نوید مؤمن: این روزها چهره سران ناتو از شنیدن نام کییف و زلنسکی در هم کشیده میشود! شکست در نبرد باخموت و متعاقبا ناکامی ارتش اوکراین در ضد حمله اخیر علیه روسیه و شکست شبهکودتای واگنر علیه پوتین ظرف کمتر از ۲۴ ساعت، به وضوح نشان میدهد آتلانتیکیها در آینده با تاثیر شکستهای میدانی اوکراین در مذاکرات صلح با روسیه مواجه خواهند شد. این در حالی بود که آمریکا و انگلیس طی ماههای گذشته اصرار داشتند از مزیتهای میدانی اوکراین به مثابه مولفهای برای وادارسازی روسها در امتیازدهی به غرب استفاده شود. آنچه در بحبوحه ناامیدی و شکست ناتو در اوکراین خودنمایی میکند، وعدهای تحت عنوان عضویت اوکراین در ناتو است. براستی تکلیف این وعده غربیها چه میشود؟ چرا حتی برخی اطرافیان زلنسکی قصد دارند در آینده، سکوت خود را در قبال خیانت آشکار ناتو به کییف بشکنند؟ تحقیر اوکراین در پرونده عضویت این کشور در پیمان آتلانتیک شمالی در ۳ سطح قابل بررسی و تحلیل است.
۱- ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو و برخی مقامات ارشد این مجموعه امنیتی، تاکید کردند اساسا بر مبنای نگاه ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک، جایگاه اوکراین در ناتو محفوظ است و این کشور، به پیمان آتلانتیک شمالی تعلق دارد! اما پس از مدتی اندک و زمانی که شکستهای میدانی اوکراین در برابر روسیه نمود بیشتری یافت، دبیرکل ناتو در چرخشی آشکار اعلام کرد تنها در صورت پیروزی در میدان نبرد، اوکراینیها میتوانند نسبت به عضویت در ناتو امید داشته باشند! به عبارت بهتر، در سطح اول آتلانتیکیها عضویت مطلق و ذاتی اوکراین در ناتو را تبدیل به عضویت مشروط کردند.
۲- وزرای دفاع کشورهای ناتو در جریان نشست اخیر خود در بروکسل، تاکید کردند اساسا عضویت اوکراین در ناتو امکانپذیر نیست و نباید در این خصوص دیگر وعدهای به کییف داد! استدلال حداقل ۱۱ وزیر دفاع ناتو این بود که در بحبوحه نبرد کنونی (جنگ اوکراین) قطعا نمیتوان عضویت اوکراین در ناتو را محقق کرد، زیرا در این صورت، وفق ماده 5 اساسنامه پیمان آتلانتیک شمالی، کل اعضای ناتو موظف به ورود مستقیم به میدان جنگ و حمایت میدانی محض از اوکراین خواهند شد؛ موضوعی که خط قرمز نظامی - میدانی اعضای ناتو است. از سوی دیگر، پس از پایان جنگ نیز امکان پیوستن اوکراین به پیمان آتلانتیک شمالی وجود دارد، زیرا قدر متیقن هر گونه پیمان صلحی که میان اوکراین و روسیه منعقد شود (بویژه با توجه به دست برتر میدانی روسها)، بیطرفی نظامی اوکراین در نظام بینالملل و امتناع دائم آن از پیوستن به ناتو خواهد بود.
در چنین شرایطی، آتلانتیکیها گزینه «شراکت ناتو - اوکراین» را مطرح کردند، به این معنا که اوکراین به یکی از شرکای با اولویت اعضای پیمان آتلانتیک شمالی تبدیل شود؛ بدون آنکه به عضویت دائم این پیمان درآید اما در اینجا نیز تعارضی وجود دارد که منجر به عقبنشینی آتلانتیکیها نسبت به وعده حداقلی اخیر شده است. تبدیل کردن اوکراین به شریک با اولویت ناتو قطعا از سوی روسیه تحمل نمیشود، مگر آنکه بسیاری از همکاریهای نظامی و امنیتی متعارف میان ناتو و بازیگران خارج از این مجموعه، در قبال اوکراین در نظر گرفته نشود! به عنوان مثال، کشورهای سوئد و استرالیا اکنون در عین اینکه هنوز به عضویت رسمی ناتو درنیامدهاند اما بر اساس شراکت خود با اعضای ناتو، در همه عملیاتها و مانورهای ناتو در دیگر نقاط دنیا حضور و مشارکت دارند اما چنین قاعدهای در قبال کشوری مانند اوکراین صادق نیست. اساسا شرایط اوکراین به گونهای است که قهرا اعضای ناتو ۲ گزینه بیشتر در برابر آن پیش رو ندارند: عضویت دائم در پیمان آتلانتیک شمالی یا عدم عضویت مطلق! در اینجا گزینهای به نام شراکت استراتژیک با ناتو محلی از اعراب ندارد، زیرا شرایط جنگ و صلح، بازیگران را به سوی «پذیرش موقعیت مطلق» و نه «جایگاه و وضعیت نسبی» سوق میدهد!
3- در سومین و آخرین سطح، سران ناتو دستورالعملی تحت عنوان «بازسازی مناطق جنگی اوکراین» را در دستورکار قرار دادهاند. یکی از انگیزههای اصلی آتلانتیکیها از این رویکرد، تمرکززدایی از پروژه عضویت دائم اوکراین در ناتو و حتی تبدیل آن به شریک با اولویت این مجموعه است. زلنسکی نیز به عنوان مهرهای بیاراده در کییف، نسبت به چنین حقیقت تلخی (برای غربگرایان اوکراینی) آگاه است. قطعا مانور تبلیغاتی غرب روی بازسازی مناطق جنگزده در اوکراین، مانع مطالبهگری صدباره غربگرایان کییف مبنی بر عضویت در ناتو خواهد شد. همان گونه که مشخص است، حتی کمکهای ظاهرا انسانی و اقتصادی غرب جهت بازسازی مناطق تخریب شده نیز ناظر بر نوعی هدفگذاری پنهان و در عین حال ابزارگرایانه و غیرانسانی است! بهتر بود زلنسکی چشمان خود را سالها قبل باز میکرد.