محمدامین علیدوست: در روزها و ساعتهای پایانی حضور حاجیان بیتالله الحرام در کنار خانه خدا و با اتمام اعمال و مناسک با عظمت و توحیدی حج ابراهیمی، دلهای حاجیان از طرفی به خاطر تمام شدن این لحظات بهشتی غمگین و از طرفی به دلیل بهجا آوردن موفق تکلیف الهی شاد است. شاید طوافکنندگان خانه خدا در این ساعات بیشتر از هر مسلمان دیگری به فلسفه و حکمت این مراسم باشکوه میاندیشند. یکی از کسانی که به بهترین شکل به تشریح فلسفه حج پرداخته است شاگرد اول مکتب اسلام و وصی رسول خدا حضرت علی بن ابیطالب علیهالسلام است. برای مثال امیر مومنان در بخشی از خطبه 192 نهجالبلاغه شریف میفرمایند: «و اگر پى و بنیانى که خانه کعبه بر آن نهاده شده و سنگهایى که بناى آن را بالا برده از زمرد سبز و یاقوت سرخ همراه با نور و درخشش بود، سبب مىشد شک و تردید در سینهها کمتر رخنه مىکرد و نیازى براى تلاش ابلیس جهت سیطره بر قلوب نبود و وسوسههاى پنهانى از مردم منتفى مىشد»؛ (وَ لَوْ کَانَ الاْسَاسُ الْمَحْمُولُ عَلَیْهَا، وَ الاْحْجَارُ الْمَرْفُوعُ بِهَا، بَیْنَ زُمُرُّدَه خَضْرَاءَ، وَ یَاقُوتَه حَمْرَاءَ، وَ نُور وَ ضِیَاء، لَخَفَّفَ ذلِکَ مُصَارَعَه الشَّکِّ فِی الصُّدُورِ، وَ لَوَضَعَ مُجَاهَدَه إِبْلِیسَ عَنِ الْقُلُوبِ، وَ لَنَفَى مُعْتَلَجَ الرَّیْبِ مِنَ النَّاسِ).
به یقین برنامهاى همچون حج براى این تنظیم شده که انسان در پرتو آن با هواى نفس و وسوسههاى شیطانى مبارزه کند و هرگاه این مراسم، منظره جالبى داشته باشد، این مبارزه کمرنگ خواهد شد ولى هنگامى که با زحمت و مشقّت و در محیطى خشک و ساده برگزار شود، وسوسههاى شیاطین و هواى نفس، فعال مىشود و اینجاست که بازار مبارزه، داغ و بندگان با ایمان، نیرومند و قوى مىشوند و آثار تربیتى حج در آنها آشکار مىشود. منظور از «مُصَارَعَه الشَّکِّ» مبارزه وسوسهها و شک و تردیدها از درون با قلب مومن است و منظور از «مجاهده ابلیس» وسوسههاى او از برون است و مفهوم «مُعْتَلَجَ الرَّیْبِ» تلاطم امواج تردیدهاست که در تکالیف شاق مذهبى، گاهى مومنان را تکان مىدهد.
آنگاه امام در یک نتیجهگیرى کلى چنین مىفرمایند: «ولى خداوند، بندگانش را با انواع شداید مىآزماید و با انواع مشکلات، متعبد مىسازد و با اقسام گوناگون گرفتاریها امتحان مىکند تا تکبر را از قلوب آنها خارج سازد و تواضع و فروتنى را در نفوسشان جایگزین کند و درهاى فضل و رحمتش را به روى آنان بگشاید و اسباب عفوش را به آسانى در اختیارشان قرار دهد»؛ (وَ لکِنَّالله یَخْتَبِرُ عِبَادَهُ بِأَنْوَاعِ الشَّدَائِدِ، وَ یَتَعَبَّدُهُمْ بِأَنْوَاعِ الْمَجَاهِدِ، وَ یَبْتَلِیهِمْ بِضُرُوبِ الْمَکَارِهِ، إِخْرَاجاً لِلتَّکَبُّرِ مِنْ قُلُوبِهِمْ، وَ إِسْکَاناً لِلتَّذَلُّلِ فِی نُفُوسِهِمْ، وَ لِیَجْعَلَ ذلِکَ أَبْوَاباً فُتُحاً إِلَى فَضْلِهِ، وَ أَسْبَاباً ذُلُلاً لِعَفْوِهِ).
اشاره به اینکه واجبات شرعى مانند نماز و روزه و حج و جهاد و زکات و خمس و همچنین منهیات و ترک انواع هوا و هوسها، امورى هستند غالباً سنگین و پرزحمت تا صفوف مطیعان و متواضعان در برابر فرمان حق را از هواپرستان خودخواه جدا سازد و اگر غیر این بود هرگز این جدایى صفوف صورت نمىگرفت.
قابل توجه است که امام علیهالسلام ۴ نتیجه که لازم و ملزوم یکدیگرند، براى این امر بیان فرمودهاند:
1- بیرون راندن تکبر از دلها؛ 2- جانشین کردن فروتنى به جاى آنکه هدف اصلى خطبه را تشکیل مىدهد؛ 3- گشودن درهاى بهشت؛ 4- شمول عفو و رحمت الهى.