پاسخی به ادعاهای غرب در سند «چشمانداز خلع سلاح هستهای» صادره توسط سران گروه 7 در ژاپن
کانوال سیبال*: انتخاب هیروشیما به عنوان محل برگزاری نشست گروه 7 در ماه مه - اواخر اردیبهشت گذشته- از همان آغاز حکایت از آن داشت که موضوع خلع سلاح هستهای در اسناد این اجلاس برجسته خواهد شد. جای تعجب نبود که رهبران جی 7 (7 کشوری که بدون در نظر گرفتن غول صنعتی چین مدعی برتری صنعتی در جهان هستند) بیانیه «چشمانداز هیروشیما درباره خلع سلاح هستهای» را به همین مناسبت صادر کردند.
این اساسا یک تمرین تشریفاتی برای پاسخگویی به حساسیتهای هستهای ویژه ژاپن به عنوان تنها کشوری بود که تاکنون در معرض حمله هستهای قرار گرفته است. برجسته نکردن موضوع خلع سلاح هستهای از نظر اخلاقی و سیاسی نیز ممکن نبود چون شهر هیروشیما بخشی از حوزه انتخابیه نخستوزیر حال حاضر ژاپن، فومیو کیشیدا است.
آنچه ممکن نبود، زندگی بخشیدن به چیزی بود که ظاهرا رو به موت است. از این رو، بیانیه «چشمانداز خلع سلاح هستهای» یک سند کاملا صادقانه نبوده و اتفاقا از منظر سیاسی منفعتطلبانه است، واقعیتهای موجود را تحریف میکند و حاوی خودنماییهای زیادی است.
این سند با اذعان به این موضوع آغاز میشود که هیروشیما یادآور «ویرانی بیسابقه و رنجهای عظیمی است که مردم هیروشیما و ناکازاکی در نتیجه بمباران اتمی سال 1945 تجربه کردند». با این حال، این بیانیه نه استفاده از سلاحهای هستهای را محکوم میکند و نه میگوید چه کسی مسؤول بوده است! قابل درک است، زیرا در این سند نام ایالاتمتحده هم در میان تصویبکنندگان آن به چشم میخورد.
امضاکنندگان از تعهد خود به «دستیابی به جهانی بدون سلاح هستهای با امنیت کامل برای همه» صحبت میکنند. اندیشه پشت چنین ادعایی روشن نیست. تسلیحات هستهای از دید دارندگان چنین سلاحهایی به عنوان تامینکننده نهایی امنیت در برابر تهدیدات موجود تلقی میشود. اگر آنها حذف شوند، مفهوم «امنیت کاهشناپذیر برای همه» چگونه عمل میکند؟ آیا از طریق تعادل بازدارنده در تسلیحات متعارف عمل میکند که به معنای تسلیحات متعارف پیشرفتهتر و تخصیص بودجه بیشتر دفاعی است؟ در این صورت آن «همه»ای که از آنها صحبت میکند چه کسانی هستند؟ بدیهی است آنها کشورهای فاقد سلاح هستهای نیستند.
مفهوم «امنیت کاهشناپذیر» و مفهوم مرتبط با آن یعنی «امنیت برابر و غیرقابل تقسیم»، در جغرافیایی که تاکنون محور چنین مفاهیمی تصور میشده، جواب نداده است. در قاره اروپا که کار نکرده است، چرا که اگر چنین بود جهان شاهد درگیری کنونی در اروپا بر سر اوکراین نبود که در آن قدرتهای هستهای در مقابل یکدیگر قرار میگیرند و این عواقب غیرقابل پیشبینیای دارد.
