printlogo


کد خبر: 262735تاریخ: 1402/2/24 00:00
انتخاب ایران به عنوان رئیس دوره‌ای «اجلاس مجمع اجتماعی حقوق بشر» اپوزیسیون را به این نتیجه رساند که اقدامات گرو‌ه‌های ضد ایرانی اعتباری برای غرب ندارد
سوزنی در توهم

گروه سیاسی: «انزوای ایران» در مجامع بین‌المللی و متهم کردن جمهوری اسلامی به نقض حقوق بشر، از پروژه‌هایی است که گروه‌های ضدایرانی در سال‌های اخیر دنبال کرده‌اند. در جریان اغتشاشات سال گذشته نیز که به بهانه فوت مهسا امینی با اسم رمز «زن، زندگی، آزادی» در برخی نقاط کشور با خشونت حداکثری به راه افتاد، شاهد این موضوع بودیم. افراد و گروه‌های ضدایرانی خارج‌نشین با برگزاری نشست‌ها و تجمعات در کشورهای اروپایی، در به در دنبال جلب رضایت و توجه غربی‌ها برای اقدامات ضدایرانی بودند. اعمال تحریم‌های بیشتر علیه مردم ایران و تحریم جمهوری اسلامی در سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی از جمله درخواست‌های اپوزیسیون از اروپایی‌ها بود. درخواست حمله نظامی به ایران را نیز باید به این موارد اضافه کرد که از سوی افراد و گروه‌هایی مثل حامد اسماعیلیون، مسیح علینژاد، کومله و حزب دموکرات دنبال می‌شد.
البته مثل هر پروژه براندازی دیگری که در گذشته علیه جمهوری اسلامی ایران به راه افتاده، در آشوب‌های سال گذشته نیز شاهد حمایت آمریکا و برخی کشورهای اروپایی از اغتشاشات «زن، زندگی، آزادی» بودیم. در همین رابطه می‌توان به دیدار چهره‌های ضدایرانی با مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه اشاره کرد. همچنین حمایت کنگره آمریکا از سازمان منافقین و بیانیه‌ها و اظهارات مقامات کشورهایی مثل انگلیس و آلمان در حمایت از آشوبگران نیز در همین راستا قابل تحلیل است. همین موضوع باعث شد اپوزیسیون ایرانی دچار توهم خودبزرگ‌بینی و تأثیرگذاری شده و مشغول رویابافی برای ایران پساجمهوری اسلامی شود. شورای همبستگی مهسا امینی که با حضور 8 نفر از چهره‌های ضدایرانی شکل گرفت و البته به فاصله چند ماه به پایان خود رسید، شاهد مثال خوبی برای این موضوع است. بهمن سال گذشته بود که رضا پهلوی، حامد اسماعیلیون، مسیح علینژاد، شیرین عبادی، نازنین بنیادی، علی کریمی، گلشیفته فراهانی و عبدالله مهتدی با هدف اتحاد گروه‌های ضدایرانی برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران، در دانشگاه جورج تاون شهر واشنگتن آمریکا گرد هم آمدند. توهم این افراد و گروه‌های‌شان به اندازه‌ای بالا بود که شاهد انتشار منشوری برای دوران پسابراندازی جمهوری اسلامی از سوی این شورا بودیم اما در بین این افراد، توهم دیکتاتورزاده پهلوی بیش از دیگران بود و از مردم ایران خواست برای پیشبرد امور ایران در فردای براندازی جمهوری اسلامی، به او وکالت دهند.
اما امروز، با گذشت چند ماه از پایان اغتشاشاتی که قرار بود به براندازی جمهوری اسلامی و تجزیه ایران منجر شود، اپوزیسیون ایرانی بیش از پیش خود را تنها می‌بیند و به این نتیجه رسیده که ارزش و اعتباری برای کشورهای غربی ندارد. این را می‌توان در واکنش افراد و گروه‌های ضدایرانی به انتخاب ایران به عنوان رئیس اجلاس دوره‌ای مجمع اجتماعی حقوق بشر سازمان ملل به وضوح مشاهده کرد. به رغم تلاش‌های گسترده و همه‌جانبه اپوزیسیون برای معرفی یک چهره ضد‌حقوق بشری از ایران، جمهوری اسلامی ایران به عنوان رئیس دوره‌ای اجلاس مجمع اجتماعی حقوق بشر در سال ۲۰۲۳ انتخاب شد. انتخاب جمهوری اسلامی ایران به عنوان رئیس دوره‌ای اجلاس مجمع اجتماعی حقوق بشر سازمان ملل که برای نخستین‌بار انجام شد، خط بطلانی بر همه تلاش‌های گروه‌های ضدایرانی خارج‌نشین کشید. 
