printlogo


کد خبر: 264252تاریخ: 1402/4/6 00:00
کارزار واشنگتن برای مهار منطقه‌ای ایران از بین رفته و آمریکایی‌ها را در وضعیت باخت - باخت قرار داده است
آمریکا نتوانست ایران را متوقف کند، ایران دارد برنده می‌شود

تیمور فومنکو*: سال 2018، دولت دونالد ترامپ برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) یا «توافق هسته‌ای ایران» را که توسط باراک اوباما، سلف او امضا شده بود، پاره کرد. تصمیم برای لغو این توافق کاملا تحت تاثیر اعضای نومحافظه‌کار کابینه‌اش، از جمله جان بولتون، مشاور امنیت ملی و مایک پمپئو، وزیر خارجه ایالات متحده بود که نه‌تنها به دنبال فرصتی برای ضربه زدن به رئیس‌جمهور (دموکرات) پیش از ترامپ بودند، بلکه استدلال‌شان این بود که اعمال تحریم‌های فلج‌کننده یکجانبه علیه ایران، یا این کشور را پای میز مذاکره می‌کشاند یا جمهوری اسلامی را به کلی سرنگون می‌کند. به این ترتیب یک کمپین 5 ساله فشار وحشیانه علیه ایران آغاز شد که در جهت نابودی اقتصاد این کشور سعی داشت کشورهای سوم را از تجارت با تهران منع کند اما کارها طبق برنامه پیش نرفت و دنیا عوض شد. بی‌توجهی آشکار به قوانین بین‌الملل توسط واشنگتن کاتالیزوری در ظهور دلارزدایی بود. تغییرات جهانی‌ای که بعداً اتفاق افتاد، از جمله همه‌گیری «کووید-19»، جنگ تجاری آمریکا با چین و جنگ در اوکراین، به تهران فضای راهبردی و اهرمی بخشید که قبلا نداشت. اکنون ایران غنی‌سازی اورانیوم را به میزان قابل توجهی افزایش داده، به توسعه پهپادها و قابلیت‌های موشکی خود ادامه می‌دهد، روابط نظامی پیشرفته‌ای با روسیه دارد و به لطف پکن، توانسته روابط خود را با رقیب اصلی منطقه‌ای‌اش، عربستان عادی کند. این روند، نفوذ منطقه‌ای آمریکا و شریکش اسرائیل را کاهش داده است. سیاست خارجی ایالات متحده درباره ایران حول محور بهره‌برداری از تنش‌های منطقه‌ای به منظور توجیه ردپای امنیتی خود دور می‌زد اما به نظر می‌رسد ایران این کارزار را خنثی کرده است.
این امر زنگ خطر را در واشنگتن به صدا درآورده که ناامید از تلاش برای تقویت روابط خود با سعودی مجبور به مذاکرات محرمانه با تهران نه برای احیای برجام، بلکه برای دور نگه داشتن تهران از غنی‌سازی بیشتر اورانیوم به شرط رفع تحریم‌ها شده است. در حالی که ایالات متحده- احتمالا با حمایت اسرائیل- تهدید به  اقدام مبهم نظامی می‌کند واضح است که ایران اکنون همه کارت‌ها را در اختیار دارد بنابراین یک «آتش‌بس» موقت به قیمت کمپین مهار آمریکا تمام می‌شود. 
برخلاف کشوری مانند کره شمالی، ایران کشوری بزرگ است که واقعا به سلاح هسته‌ای برای ایجاد دکترین بازدارندگی برای بقای خود نیاز ندارد. شاید آمریکا بتواند حملاتی به تاسیسات کلیدی ایران انجام دهد تا مانع برنامه هسته‌ای صلح‌آمیزش شود اما  بویژه در این شرایط، تهاجم تمام‌عیار به چنین کشوری با تریلیون‌ها دلار هزینه و بدون هیچ حمایت (بین‌المللی) میسر نیست.
در عوض، قابلیت بازدارندگی ایران مبتنی بر برنامه‌های پهپادی و موشکی، در طول سال‌ها به‌رغم تحریم‌های آمریکا، توسعه یافته است. به هر حال، تهران در واکنش به ترور ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران، توانایی خود را در تخریب پایگاه‌های نظامی آمریکا در محدوده خود نشان داد و اینکه اگر اوضاع ناگوار شود، چه می‌تواند با اسرائیل بکند. این نشان می‌دهد ایران فارغ از تحریم‌های آمریکا، یک بازیگر مهم منطقه‌ای است و همچنان خواهد بود.
سیاست خارجی آمریکا در قبال دشمنانش، مکررا در تلاش برای حداکثر سود راهبردی بوده  و از ایده سازش اجتناب می‌کند، چه با چین و چه با روسیه اما وقتی پای ایران به میان می‌آید. مساله واشنگتن جلوگیری از خطر تحریک درگیری گسترده‌تر در منطقه خاورمیانه  است. به همین دلیل است که دولت بایدن با علم به اینکه پویایی منطقه‌ای خاورمیانه از منافع واشنگتن فاصله می‌گیرد، به سمت تسلیم شدن در برابر تهران گرایش یافته، بدین معنا که اقدامات تنبیهی ادعایی علیه این کشور که ممکن است به جنگ بینجامد، نامطلوب در نظر گرفته می‌شود. به عبارت دقیق‌تر، ایران دارد برنده می‌شود. تنها سوالی که باقی می‌ماند این است: آیا آمریکا خواهان آتش‌بس است یا به فشار بر تهران به قصد شکست دادنش ادامه می‌دهد؟ حتی اگر نتیجه این فشار یک بن‌بست محض و بدون عبور از خطوط هسته‌ای باشد، باز هم در نهایت واشنگتن در یک وضعیت بازنده - بازنده گرفتار می‌شود، زیرا ایران دوباره خود را به طور دیپلماتیک احیا می‌کند.
* تحلیلگر شبکه بین‌المللی آرتی روسیه

Page Generated in 0/0053 sec