«وطن امروز» از تصویب الگوی انتخابات تناسبی حوزه تهران در مجلس شورای اسلامی گزارش میدهد
مجتبی فرهادی: بهارستانیها در نشست علنی روز یکشنبه – 7 خرداد - مجلس، استفاده از مدل انتخابات تناسبی برای انتخابات مجلس در حوزه انتخابیه تهران را با 161 رأی موافق برای نخستین بار تصویب کردند. آنها پیش از این نیز طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات مجلس را بررسی و برخی از بندهای آن را تصویب کرده بودند. اگر چه آن زمان در بین موارد مصوب تغییری از مدل انتخاباتی به چشم نمیخورد اما مجلس چند روز بعد، با الحاق یک ماده به طرح پیشین، مصوبه خود را کامل و مزیتهای فرمول تناسبی را به نظام انتخاباتی کشور وارد کرد.
بر اساس این مصوبه، برای شروع، انتخابات مجلس تنها در یک حوزه انتخابیه بزرگ یعنی تهران، ری، اسلامشهر و شمیرانات که دارای 30 کرسی نمایندگی است، بر اساس مدل تناسبی برگزار میشود. طبق مصوبه مجلس نامزدهای انتخابات میتوانند به صورت لیستی و انفرادی در انتخابات مجلس تهران حضور یابند. هر نامزد تنها حق حضور در یک لیست را خواهد داشت. همچنین لیستهای انتخاباتی باز بوده و مردم به تشخیص خود به نامزدهای مورد علاقه از لیستهای مختلف رای خواهند داد. با پایان رایگیری، مجموع آرای نامزدهای هر لیست در قیاس با مجموع آرای کلیه لیستها، نسبت آرای اخذشده توسط آن لیست را مشخص خواهد کرد. بر مبنای نسبت آرای لیست، تعداد کرسیهای هر لیست مشخص خواهد شد. با مشخص شدن تعداد کرسیهای اختصاصیافته به فهرستها، نفرات حائز بیشترین رای در هر فهرست تا سقف سهم آن فهرست وارد مجلس خواهند شد. همچنین اگر نامزد منفردی جزو 30 نفر اول تهران باشد به عنوان منتخب به مجلس راه خواهد یافت و کرسیهای باقیمانده بین فهرستهای انتخاباتی توزیع خواهد شد.
* الگوی تناسبی چیست؟
انتخابات مجلس در بسیاری از کشورهای توسعهیافته بر اساس الگوی تناسبی انجام میشود. این الگو مبتنی بر فهرستهای انتخاباتی پایهگذاری شده است. در سادهترین شکل الگوی تناسبی، مردم به فهرستهای انتخاباتیای که توسط گروههای سیاسی ارائه شده، رأی میدهند. سپس درصد آرای کسبشده توسط هر فهرست محاسبه میشود و به هر فهرست به نسبت سهم کسبشده از کل آرا، کرسی نمایندگی اختصاص مییابد. در الگوی تناسبی فهرستهای انتخاباتی بهصورت «فهرستهای بسته» یا «فهرستهای باز» هستند. در فهرستهای بسته تعیین ترتیب نامزدها در فهرستهای انتخاباتی توسط احزاب و گروههای سیاسی انجام شده و مردم تنها به فهرستهای انتخاباتی رأی میدهند اما در فهرستهای باز مردم علاوه بر انتخاب فهرست موردنظر، در تعیین ترتیب نامزدها نیز مشارکت خواهند داشت.
* تفاوت 2 الگو در قالب یک مثال
در الگوی تناسبی رقابت بین گروههای سیاسی انجام میشود، نه افراد. در حقیقت در مدل تناسبی کار جمعی و گروهی محوریت دارد اما در مدل اکثریتی، فردمحوری مورد توجه قرار میگیرد. بهمنظور فهم دقیقتر تفاوت این 2 الگو نتیجه یک انتخابات فرضی در جدول زیر موردبررسی قرار گرفته است. در این انتخابات تعداد کرسیهای مورد رقابت 20 عدد و نتایج حاصلشده پس از اخذ رأی به شرح زیر است:
- فهرست «الف» 60 درصد کل آرا، فهرست «ب» 30 درصد آرا و فهرست «ج» 10 درصد آرا را کسب کردهاند.
