای تشکیل جامعه ایمانی
ت) جهاد: جنگ با کفار، شیوه‌ای است که در این دوره از آن نام برده می‌شود. البته تأکید عمده مساله جهاد در دوره بعد یعنی دوره سوم است که به آن اشاره خواهیم کرد.
ث) زمینه‌سازی جذب حداکثری: از جمله شیوه‌هایی که در دوره دوم در این راستا مورد استفاده قرار گرفته، زمینه‌سازی جذب حداکثری افرادی است که هنوز ضمیر و فطرت پاک خود را به صورت کامل نپوشانده‌اند ولی با توجه به گذشته تاریک خود از ورود به دین جدید خوف دارند.
* مروری بر خط‌مشی‌گذاری فرهنگی و انسجام اجتماعی در دوره سوم (تشکیل و تثبیت جامعه ایمانی) 
بیشترین مضامین مرتبط با گفتمان‌سازی و استقرار گفتمان در این دوره قرار گرفته‌ است. در این دوره علاوه بر مضامین مرتبط با هنجار‌سازی و تبیین مفاهیم و ارزش‌های اساسی گفتمان جدید شاهد بیان مضامین مرتبط با تنظیم شیوه عمل درباره موضوع‌های اجتماعی مهم و مبتلا به عموم از قبیل وصیت، ارث، ازدواج و طلاق نیز هستیم. شناسایی و طرد مفاهیم نامطلوب گفتمان قبل در این دوره نیز همچنان ادامه دارد و آسیب‌شناسی و نقد رفتارهای نامطلوب و نامتجانس نسبت به گفتمان جدید نیز در دستور کار قرار می‌گیرد، اگرچه اوج آسیب‌شناسی، نقد، اصلاح و پالایش مربوط به دوره چهارم است که به آن خواهیم پرداخت.
مهم‌ترین موضوع‌های مورد بحث در این دوره عبارتند از: صبر، نماز، شهادت، وصیت، برخورد با قتل و آدمکشی، نهی از حرام‌خواری و رشوه، ازدواج، طلاق، قرض، انفاق، صدقه، زشتی ربا، کتابت معامله، خمس، انسجام، امر به معروف و نهی از منکر، اطاعت ولی، نقد سست‌ایمانان، حجاب، رسیدگی به ایتام، قیمومت مردان نسبت به زنان، ارث، ارث زنان، امانت، توحید، عدالت، سلام و پاسخ سلام، فضل مجاهدین، شهادت، تصحیح تشکیک‌های منافقین، برخورد قاطع با کفار، لزوم گردش اموال در دست تمام مردم، فیء، روابط زن و مرد نامحرم، پرهیز از شعارزدگی، اقامه نماز، زکات، ویژگی‌های منافقین، نهی از دوستی با دشمنان خدا و رسول، آداب تعامل با ولی جامعه، لزوم برقراری صلح میان مؤمنان، اخوت، پرهیز از تمسخر، غیبت، سوءظن، تقوا، توبه نصوح و جهاد. در میان مفاهیم جدید مرتبط با گفتمان‌سازی و استقرار گفتمان در این دوره برخی مفاهیمی مانند اطاعت از ولی جامعه و آداب تعامل با او، منافقین و ویژگی‌های آنان، جهاد و شهادت، اخوت و انسجام و همچنین پرداختن به برخی امور به ظاهر سطحی اجتماعی که در واقع اثری عمیق بر عواطف و نزدیکی قلوب دارند، مانند سلام کردن و جواب سلام، از مهم‌ترین امور است. 
شیوه‌ها: مهم‌ترین شیوه‌های مورد استفاده در این دوره عبارتند از:  انگیزش، جهاد، یادآوری الطاف الهی، داستان‌سرایی، روایت‌گری و عبرت‌آموزی، هجرت، صبر، هم‌افزایی، نمادسازی، ثبات قدم و ایمان قوی.
* مروری بر خط‌مشی‌گذاری فرهنگی و انسجام اجتماعی در دوره چهارم (پایش و اصلاح جامعه ایمانی): ارزیابی فرآیند خط‌مشی‌گذاری و دستورات اصلاحی 
در دوره چهارم علاوه بر تداوم هنجار‌سازی و تبیین ارزش‌ها و ابعاد اساسی گفتمان اسلام و تنظیم شیوه عمل در موضوع‌های اجتماعی مهم و مورد ابتلا به عموم، آیات بسیاری به موضوع آسیب شناسی، نقد و در پاره‌ای موارد ارائه راه‌حل اختصاص یافته است و وجه ممیزه این دوره از گفتمان‌سازی نسبت به سایر دوره‌ها را می‌توان در حجم بالای آیات ناظر به بحث آسیب‌شناسی دانست.
شیوه‌ها: مهم‌ترین شیوه‌های مورد استفاده در این دوره عبارتند از: یادآوری الطاف الهی، ابلاغ و آگاهی‌بخشی، امر به معروف و نهی از منکر، نماز، زکات و انگیزش برخورد قاطع که مهم‌ترین شیوه‌ای است که در این دوره در کنار شیوه‌های قبل آمده است.