این سند، لفاظیهای هستهای روسیه، تضعیف رژیمهای کنترل تسلیحات و اعلام قصد برای استقرار تسلیحات هستهای در بلاروس را خطرناک و غیرمسؤولانه توصیف میکند اما در حقیقت این آمریکاست که پیمان ضد موشکهای بالستیک (ABM) با روسیه را سال 2002 به طور یکجانبه لغو کرد با این تصور که میتواند یک دفاع موشکی غیرقابل نفوذ ایجاد کند. جدا از بحثهای پیرامونی این موضوع، آمریکا سال 2019 هم از معاهده INF (پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد) خارج شد. ترامپ در دوران ریاستجمهوریاش حتی به این موضوع اشاره میکرد که معاهده استارت جدید – با روسیه - را تمدید نخواهد کرد. اکنون در پی درگیری 2 طرف در اوکراین، تعلیق عملیاتی این معاهده و بازرسیهای مرتبط با آن توسط روسیه و آمریکا آیندهای نامشخص را رقم میزند. محکوم کردن قصد روسیه برای استقرار تسلیحات هستهای در بلاروس این سوال را درباره استقرار سلاحهای هستهای تاکتیکی آمریکا در 6 پایگاه 5 کشور ناتو یعنی بلژیک، آلمان، ایتالیا، هلند و ترکیه ایجاد میکند.
اگر روسیه بازدارندگی هستهای خود را در چارچوب تشدید بالقوه دخالت ناتو در غائله اوکراین با هدف تحمیل شکست راهبردی بر روسها یادآوری کرده، آمریکا نیز اغلب اشاره کرده همه گزینهها برای جلوگیری از هستهای شدن ایران روی میز است بدون اینکه توضیح دهد منظور از «همه گزینهها» چیست.
در هر صورت، خود واقعیت در اختیار داشتن تسلیحات هستهای به معنای پتانسیل استفاده از آنها در صورت شکست بازدارندگی است. اگر قرار نیست در هیچ شرایطی مورد استفاده قرار گیرند پس چرا آنها را نگاه میدارند؟ دکترین هستهای ایالاتمتحده تاکنون «سیاست پرهیز از نخستین کاربرد» را درباره سلاح هستهای نپذیرفته است، آن هم در حالی که کشورهای غیرهستهای از این اصل به عنوان نخستین گام برای کاهش تهدید هستهای علیه بشریت حمایت میکنند.
«چشمانداز خلع سلاح هستهای» سران گروه 7 میگوید: «کاهش کلی زرادخانههای هستهای جهانی که از زمان پایان جنگ سرد به دست آمده است باید ادامه یابد و معکوس نشود» اما درباره نوسازی زرادخانههای موجود و دستیابی به سلاحهای هستهای پیشرفتهتر در محدودههای توافقشده در پیمان استارت جدید چطور؟ سال 2010، باراک اوباما، رئیسجمهور وقت ایالات متحده، مجوز برنامه نوسازی هستهای را که طی 30 سال آینده یک تریلیون دلار هزینه در بر خواهد داشت، صادر کرد. این برنامه، تعداد زیادی موشک کروز جدید، موشک بالستیک بینقارهای، زیردریایی هستهای و بمبافکن دوربرد را طی 3 دهه آینده مطالبه میکند. دفتر بودجه کنگره آمریکا ماه مه 2021 تخمین زد ایالاتمتحده طی 10 سال آینده 634 میلیارد دلار برای حفظ و نوسازی زرادخانه هستهای خود هزینه خواهد کرد.
در آن سند کذایی، اعضای جی 7 مجددا «تعهد خود را به هدف نهایی جهان بدون تسلیحات هستهای با امنیت تضعیفناپذیر برای همه که از طریق یک رویکرد واقعبینانه، عملگرایانه و مسؤولانه به دست میآید» تأیید میکنند. چنین ابراز تعهدی اما با توجه به اخطارهای مرتبط یک جور خودنمایی است. «واقعبینانه، عملگرایانه و مسؤولیتپذیر» چگونه تعریف میشود؟ امضاکنندگان، تمام آزادی عمل مورد نیاز را برای خود جهت صدور یک بیانیه شرافتمندانه اما بدون تعهد به هیچ جدول زمانی قابل پیشبینی یا هر گونه پاسخگویی، قائل شدهاند.
صحبت از «شروع فوری مذاکرات طولانیمدت برای معاهده منع تولید مواد شکافتپذیر قابل استفاده در سلاحهای هستهای یا سایر وسایل انفجاری هستهای» در سند مزبور، فقط یک تعظیم خشک و خالی به ژاپن بود که گنجاندن این موضوع را در تمام اسناد ممکن در نشست هیروشیما ضروری میدانست. ولی همه میدانیم که 30 سال است هیچ پیشرفتی در این زمینه حاصل نشده است. آمریکا که خود ابتدا این معاهده را اجرا کرد نیز دیگر از آن تبعیت نمیکند. لفظ ترغیب «تمام کشورها برای تمرکز مجدد توجه سیاسیشان به FMCT» (پیمان پیشنهادی قطع مواد شکافتپذیر) صرفا عوامفریبی است.
