printlogo


کد خبر: 264461تاریخ: 1402/4/13 00:00
«عصر روایت دماوند» میزبان نویسندگان بنام خانه ادبیات بود
دماوند؛ روایت صعود

گروه فرهنگ و هنر: اواخر هفته گذشته بود که خانه شعر و ادبیات به ‌مناسبت روز ملی دماوند خبر از یک رویداد داد؛ رویدادی تحت عنوان «عصر روایت دماوند» که با حضور نویسندگان و علاقه‌مندان برگزار شد. دماوند فقط یک کوه نیست، دماوند جایگاه هویتی مهمی در ادبیات و فرهنگ و ملیت ایرانی‌ها دارد و شاید به‌همین دلیل است که در شعرها، ترانه‌ها، عکس‌ها و آثار نویسندگان ما همواره ردپایی از دماوند دیده می‌شود. مسؤولان خانه شعر و ادبیات معتقدند روایت دماوند، روایت صعود نیست، روایت شکست هم هست. بعضی از شرکت‌کنندگان اصلا پا به این دامنه و قله نگذاشته‌اند. روایت دماوند، به ‌نوعی روایت زندگی است. از این رو دومین نشست از سلسله برنامه‌های «عصر روایت»، بعد از برنامه «روایت بابا» است و با حضور معصومه صفایی‌راد، مکرمه شوشتری، محمدرضا شرفی‌خبوشان، مهری رحیم‌زاده، سمیه سیدین، غلامرضا طریقی، رضا امیرخانی و فرزانه منصوری (همسر زنده‌یاد نادر ابراهیمی) برگزار شد و آنها روایت‌های خود را برای مخاطبان خواندند.
فرزانه منصوری، همسر نادر ابراهیمی نخستین روایت‌کننده دماوند بود. منصوری در این برنامه گفت: نادر ابراهیمی بارها به قله دماوند صعود کرد و کتابی هم با عنوان «یک صعود باورنکردنی» نوشت. دماوند در ادبیات ما جایگاه ویژه‌ای دارد، مضاف بر اینکه بلندترین کوه ایران و خاورمیانه و مظهر پایداری است. دماوند هم مانند پرچم ایران عزیز و ارزشمند است. من زمانی که دماوند را می‌بینم، حس انسانی در او می‌بینم و فکر می‌کنم هموطنم است، دلم می‌خواهد بغلش کنم و مثل پرچم عزیز ایران دوستش دارم، چرا که یکی از نمادهای کشورمان است. 
وی با بیان اینکه همسرم بارها به قله دماوند صعود کرد افزود: یکی از صعودهای او در سال ۱۳۷۳ همزمان با ۱۵۰۰ کوهنورد در یک روز اتفاق افتاد که ۹۰ درصد موفق به فتح قله شدند، چنین امری در زمان خودش یک حرکت منحصربه‌فرد بود. کتاب «یک صعود باورنکردنی» نیز پس از همین صعود نوشته شد و همسرم آن را تقدیم کرد به صادق آقاجانی، مدیر وقت فدراسیون کوهنوردی و ۱۵۰۰ کوهنوردی که همزمان صعود کردند. ابراهیمی در این صعود با برخی کوهنوردان مصاحبه کرده و آن را در بخش‌هایی از کتاب آورده است. منصوری سپس قسمت‌هایی از این کتاب را برای حاضران در برنامه روایت دماوند خواند.
مهری رحیم‌زاده، عکاس، طبیعت‌گرد و کوهنورد که سابقه صعود موفق به قله دماوند داشته نیز یکی دیگر از روایت‌کننده‌های دماوند بود. او زمانی که ۳۷ سال داشته به دماوند صعود کرده و بنا بر باور قدیمی‌ها که برای نخستین بار به جایی می‌روند و دعا می‌کنند، او هم می‌خواهد که کارشناسی ارشد قبول شود و دعایش ۱۰ روز بعد از صعودش به دماوند مستجاب می‌شود.