مجمع اجتماعی یکی از سازوکارهای شورای حقوق بشر است که از سال ۲۰۰۲ (در دوران فعالیت کمیسیون حقوق بشر) ایجاد شده و هر سال با انتخاب یک موضوع خاص که مربوط به مهم‌ترین چالش‌ها، تحولات و نگرانی‌های جهانی در حوزه حقوق بشر است، ابعاد مختلف آن را بررسی می‌کند. این نخستین‌بار است که جمهوری اسلامی ایران ریاست این مجمع را بر عهده می‌گیرد. انتخاب ایران به عنوان رئیس دوره‌ای مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر سازمان ملل، آن هم به ‌رغم همه تلاش‌های اپوزیسیون برای به انزوا کشاندن ایران، باعث عصبانیت دشمنان و جریان ضدایرانی شده است. در همین رابطه «ودانت پاتل» معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در واکنش به انتخاب سفیر ایران در ژنو به عنوان رئیس دوره‌ای اجلاس مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر در سال ۲۰۲۳، با ابراز عصبانیت واشنگتن از این اقدام مدعی شد: معرفی ایران به عنوان رئیس مجمع اجتماعی شورای حقوق بشر سازمان ملل عمیقا نگران‌کننده است. راه‌اندازی کارزاری برای جمع‌آوری امضا به منظور لغو انتصاب ایران به ریاست مجمع اجتماعی حقوق بشر سازمان ملل نیز اقدامی بود که برخی گروه‌های ضدایرانی انجام دادند. بنیاد عبدالرحمن برومند، کمپین فعالان بلوچ، انجمن حقوق بشر کردستان و سازمان حقوق بشر کردپا از جمله گروه‌هایی هستند که خواستار لغو ریاست ایران بر اجلاس دوره‌ای مجمع اجتماعی حقوق بشر سازمان ملل در سال ۲۰۲۳ شدند اما نگاهی به سوابق این گروه‌ها مشخص می‌کند هیچ‌یک از آنها برخلاف ادعاهای حقوق بشری و ایران‌دوستی، نسبتی با این مفاهیم ندارند.
به گزارش ایرنا، بنیاد ضدایرانی عبدالرحمن برومند که مدعی است از افراد خیر و سازمان‌های خیریه ارتزاق می‌کند و در ظاهر فعالیت بشردوستانه دارد، سال ۲۰۲۰ طی یک قرارداد رسمی مبلغ ۷۸ هزار دلار از دولت آمریکا دریافت کرده است. همچنین از سوابق این گروه می‌توان به ارتباط آنها با سازمان منفور و تروریستی منافقین اشاره کرد. در ارتباط با تعامل و همکاری این تشکیلات با منافقین می‌توان به بازداشت غیرقانونی حمید نوری از سوی دولت سوئد اشاره کرد. اسفند سال گذشته بود که روزنامه آمریکایی واشنگتن‌پست در گزارشی فاش کرد سال‌ها قبل‌ از بازداشت غیرقانونی حمید نوری، بنیاد عبدالرحمن برومند با جمع‌آوری اطلاعات و پرونده‌سازی به دنبال مطرح کردن مساله اعدام منافقین در سال ۶۷ بود و برای عملی کردن این کار نیاز به دستگیری یک فرد از ایران و محاکمه او بود تا این پرونده برای اقدامات بعدی آنها استفاده شود.
در گزارش واشنگتن پست آمده بود سال ۲۰۰۹ بنیاد عبدالرحمن برومند با پرداخت مبلغی به «جفری رابرتسون» وکیل بریتانیایی که ریاست یک دادگاه بین‌المللی درباره جنگ داخلی سیرالئون را بر عهده داشت، او را مامور کرد تحقیقاتی درباره اعدام منافقین در سال ۱۳۶۷ انجام دهد. کمپین فعالان بلوچ، انجمن حقوق بشر کردستان و سازمان حقوق بشر کردپا نیز که اکنون با شعار حمایت از مردم ایران خواستار لغو ریاست ‌جمهوری اسلامی ایران بر اجلاس دوره‌ای مجمع اجتماعی حقوق بشر سازمان ملل شده‌اند، بر خلاف ادعای ایران‌دوستی، به دنبال تجزیه سرزمین ایران هستند. پیش از این نیز حمید فرخ‌نژاد که چند ماه است سلطنت‌طلب شده و برای بازگشت دیکتاتورزاده پهلوی به ایران رویابافی می‌کند، با انتشار استوری در حساب کاربری خود نوشت: «یک شوخی کثیف و یک بی‌حرمتی بزرگ در قبال مردم ایران، با تمام توان علیه این گزینش ناعادلانه و ضدبشری اقدام کنید». البته سایر چهره‌های ضدایرانی نیز واکنشی مثل فرخ‌نژاد داشتند و نتوانستند انتخاب ایران را هضم کنند.
تصمیم جدید شورای حقوق بشر سازمان ملل مبنی بر انتخاب ایران به عنوان رئیس اجلاس دوره‌ای مجمع اجتماعی حقوق بشر در سال ۲۰۲۳، به ‌مثابه میخ آخر بر تابوت اپوزیسیون همیشه ناکام ایران است. 
گروه‌هایی که در سال‌های اخیر، بویژه از اغتشاشات پاییز سال قبل به این سو تلاش داشتند با متهم کردن جمهوری اسلامی به موارد ضد حقوق بشری، کشورمان را در مجامع بین‌المللی به انزوا بکشانند، اکنون بار دیگر خود را در مقابل ایران ناکام می‌بینند اما این یک بعد ماجراست. بعد دیگر ماجرا از بین رفتن توهمی است که اپوزیسیون ایرانی دچار آن شده بود و خیال می‌کرد جایگاهی در بین کشورهای اروپایی دارد اما حالا غرب را در مقابل خود تعریف و از اینکه ادعای غربی‌ها مبنی بر حمایت از اپوزیسیون ایران در حد حرف باقی مانده و به مرحله عمل نرسیده، ابراز ناراحتی و عصبانیت می‌کند.

Page Generated in 0/0079 sec