مطالعه و تحلیل قدم‌های قرآن برای هنجارسازی و گفتمان‌سازی و تبدیل گفتمان به امری که پایه‌های انسجام اجتماعی را بسازد، به وضوح ما را به این نتیجه می‌رساند که این امر، امری تدریجی، گام به گام، سیال و با توجه تام به بسترها و به کارگیری انواع روش‌ها و ابزارهاست. 
خواننده و پژوهشگری که با این دید به آیات قرآن می‌نگرد، به هیچ عنوان یک سیاست تک خطی برای ایجاد یک گفتمان و هنجار اجتماعی را در قرآن نمی‌بیند. پژوهشگر با یک فرآیند مرحله به مرحله، آهسته آهسته، همه‌جانبه‌نگر و بشدت متناسب با اوضاع و احوال جاری در جامعه مواجه می‌شود. 
اگر بخواهیم از بررسی‌های انجام شده برای دوران کنونی خود درس بگیریم و الگوسازی کنیم، باید به این نکته اذعان کنیم که اگر قصد داریم یک هنجاری را تبدیل به هنجار اجتماعی کنیم، یا یک گفتمانی را تبدیل به گفتمان غالب کنیم، نخستین اصل و اساسی‌ترین اصل بر اساس الگوگیری از روش قرآن کریم، رعایت «اصل تدریج» است. کار فرهنگی، کاری است زمانبر و نیازمند به حلم و حوصله. کسانی که می‌خواهند یک فرهنگ را در کوتاه‌ترین زمان ممکن تبدیل به فرهنگ غالب جامعه کنند، قطعا شکست خواهند خورد. شاید بتوانند با زور و تحمیل برای مدت کوتاهی، نشانه‌هایی از فرهنگ مطلوب‌شان را در جامعه پدیدار کنند اما این تغییرات دوام نخواهد یافت. تغییر اساسی و ایجاد یک فرهنگ پایدار، کار یک سال و ۲ سال نیست، بلکه یک فرآیند چند ساله است. 
نکته دومی که از الگوی قرآن کریم می‌توانیم برای دوران امروز خود برداشت کنیم، این است: همان اصل تدریج را هم باید به اصل دیگری که می‌توانیم آن را «همخوانی با تحولات روز» بنامیم، ضمیمه کنیم. یعنی برای ایجاد یک گفتمان در جامعه، علاوه بر اصل تدریج، باید تحولات اجتماعی را هم رصد کنیم و گفتمان مطلوب را با توجه به تحولات اجتماعی پیش ببریم. گاهی تغییر و تحولات پیش‌بینی نشده، ما را ملزم می‌کند در شیوه‌ها و روش‌ها تجدیدنظر کنیم، انعطاف به خرج دهیم و تاکتیک را عوض کنیم. به عبارت دیگر یک استراتژی را نمی‌توان فقط با یک تاکتیک پیش برد و یک استراتژی در هر دوره‌ای باید با تاکتیک‌های متفاوتی پیگیری شود. 
نکته سومی که از قرآن کریم می‌توانیم در ایجاد یک گفتمان اجتماعی درس بگیریم، مرکز قرار دادن تحول فکری و اندیشه‌ای از طریق کار فکری و اندیشه‌ای است و استفاده بسیار کم، بجا، مدبرانه و آمیخته به رأفت و انعطاف از قدرت حاکمه. به عبارت دیگر تغییر اساسی باید از تغییر در اندیشه حاصل شود و اگر با استفاده از قوه قهریه، تغییری در اجتماع شکل بگیرد، این تغییر دوام نخواهد آورد. روش اصلی قرآن، دعوت به تفکر و تذکر به فطرت است. هر دوی اینها بر مبنای اندیشه و اشراق شکل گرفته‌اند نه قدرت قهریه. به همین خاطر می‌توان گفت روش اصلی قرآن کریم در گفتمان‌سازی و ایجاد یک هنجار اجتماعی، تغییر در باورها و اندیشه‌ها از طریق گفت‌وگوی فکری و معنوی است، نه تکیه بر ابزارهای زورمحور. 
نکته چهارمی که می‌توان از قرآن کریم برای گفتمان‌سازی الگو گرفت تلاش برای جذب حداکثری است. قرآن کریم اصول گفتمانی خود را طوری انتخاب می‌کند که حداکثر افراد جامعه بتوانند به آن بپیوندند. به همین خاطر است که گاه قرآن کریم دایره گفتمانی خود را چنان گسترده می‌کند که از همه معتقدان به ادیان ابراهیمی دعوت می‌کند یک گفتمان و هنجار مشترک را رقم بزنند و حول این هنجار و گفتمان مشترک، انسجام یابند. تبیین اصولی مبتنی بر فطرت که قابلیت و ظرفیت جذب حداکثری را داشته باشد، از هنرهای یک مکتب فکری است که از طریق آن می‌تواند حداکثر وفاق اجتماعی را حاصل کند. اصولی که مبتنی بر تفکرهای قبیله‌ای، محلی، محدود و فرقه‌ای باشد، اساسا ظرفیت جذب حداکثری را ندارد و تلاش برای جذب حداکثری در این گونه موارد به شکست می‌انجامد. برای جذب حداکثری به یک گفتمان، باید اصول آن گفتمان را به وسعت فطرت و زبان مشترک انسانی تعریف کرد.

Page Generated in 0/0062 sec