گزارش «وطن امروز» از نمایش «هفتخان اسفندیار» که تصویر متفاوتی از شاهنامه را روی صحنه میبرد
محمدعلی میرزایی، روزنامهنگار: حماسهسرایی از جنس تئاتر، آن هم از نوع نمایش موزیکال؛ این تعریفی یکخطی از اثری است که این روزها تالار وحدت میزبان آن است. «هفتخان اسفندیار» به گواه صاحبنظران توانسته بازنمایی مناسبی از شاهنامه فردوسی در صحنه تئاتر داشته باشد. ادبیات کهن ایران بویژه ادبیاتی که آبشخور معنوی و عرفانی دارد؛ آنچنان گرانقدر بوده که پس از گذشت چند قرن همچنان ماندگار است و سینه به سینه و دهان به دهان نقل شده و میشود. تکیهگاه ادبیات کهن ایران معنویت، دیانت و خداشناسی بوده و سرشار از حکمت است و به همین دلیل توانسته در طول تاریخ تاثیرگذار باشد و این تاثیرگذاری امروز میتواند در قالب شعرخوانی، سینما، تئاتر و تلویزیون منتقل شود.
فرضیه غلطی وجود دارد مبنی بر اینکه ادبیات کهن دیگر برای نسل امروز جذابیت ندارد اما «حسین پارسایی» کارگردان نمایش «هفتخان اسفندیار» در گفتوگو با «وطن امروز»، بر این باور است که آشنایی با ادبیات کهن باید از سنین کم آغاز شود؛ سخت میتوان نسل جوان را با این سبک ادبیات آشتی داد، وقتی کودکان و نوجوانان نیاموختهاند چطور با ادبیات کهن ارتباط برقرار کنند، بنابراین باید در راستای تبلیغ و معرفی ادبیات کهن کشور سرمایهگذاری شود. هر چقدر بیشتر سرمایهگذاری شود، جامعه نیز بیشتر به سمت آن گرایش مییابد. یکی از پیشزمینههای این آشتی، فعال کردن کودکان و نوجوانان در حوزه ادبیات کهن است.
* 6 ماه تحقیق و پژوهش
وی ادامه داد: مراحل تحقیق و پژوهش نمایش به مهر 1400 مربوط میشود و حدود 6 ماه طول کشید. به طور اساسی ما بر گنجینههای ادبی خودمان باید تمرکز کنیم؛ از این داشتههای بزرگ فرهنگی خودمان باید به نحو احسن بهرهبرداری کنیم و بتوانیم آنها را متناسب با شرایط روز جامعه بازخوانی و بازنویسی کنیم. در عرصه هنرهای نمایشی با توجه به رویکردهای خلاقی که در حماسهسرایی و شخصیتپردازی شاهنامه وجود دارد، بیتردید بر زبان و ادبیات فارسی اثرگذار است. به طور اساسی خوانش خود شاهنامه و بازخوانی و نگارش این اثر حتی برای کودکان ما نیز جذاب است. در این نمایش بخشی از مخاطبان ما، کودکان و نوجوانانی هستند که همراه خانوادههای خود، همچون مخاطبان دیگر با دقت میبینند و گوش میکنند و حتی برای دنبال کردن شاهنامه هم ترغیب میشوند. ما به جای اینکه به سراغ متون خارجی برویم، باید به این نکته مهم توجه کنیم که ما دستاورد و مشاهیر مهمی در کشور خودمان داریم که متاسفانه استفادهای از آن نبردهایم. ما برای اینکه مخاطب خود را ترغیب کنیم و او همواره به عنوان سرمایه بزرگ تولید نمایش در کنار ما باشد، باید در واقع به زبان و ادبیات فارسی توجه داشته باشیم، چرا که تماشاگران امروز ما حتما در آینده بخشی از جامعه هنری ما را تشکیل میدهند.
پارسایی تصریح کرد: با توجه به همهگیری کرونا تاخیری در اجراهای نمایشی شکل گرفت. این وقفه باعث شد ما بازنگری بر متن نمایشنامه و برخی ترانههای اجرا داشته باشیم؛ به طور طبیعی عوامل در بخش موسیقی بیشتر تمرکز و با یک نگاه مجدد سعی بر اجرای بینظیر کردند. همین مساله را در بخش طراحی حرکت نمایش هم شاهد بودیم و طراحان نمایش همراه با محتوا تلاشهای شبانهروزی انجام دادند. ما برای اجرای نمایش «هفتخان اسفندیار» از برخی هفتخانهای اداری عبور کردیم! این نکته برای ما درسآموز بود و تجربههای بینظیری برایمان به وجود آمد. خوشبختانه «هفتخان اسفندیار» باور مشترک همه ما به حساب میآید و نمایش با این شاهمصرع؛ «چو ایران نباشد، تن من مباد». عجین شده است. وجه و ایمان مشترک همه ما «ایران» است، به همین دلیل سفرا و رایزنان فرهنگی که میهمان کشور ما هستند، برای عوامل نمایش به دلیل همصدایی و پیشنیه کهنی که داریم، احترام زیادی قائل هستند. تماشاگران ایرانی ما که به نظرم فرهیخته و فرهنگی هستند، اثر خوب را تشخیص میدهند و از آن اثر حمایت جدی دارند. «هفتخان اسفندیار» یکی از نمایشهایی است که به دلایل مختلف مورد توجه و احترام عوامل و مخاطبان است. وقتی «شاهنامه» دستمایه یک اثر نمایشی است، نمیتواند خلاق و فاخر نباشد.
* تصویرسازی محشر شاهنامه فردوسی
وی یادآور شد: موضوع فرم و محتوا و تصویرسازی در مباحث ادبی به طور اساسی خیلی بارز و برجسته است. ما بعد از خواندن شاهنامه، تصویرسازی ارزشمندی برایمان شکل میگیرد که این تصویرسازی بینظیر است. البته که پرداختن به موضوع شاهنامه در نوع خود بسیار سخت و پیچیده به شمار میرود. هر بار با مراجعه با شاهنامه، تاریخ تکرار خواهد شد و برداشتهای جدیدی به دست میآید. ما همه وامدار گنجینه ارزشمند شاهنامه فردوسی هستیم و باید به شکوه اثر دقت داشته باشیم. من تجربیات متفاوتی را در تئاتر کشور بویژه تئاتر موزیکال دارم؛ آثاری مثل الیور توئیست، بینوایان و... وجود دارد که. بسیاری از مردم و هنرمندان این 2 اثر خاص را تماشا کردند اما «هفتخان اسفندیار» و انتخاب این سوژه و پرداختن به مفاهیم و مضامین ناب ایرانی با رویکردهای مفهومی بر دل و جان من نشسته است. اشتیاقی که در تولید این اثر وجود داشت و حمایتهای جدی سازمان اوج و بنیاد فرهنگی رودکی بینظیر بود. ما باید بیش از گذشته به تولید اینگونه آثار توجه جدی داشته باشیم و این مسیر تداوم داشته باشد. دانشکده و پایاننامههای ما باید بر اساس این آثار شکل بگیرد و از رفتن به سمت متون خارجی پرهیز کنیم. امیدوارم مسؤول یا هنرمندی که این مصاحبه را مطالعه میکند، بعد از آن شرایطی فراهم شود که این گام نخست سازمان اوج را به فال نیک بگیرند و با یک همگرایی و همسویی بتوانیم در سالهای آینده شاهد 10 نمایش فاخر در ژانرهای مختلف نمایشی باشیم و بتوانیم نسل جدید را که تشنه حقیقت است، با مضامین ناب بیشتر آشنا کنیم.