- تمام اعضای فهرست «الف» از تمام اعضای فهرست«ب» و «ج» و تمام اعضای فهرست «ب» از تمام اعضای فهرست «ج» آرای بیشتری کسب کردهاند.
همانطور که در جدول یک مشاهده میشود، در مدل اکثریتی، فهرست «ب» و «ج» بهرغم اینکه به ترتیب 30 درصد و 10 درصد آرا را به خود اختصاص دادهاند هیچ نمایندهای در مجلس ندارند و فهرست «الف» با کسب 60 درصد آرای مردم، تمام کرسیهای حوزه انتخابیه را به خود اختصاص داده است اما در مدل تناسبی هر کدام از فهرستهای انتخاباتی متناسب با درصد آرای به دست آورده کرسیهای حوزه انتخابیه را از آنِ خود کردهاند. لذا فهرست «الف» با کسب 60 درصد آرا 12 کرسی و فهرستهای «ب» و «ج» هم با کسب 30 درصد و 10 درصد آرا به ترتیب 6 کرسی و 2 کرسی نمایندگی حوزه انتخابیه را به دست آوردهاند.
* آسیبشناسی روش فعلی انتخابات مجلس
در حال حاضر انتخابات مجلس شورای اسلامی به شیوه اکثریتی برگزار میشود؛ به این نحو که بعد از رأیگیری، نامزدها بر اساس تعداد آرای کسبشده، رتبهبندی و به ترتیب رتبه، مشروط به کسب 20 درصد کل آرا، حداکثر به تعداد ظرفیت حوزه انتخابیه وارد مجلس میشوند. در صورتیکه تعداد افراد انتخابشده در این مرحله کمتر از ظرفیت حوزه انتخابیه باشد، از بین افراد باقیمانده، نامزدهای حائز بیشترین آرا به تعداد 2 برابر کرسیهای باقیمانده در حوزه انتخابیه، به دور دوم خواهند رفت. در دور دوم نامزدهایی که اکثریت نسبی را کسب کنند پیروز خواهند شد.
هر چند در حوزههای انتخابیه کوچک که رقابت برای صرفاً یک کرسی توسط نامزدهای انتخاباتی انجام میشود، اتخاذ الگوی اکثریتی اجتنابناپذیر است، لکن اجرای این مدل در شهرهای بزرگ که رقابت بین فهرستهای انتخاباتی شکل میگیرد، مشکلات عدیدهای را به وجود آورده.
* مشکلات فعلی انتخابات
بیعدالتی انتخاباتی و احتمال حذف کامل بخشی از اراده مردم: همانطور که گفته شد در شیوه اکثریتی ممکن است یک جریان سیاسی 30 درصد آرای مأخوذه در حوزه انتخابیه را به خود اختصاص دهد ولی هیچ نمایندهای در ساختار سیاسی نداشته باشد. چنین سازوکاری در حقیقت به معنای حذف بخش قابل توجهی از اراده مردم از ساختار تصمیمگیری کشور است. در واقع الگوی اکثریتی بههیچعنوان قابلیت انعکاس تام اراده مردم را ندارد.
ایجاد اپوزیسیون منسجم در بیرون ساختار قدرت: الگوی اکثریتی بهواسطه حذف کامل جریان رقیب از صحنه سیاسی، احتمال شکلگیری اپوزیسیون را تقویت خواهد کرد. همواره بخش تندرو جریان سیاسی حذفشده، بهمرور از این جریان فاصله گرفته و اپوزیسیون منسجمی را تشکیل میدهد که با کنشهای سیاسی خود مشکلات فراوانی برای مجموعه نظام سیاسی کشور به وجود میآورد.
