نرگس معدنیپور*: ازدواج یکی از مهمترین و دیرینهترین سنتها و کارکردهای اجتماعی است که با خود مجموعه گستردهای از آوردهها از تشکیل خانواده تا حفظ و ترویج آداب و رسوم و سبک زندگی و ارتقای سرمایه اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی را به دنبال دارد.
با وجود جایگاه و کارکرد ازدواج، طی ۲ دهه گذشته، شاخصهای ازدواج در بین جوانان از وضعیت مناسبی برخوردار نبوده است.
عوامل و دلایل مختلف فرهنگی و اجتماعی در تغییر شاخصهای کلان ازدواج بین جوانان موثر است که سبک زندگی بین آنها نقش ویژهای دارد. هر چند فشارهای مالی و اقتصادی بر وضع موجود شاخصهای کلان ازدواج موثر است و نمیتوان آنها را نادیده گرفت اما به نظر میرسد وضعیت متغیرهای مربوط به سبک زندگی و تاثیر آنها بر ازدواج جوانان قابل تامل است.
در حالی که در پیشینه تاریخی و فرهنگی جامعه ایران، کوشش شده است ازدواج با آداب و رسوم مختلف به یک فرآیند جامع، آسان و مبتنی بر همیاری تبدیل شود که از آشنایی جوانان تا مقدمات و آداب ازدواج و تشکیل خانواده را شامل میشده است، اکنون این فرآیند زنجیروار تحت تاثیر تغییرات سبک زندگی، دچار آسیب شده است.
در این سنت دیرینه، ازدواج و تشکیل خانواده همواره امر خیر و مقدسی بوده است که هم خانوادهها و هم جوانان با مشارکت جمعی و آسانگیری، کوشش میکردند زمینه آن را فراهم آورند و از این طریق ضمن تشکیل و گسترش خانواده و توسعه پیوندجوییهای اجتماعی، از جوانان در برابر آسیبهای اجتماعی صیانت کنند.
در این رویکرد، ازدواج برای خانوادهها همچون یک پیشران بوده که کمک به تسریع در تشکیل آن، میتواند موجب رشد و تعالی آن در ابعاد مختلف شود. در نتیجه خانوادهها با وجود چالشهای مختلف کوشش میکردند موانع پیش روی جوانان برای ازدواج را برطرف کنند. نگاهی به پیشینه این رویکرد نشان میدهد چنان مترقی بوده است که در متن خود نوعی نظام غیررسمی حمایت اجتماعی برای زوجهای جوان محسوب میشده است که در تمام مراحل تشکیل تا استمرار خانواده نوبنیان، همراه آنان بوده است.
این در حالی است که اکنون در حالی که چالشهای مختلفی پیش روی ازدواج جوانان قرار دارد، نوع نگاه به ازدواج و کارکرد آن، همچنین سبک زندگی مربوط به آداب و تشریفات ازدواج و تشکیل خانواده موجب پیچیده شدن امر ازدواج جوانان و در نتیجه تاخیر و کاهش در گرایش به آن شده است.
در چنین شرایطی نهادها و سازمانها، گروههای مردمی و خیریهها، رسانهها و نیز خانوادهها، نقش مهمی را برای بهبود وضعیت شاخصهای ازدواج به عهده دارند به طوری که اگر مقدمات و استلزامات ازدواج جوانان را همچون یک فرآیند زنجیروار بدانیم، در آن صورت هر یک از ذینفعان امر ازدواج جوانان میتوانند با استفاده از ظرفیتها و تواناییهای خود بخشی از این فرآیند را به عهده گرفته یا در قالب یک برنامه تقسیم کار، در تحقق آن مشارکت داشته باشند.
نکته مهم این است که هر چند سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی، از جمله شهرداریها میتوانند با استفاده از ظرفیتها و تواناییهای خود در کاهش هزینههای ازدواج جوانان و در نتیجه تحقق مقدمات ازدواج جوانان نقش سازندهای داشته باشند اما آنچه بیشتر اهمیت دارد، بازگشت به رویکرد و فرهنگ دیرینه خانوادهها درباره ازدواج است. در این رویکرد، ازدواج جوانان، بیشتر از آنکه مساله و چالش برای خانواده و خویشاوندان باشد، خود یک «راهحل» است که میتواند ضمن محافظت از جوانان در برابر آسیبهای اجتماعی، موجب رشد و تعالی آنان شود و به همین دلیل همانطور که اشاره شد، در قالب یک نظام غیررسمی حمایت اجتماعی، اهتمام همهجانبهای برای کمک به ازدواج جوانان، از سوی خانوادهها و خویشاوندان انجام میشود.
سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی میتوانند با کمک به احیای رویکردهای آیینی مربوط به ازدواج در سطح خانوادههای ایرانی و تقویت نظام غیررسمی حمایت اجتماعی خانوادهها و خویشاوندان درباره ازدواج زوجهای جوان، اثربخشی و کارایی بیشتری در زمینه سیاستهای کلان ازدواج جوانان داشته باشند.
در کنار این رویکرد، جلب مشارکت خانوادهها برای بهبود سبک زندگی جوانان و تشویق آنان به ازدواج میتواند در یک بازه زمانی، نتایج آشکاری در زمینه بهبود شاخصهای کلان ازدواج جوانان داشته باشد.
فراموش نکنیم هرگونه تلاش برای بهبود وضعیت ازدواج جوانان، بدون در نظر گرفتن شواهد درباره عوامل سببساز و نیز بدون همکاری نهاد خانواده اثربخش نخواهد بود و زمانی میتوانیم در این زمینه موفق شویم که بپذیریم ازدواج جوانان مساله نیست، بلکه خود راهحل است.
* رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران