printlogo


کد خبر: 264126تاریخ: 1402/4/4 00:00
«وطن امروز» توسعه فرهنگ کتابخوانی در موضوعات عمومی بین کتابخوانان را بررسی کرد
تکیه بر پایه‌ کهن فرهنگی

ریحانه ماهرالنقش: «هنوز نه ولی شاید چندان هم دیر نباشد»؛ این پاسخ روشنی ا‌ست به پرسش «آیا قطار فرهنگ کتابخوانی ایرانیان به تمامی از ریل خارج شده است؟» در جایگاه یک ناشر که این حوزه را نه به شکل میراثی که با انتخاب شخصی، با عشق به حوزه فرهنگ و پس از سال‌ها تحصیل و پژوهش دانشگاهی برگزیده، آری! احساس خطر می‌کنم؛ گاه بسیار و گاه بسیارتر! بیم این کمترین ولی نه از غریق دریا شدن کشتی صنعت نشر، که بیشتر از نیست‌شدن همه خردمندی‌ها و بالندگی‌هایی‌ است که فرهنگ کتابخوانی برای هزاره‌ها در جان مردمانم دمیده. این رودخانه نیاکانی، خط‌السیرش دارد کم‌کم از گذار غیرسازمانی به فروگذاری سازمانی می‌گرود و از آن بیم‌آورتر برداشت‌های گهگاه ناسگالیده از آوردگاه‌هایی ا‌ست که می‌تواند احیاکننده این رنجور روان تا نیستگاه باشد. به زبان ساده و بی‌اطناب می‌شود گفت در مقطع کنونی هرگونه برداشت از بستر فرهنگ، بی‌رویه است، مگر آنکه دست‌کم چند برابر میزان برداشت بر ذخایرش افزوده شود و این افزودن مشخصا باید زلال باشد. یادمان باشد این مرزهای جغرافیایی‌ است که مردمان را گذرنامه‌های ناهمگون داده، نه لزوما ناهمگونی‌های فرهنگی. هر فرهنگ را در هر زمان پایتختی‌ است که پروراننده آن است و مادر فرهنگ ایرانشهری، ایران‌زمین کنونی‌ است. از این رو غنای فرهنگی ایران بر ارتقای فرهنگی همسایگان ایرانشهری‌اش نیز تأثیری شگفت دارد. در سال‌های گذشته، فرهنگبانان و برخی سیاست‌گذاران کوشش بسیار کرده‌اند تا رگه‌های فرهنگی کهن را بازیافته، به روز کرده و  برای ترمیم زخم‌های فرهنگی جاری به کار گیرند. برجسته‌تر از همه دیگر نشست‌ها و همایش‌های میهنی در حوزه کتاب و کتابخوانی، نمایشگاه کتاب تهران آوردگاه برجسته‌ای ا‌ست برای ارزیابی راستی‌های فرهنگی کشور.
اگر میانه‌ها را رها کنیم و همه طیف را بنگریم، درمی‌یابیم کم نیستند ایرانیانی که سرانه مطالعه‌شان در چرب‌ترین ارزیابی باز هم نزدیک صفر است و تاوان این نافرهیختگی را نه تنها خودشان، که همه آحاد ملت می‌پردازند؛ سر صحنه‌های تصادف، در نزاع‌های خانوادگی، در ادارات، در گردهمایی‌ها و پویش‌های همگانی نظیر ورزشگاه‌ها و جشن‌های خیابانی، در ناوگان حمل‌و‌نقل عمومی، در همه جا حتی در مطب پزشکان و روی صندلی‌های دانشگاه. در دنیای کنونی که دانش‌آموختگی، تخصص‌یافتگی ا‌ست نه فرهیختگی، همگان نیاز دارند پیوسته در موضوعات عمومی کتابخوانی داشته باشند؛ در حوزه فرهنگ و هنر، ادبیات، روانشناسی، تاریخ، سیاست، جامعه‌شناسی و... و هر اندازه فرد متخصص‌تر، نیازش به دانش عمومی بیشتر، چون میزان انتظار و جایگاه تأثیرش بر جامعه افزون‌تر خواهد بود و البته از زاویه‌ای دیگر، هر اندازه منطقه محروم‌تر، نیاز به دانش عمومی فراتر، چون سرزمین بیشتر نیازمند ایجاد زیرساخت‌های فرهنگی و مبارزه با ناهنجار‌هاست. به ظن صاحبنظران، اختلاف سطح فرهنگی از اختلاف سطح اقتصادی قویا مخرب‌تر است و کشورهای توسعه‌یافته‌تر بسط آماری کرانمندتری در میزان مطالعات عمومی شهروندان دارند.
با لحاظ کردن شرایط اقتصادی جاری، به گمان، کارآمدترین راهکار برای احیای فرهنگ کتابخوانی، در نظرگرفتن کالابرگ‌هایی برای خرید کتاب است که البته اجرای آن نیازمند بستری امن و غیرسودجویانه است. این کالابرگ‌ها نه لزوما و نه تنها برای قشری ویژه، که برای همه شهروندان و به شکل برابر باید در نظر گرفته شود. چنین کالابرگی نه برای یکبار و صرفا در طول نمایشگاه کتاب تهران که باید دست‌کم 2 بار در سال در اختیار عموم شهروندان قرار گیرد. اینکه خرد و کلان مردم در طول نمایشگاه صرفا بازدیدکننده نباشند و از یک قدرت خرید حداقلی بهرمند شوند، تضمین توسعه فرهنگ کتاب و کتابخوانی، بالا بردن سطح کیفی و بیلان مالی نمایشگاه و تضمین فروش کتاب‌های تازه منتشر شده است. طبعا کتاب‌هایی که سطح کیفی مطلوبی چه از نظر فرم و چه از دیدگاه محتوا فراهم نیاورند، قافیه را به کتاب‌های غنی‌تر خواهند باخت. از این رو، بعد اقتصادی، ناشر را به سوی تولید باکیفیت‌تر سوق خواهد داد. از سوی دیگر، قدرت خرید حداقلی، بسط آماری سطح کتابخوانی عمومی را کرانمند می‌کند، چرا که کف آماری از صفر مطلق به یک نقطه حداقلی ارتقا خواهد یافت. هرچند برخی منتقدان از پایه با فروش کتاب در نمایشگاه همسو نیستند و بر این باورند این رویه رویکرد نمایشگاه را به فروشگاه و به گفته‌ای بازاره مکاره بدل می‌کند ولی اگر تعارفات را کنار بگذاریم، هنر و فرهنگ باید دستش در جیب خودش باشد. ناشر باید تولید کند و به عنوان یک بنگاه فرهنگی محصولش را به عرصه نمایش گذاشته، به فرهنگ‌دوستان بشناساند و مستقیم و غیرمستقیم آن را بفروشد تا بتواند سفره نویسندگان، این قشر به راستی فرهیخته و فرهنگ‌گستر را رنگین کند. جز این اگر باشد، همه باید همچنان به دور هم حرف‌های شیرین زدن ادامه داده و گونه‌های‌مان را با سیلی سرخ نگاه داریم.
از سویی برپایی بیست‌ونهمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب پکن بعد از 5 سال وقفه در برگزاری به دلیل شیوع ویروس کرونا و سی‌ودومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب دوحه با حضور ۵۰۰ انتشارات را باید به فال نیک گرفت. تقویت حضور و فعالیت ناشران ایرانی و قطری در نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب 2 کشور، معرفی ظرفیت‌های نشر ایران در حوزه تولید محتوا و تصویرگری کتاب کودک و برگزاری کارگاه خوش‌نویسی از جمله مزیت‌های حضور ایران در نمایشگاه‌های بین‌المللی در حوزه فرهنگ و هنر بویژه حوزه کتاب به شمار می‌رود.
در کنار این، در طول سال دست‌کم به یک رویداد کشوری دیگر برای فروش نیم‌ساله کتاب نیاز است؛ بویژه برای حمایت از کتاب‌های چاپ اول که در شرایط کنونی چاپ‌شان از هرگونه بیمه‌ای نابیمه‌ است! کتاب‌هایی که ناشران و مؤلفان‌شان هزاران‌بار شایسته‌تر از ناشران کتب نام‌آشنا و چاپ چندم‌ هستند. جدا از تکیه بر پایه‌های کهن فرهنگی، در توسعه فرهنگ باید فرزند زمان خویش بود و بدون چاپ کتاب‌های نو نوشته، چنین آرمانی از ریشه بر باد است. کتاب‌های چاپ اول به دریچه‌هایی پربازدیدتر و فراوان‌تر برای دیده شدن نیازمندند تا از رکود اقتصادی سال‌های نخست تولید در امان باشند. یادمان باشد برای آفرینش یک کتاب چاپ اول، نه تنها مؤلف که دست‌کم خانواده وی خود را برای مدتی مدید از همه مواهب اقتصادی محروم داشته و بر آفرینش اثر متمرکز شده، به بازده آن دلبسته‌اند. از این رو، مؤلف کتاب چاپ اول بر سست‌ترین شاخه اقتصادی درخت فرهنگ آشیان گزیده و نیازمند بیشترین حمایت‌های عملی است. در این راستا، سالی یک‌بار فعال کردن کالابرگ‌های خرید کتاب برای همه شماره‌های ملی به منظور خرید (بی‌محدودیت و بدون مرزبندی) کتاب‌های چاپ اول از سامانه فروش دیجیتال ناشران و کتابفروش‌ها برنامه‌ای راهبردی، کارآمد، سزاوارانه و هوشمندانه‌ برای پشتیبانی از ناشران، مؤلفان و کتابفروشان ا‌ست. بنده در جایگاه کسی که سالیانی دراز با مؤلف، ناشر، کتابفروش و کتابخوان در پیوند بوده است، بر این باورم که صنعت نشر هیچ گونه نیازی به کاغذ یارانه‌ای و حمایت‌های از این دست نخواهد داشت، به شرط آنکه درگاهی امن برای فروش بیابد، چه که خواب سرمایه ناشر ده‌ها بار زیانبارتر از پرداخت اصل سرمایه برای خرید مواد مصرفی آزاد و تولید کتاب باکیفیت است. از این رو، درست‌ترین راه حمایت از مؤلفان و ناشران، حمایت از خریداران کتاب و قرار دادن کالابرگ فرهنگی در سبد خانوار است. به کتاب‌های چاپ اول دریچه‌‌هایی بیشتر برای دیده شدن دهیم. 

Page Generated in 0/0520 sec