به طور مشابه، معاهده منع جامع آزمایشهای هستهای (CTBT) مدتها پیش در هالهای از ابهام قرار گرفته بود. این سند- که سال 1996 در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید- هنوز توسط 8 کشور از جمله ایالاتمتحده تصویب نشده است. کشورهای مجهز به سلاح هستهای به وضوح علاقه خود را نسبت به آن از دست دادهاند و برای خود فضایی برای انجام آزمایشهای غیرانفجاری به منظور طراحی و توسعه سلاحهای جدیدتر و قدرتمندتر پدید آوردهاند. این واقعیت زمانی برملا میشود که آنها در «چشمانداز خلع سلاح هستهای هیروشیما»ی گروه 7 میگویند: «ما مصمم هستیم هیچ کشوری نباید آزمایش بمب اتم یا هر انفجار هستهای دیگر انجام دهد. ما متعهد به حفظ هنجارهای جهانی در برابر آزمایشهای انفجاری هستهای هستیم».
روسیه به نوبه خود اعلام کرده در صورتی آزمایش هستهای انجام میدهد که دیگران هم بکنند، یعنی نه به طور یکجانبه اما انجام این هشدار در متن بیانیه جی 7 نادیده گرفته شده است.
با توجه به اینکه کرهشمالی تنها کشوری است که «هم معاهده منع گسترش تسلیحات (NPT) را رد کرده و هم در حال انجام آزمایشهای هستهای است»، مشخص نیست «تعهد تزلزلناپذیر گروه 7 به هدف ترک کامل، قابل راستیآزمایی و غیرقابل بازگشت کرهشمالی از سلاحهای هستهای و برنامههای هستهای موجود» چقدر مؤثر واقع خواهد شد.
گروه 7 نگرانی عمیق خود را درباره تشدید بیوقفه برنامه هستهای ایران ابراز میکند – با این بهانه - که هیچ توجیه غیرنظامی معتبری ندارد و آن را به طور خطرناکی به فعالیتهای واقعی مرتبط با تسلیحات نزدیک میکند. این تحولی است ناشی از شکست سیگنال دیپلماسی ایالات متحده، در انکار برجام (توافق هستهای ایران) در دوران ترامپ در ماه مه 2018. بنابراین ادعای بیانیه مزبور مبنی بر اینکه «راهحل دیپلماتیک بهترین راه برای حلوفصل نگرانیهای بینالمللی درباره برنامه هستهای ایران باقی میماند» بسیار طعنهآمیز است. در هر صورت، آخرین تحولات ژئوپلیتیک ناشی از جنگ اوکراین و رویارویی فزاینده آمریکا و چین، ایجاد اجماع بین کشورهای 1+ 5 – مشارکتکننده در توافق برجام– یا حتی سازمان ملل برای رسیدگی به موضوع هستهای ایران را دشوار میسازد.
در همین حال، آلمان از انرژی هستهای منصرف میشود. این گویای آن است که چرا کشورهای گروه هفت – که آلمان را هم شامل میشود - انرژی هستهای را انتخاب میکنند... آنها در بیانیه هیروشیما اذعان کردند استفاده از انرژی هستهای، علم و فناوری به ارائه انرژی مقرون به صرفه با کربن کم کمک میکند.
بدبینانه است اگر بگوییم «مهم نیست راه چقدر باریک باشد ولی دستیابی به جهانی که امیدواریم ببینیم، نیازمند تلاشی جهانی است تا ما را از واقعیتی خشن به وضعی ایدهآل برساند»، زیرا مسؤولیت اصلی یک جهان عاری از سلاح هستهای بر دوش «پی 5» - اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد، یعنی آمریکا، بریتانیا، روسیه، چین و فرانسه - است که هنوز یا ذخایر قابل توجهی از تسلیحات هستهای دارند یا به واسطه برنامههایی برای مدرنسازی آنها در حال گسترششان هستند.
وزیر پیشین خارجه هند و برنده جایزه ملی عالی غیرنظامی پادما شری در این کشور در سال 2017 *