مهدی قزلی، مدیر خانه شعر و ادبیات نیز روایت نخستین قله‌ای را که در زندگی‌اش صعود کرده یعنی دماوند، خواند. او قبل از آنکه روایت صعود موفقش به دماوند را بخواند، درباره برنامه «روایت دماوند» توضیح داد: ۲ موضوع باعث می‌شود که ما ایرانی‌ها به هر نقطه از دنیا برویم، یکدیگر را پیدا کنیم، یکی ادای دماوند با هر لهجه است و دیگری زبان فارسی، به همین دلیل فکر کردم دماوند را بهانه‌ کنیم تا بار دیگر کنار هم جمع شویم.
رضا زارعی، رئیس فدراسیون کوهنوردی نیز به عنوان روایت‌کننده دیگری از دماوند، گفت: «روایت دماوند» جزو معدود برنامه‌هایی است که مربوط به کوهنوردی نیست اما به ادبیات کوهنوردی می‌پردازد. وی ادامه داد: نخستین بار ۱۰ ساله بودم که با دماوند آشنا شدم؛ پدرم، دایی سالخورده‌ای داشت که از روستا به شهر آمده بود و روایت می‌کرد ۱۱۰ سال پیش افرادی که در روستاهای نائین در اصفهان زندگی می‌کردند، قله دماوند را از آنجا دیده‌اند؛ زمانی که از گرد و غبار و ساختمان‌های بلند خبری نبوده است.
زارعی به نخستین صعودهای دماوند اشاره کرد و گفت: یکی از قدیمی‌ترین روایت‌ها مربوط به سفرنامه ناصرخسرو است که روستاییان برای امرار معاش زندگی به قله دماوند می‌رفتند تا از آنجا گوگرد بیاورند. همچنین نخستین صعود به دماوند را تیلور تامسون از کشور بریتانیا انجام داده است. ۲۰ سال بعد محمد صادق‌خان قاجار به عنوان نخستین ایرانی به قله دماوند صعود می‌کند.
* توهم دانایی نمی‌گذارد دماوند را ببینیم
محمدرضا شرفی‌خبوشان، مدرس ادبیات، نویسنده و شاعر نیز به عنوان روایت‌کننده دیگری که تاکنون به قله دماوند صعود نکرده اما به تماشای دماوند نشسته است، روایتی با عنوان «به تماشای دماوند» را خواند. این نویسنده در روایت خود خلأ‌های انسان عصر حاضر را به ندیدن دماوند و اسطوره‌هایش گره ‌زد و در بخشی از متنش خواند: «تهران بهترین جا برای نگریستن به دماوند است با این حال تخیل در تهران مرده است، ندیدن دماوند یعنی ندیدن روایت‌هایی که می‌توانند ما را از خلأ‌ها نجات دهند». وی در بخش دیگری از روایتش به شبکه‌های اجتماعی و دنیای دیده شدن اشاره کرد و گفت: «توهم دانایی نمی‌گذارد دماوند را ببینیم، ما به جای آنکه ببینیم، تلاش می‌کنیم خودمان را در معرض دیده شدن قرار دهیم».
معصومه صفایی‌راد، سفرنامه‌نویس نیز روایت «مثل کوه» را برای مخاطبان این برنامه خواند. همچنین غلامرضا طریقی، شاعر نیز روایتش از دماوند را با شعر گره زد.
سمیه سیدیان، نویسنده حوزه کودک نیز روایتی از دماوند با عنوان «تماشای دماوند از دور» خواند، روایتی که به آشنایی با همسرش علیرضا ایرانمهر نویسنده و کوهنورد پیوند خورده بود. آخرین روایت دماوند را مکرمه شوشتری، نویسنده خواند که درباره ۳ تجربه صعود ناموفقش به دماوند بود.

Page Generated in 0/0048 sec