بروز تنش در تبلیغات انتخاباتی: در الگوی اکثریتی مساله پیروزی در انتخابات مساله حضور کامل در قدرت یا حذف کامل از قدرت است. از این رو تنشهای انتخاباتی افزایش مییابد. در واقع الگوی اکثریتی زمینهساز و تقویتکننده دوقطبیهای انتخاباتی است. گفتنی است دوقطبیهای انتخاباتی میتواند منجر به شکلگیری دوقطبیهای اجتماعی و بروز تنش در میان مردم شود.
ضعف نظارت اقلیت بر اکثریت: در الگوی فعلی بازنده انتخابات بهصورت کلی از ساختار تصمیمگیری حذف میشود. حذف کامل جریان رقیب از ساختار سیاسی کشور منجر به تضعیف نظارت جریانات سیاسی بر یکدیگر و افزایش احتمال فساد خواهد شد.
* نتایج برگزاری انتخابات مجلس طبق الگوی جدید
ایجاد عدالت انتخاباتی: در الگوی تناسبی به دلیل آنکه هر فهرست انتخاباتی متناسب با آرای کسبشده حائز کرسیهای نمایندگی مجلس از آن حوزه انتخابیه میشود، گروهی حذف نشده و احتمال حضور سلایق مختلف جامعه در مجلس افزایش مییابد.
افزایش ثبات سیاسی- اجتماعی: در الگوی تناسبی، برخلاف الگوی اکثریتی، انتخابات بر مبنای حذف اقلیت نبوده و حضور گروههای مختلف سیاسی در مجلس شورای اسلامی تا حد بالایی تضمینشده است. در الگوی تناسبی گروههای سیاسی میدانند با توجه به پایگاه اجتماعیشان، حداقلی از کرسیهای نمایندگی حوزه انتخابیه را دارا هستند. مضافاً طرفداران یک جریان سیاسی نیز میدانند جریان سیاسی رقیب قطعاً در مجلس آینده حضور خواهد داشت و قابل حذف شدن نیست. چنین مکانیزمی تنشهای انتخاباتی و احتمال دوقطبیسازی جامعه را بهشدت کاهش خواهد داد.
افزایش مشارکت در انتخابات: در الگوی تناسبی، به دلیل آنکه گروههای اصلی سیاسی حذف نشده و گروههای مختلف متناسب با میزان آرای کسبشده واجد کرسیهای نمایندگی میشوند انگیزه مشارکت در انتخابات در میان طرفداران آنان افزایش مییابد. گفتنی است در نظام اکثریتی به دلیل ماهیت حذفکنندگی آن، افزایش مشارکت در انتخابات معمولاً با افزایش تنشهای سیاسی و دوقطبیسازی جامعه همراه است. در چنین شرایطی «رأیها سلبی» بوده و سلیقههای مختلف سیاسی از ترس آنکه گروه بدتر رأی نیاورد به گروه بد (از نظر خودشان) رأی دادهاند؛ در حالی که در الگوی تناسبی افزایش مشارکت در انتخابات به دور از تنشهای سیاسی- اجتماعی و با «رأی ایجابی» به دست میآید.
حفظ مردمسالاری در همه مراحل انتخابات: در این طرح مردم میتوانند به نامزدهای مختلف از فهرستهای مختلف رأی دهند. در این صورت رأی مردم به افراد، تعیینکننده ترتیب نامزدهای فهرستهای انتخاباتی بوده و احزاب سیاسی نقشی در تعیین ترتیب نامزدهای فهرستهای انتخاباتی نخواهند داشت. در چنین مکانیزمی هم فهرستهای انتخاباتی با هم رقابت میکنند، هم افراد در درون فهرستهای انتخاباتی با یکدیگر رقابت میکنند.
تقویت تشکلهای سیاسی بدون ایجاد انتخابات حزبی: در الگوی تناسبی، محوریت با کار جمعی و تشکیلاتی است، لذا در الگوی تناسبی افراد و شخصیتهای سیاسی همفکر از رفتارهای انفرادی فاصله گرفته و به سمت کنشهای تشکیلاتی سوق پیدا خواهند کرد. نامزدهای پیروز در هر فهرست انتخاباتی نیز رأیآوری خود را مرهون رأی و حمایت همفهرستیهای خود که وارد مجلس نشدهاند میدانند، لذا برای حفظ حیات سیاسی خود در انتخابات آتی، مجبور به حفظ ارتباط با نامزدهای شکستخورده فهرست گروه خود هستند. در نتیجه امکان بروز رفتارهای انفرادی و صرفا قائم به تشخیص فردی کاهش مییابد.
همچنین از آنجا که هر فرد تنها حق حضور در یک فهرست انتخاباتی را خواهد داشت، فضای رقابتهای انتخاباتی برای مردم شفافتر خواهد شد.
امکان شکلگیری رقابتهای درونجریانی: در الگوی اکثریتی به دلیل ماهیت آن (پیروزی اکثریت و حذف اقلیت)، گروههای مختلف یک جریان سیاسی حداکثر ائتلافها را تشکیل خواهند داد تا بتوانند اکثریت آرا را به دست آورده و رقیب را حذف کنند. در چنین مکانیزمی گروههای سیاسی وقت و انرژی بسیاری را صرف رسیدن به «وحدت درونجریانی» بهمنظور تجمیع سبد رأیهای گروههای مختلف جریان خود خواهند کرد. این در حالی است که در الگوی تناسبی دیگر نیازی به «وحدت درونجریانی» نبوده و گروههای مختلف جریانات سیاسی میتوانند مستقلاً وارد انتخابات شده و متناسب با سبد رأی خود کرسیهای نمایندگی را به دست آورند. در چنین الگویی وحدت یا عدم وحدت گروههای مختلف جریانات سیاسی تأثیری بر نتیجه آرای آن جریان سیاسی نخواهد داشت.
تطابق با ساختار ریاستی و تقویت نظارت اقلیت بر اکثریت: انتخاب الگوی انتخاباتی مجالس کشورها، بهشدت متأثر از ساختار سیاسی کشورهاست. در کشورهایی که دارای نظامهای پارلمانی هستند، رئیس دولت از طریق مجلس انتخاب خواهد شد، لذا اگر در نظامهای پارلمانی، الگوی انتخابات مجلس تناسبی باشد، انتخاب رئیس دولت با دشواری روبهرو شده و معمولاً دولتی ائتلافی تشکیل خواهد شد، لذا برای کشورهایی که دارای ساختار پارلمانی هستند، نظام انتخاباتی اکثریتی، نظامی کارآمدتر خواهد بود چراکه منجر به شکلگیری اکثریتی در مجلس میشود که قادر به انتخاب نخستوزیر و تشکیل دولتی قوی خواهد بود.
این در حالی است که در کشورهایی که دارای ساختار ریاستی هستند، شکلگیری الگوی تناسبی در انتخابات مجلس تأثیر منفیای بر کارآمدی نظام اداری نخواهد داشت چراکه انتخابات قوه مجریه جدا از انتخابات قوه مقننه است. در نظامهای ریاستی، مجلس فاقد نقش اجرایی بوده و دارای شأن نظارتی است، لذا در چنین ساختارهایی، برای انتخابات مجلس الگوی انتخاباتی تناسبی توصیه میشود تا همه سلایق فکری در مجلس حاضر بوده و نظارت اقلیت بر اکثریت تقویت شود.
با توجه به ساختار پارلمانی کشور در دهه 60، الگوی انتخاباتی اکثریتی مناسب ساختار پارلمانی کشور بوده است. در بازنگری قانون اساسی و تغییر ساختار کشور به ریاستی، کارکرد مجلس تغییر یافته است، لکن الگوی انتخابات مجلس متناسب با کارکرد جدید تغییر نکرده است.