الهه پهلوان*: مسائل محیط زیستی برعکس ظاهر سادهای که دارند کاملاً چندوجهی و پیچیده هستند، لذا هدایت و قرار دادن محتوای مناسب در دسترس علاقهمندان به فعالیت در حوزه محیطزیست و سازمانهای مردمنهاد میتواند به برطرف شدن بخش اعظمی از مشکلات در این زمینه کمک کند. اگرچه جنس کار فعالان محیطزیست داوطلبانه و بدون دستمزد است اما اظهار نظر شخصی افراد صرفا علاقهمند به محیطزیست، در صورت عدم ساماندهی و نظارت توسط افراد متخصص این حوزه، تیغ 2 لبه برای محیطزیست است؛ هم میتواند کار سازمان محیطزیست را سخت کند و هم میتواند باعث القای حس یأس و ناامیدی در میان مردم شود. بدتر از این مورد هم اما وجود دارد و آن اظهارات افراد دارای تخصص، با سوءنیت و کارنامه منفی است که هیچ عرقی به کشور ندارند!
باد 120 روزه سیستان مساله امروز و دیروز نیست، یک واقعیت کهن است! اما به دلیل برخی ترک فعلها مانند عدم پیگیریهای مجدانه حقابه آبهای مرزی و مشترک و نتیجتا خشکی تالاب هامون و عوامل طبیعی، خشکسالیها در این منطقه سالهاست بیش از 120 روز شده و حتی تقریبا به 160روز هم رسیده است. گرمای طاقتفرسا در تابستان، توفانها و گردوغبار، نفس کشیدن را برای اهالی سیستانوبلوچستان دشوار کرده است. زندگی در این شرایط واقعا بسیار سخت است و در برخی نواحی خانهها پر از ماسه شده یا زیر شنها مدفون شدهاند و مردم شریف این منطقه انتظار بحقی از مسؤولان جهت کاهش ریزگردها و رفع ابعاد ناشی از آن دارند.
بر اساس اخبار و اطلاعات، بادهای ۱۲۰ روزه سیستان در گذشتهها نعمت بزرگی برای مردم این منطقه و شهرها و روستاهای مرکزی استان بویژه زاهدان محسوب میشده است و هوای منطقه را در بهار و تابستان دلپذیر و خنک میکرده است. به گفته کارشناسان محیطزیست متاسفانه بروز خشکسالی، قطع آب رودخانه هیرمند و خشک شدن تالاب بینالمللی هامون، خاصیت فرسایش بادهای ۱۲۰ روزه سیستان را افزایش داده و شرایط را برای ساکنان سختتر کرده است.
بر اساس آمار بسیار قدیمی 30 ساله هواشناسی زابل (2009- 1980)، در این منطقه به طور متوسط سالانه بیش از 300 روز خشکی وجود دارد. علاوه بر این مساله که به صورت بلندمدت در منطقه حاکم بوده است، باید مساله تاثیرات تغییر اقلیم را نیز به شدت آن افزود. یکی از پدیدههای حادی که بر اثر تغییر اقلیم رخ میدهد، بادهای و توفانهای شدید است. برخی پژوهشگران نیز در سال 1397 در مطالعه خود با عنوان «تحلیل روند تغییرات بیشینه سرعت بادهای 120 روزه سیستان با آزمونهای من- کندال و شیب تخمین من» به این نتیجه دست یافتند که بین روند افزایش محسوس سرعت بادهای 120 روزه و خشکی هیدرولوژیکی منطقه که به دلایل اقلیمی یا انسانی در منطقه اتفاق افتاده رابطه معناداری برقرار است، به طوری که در سالهایی که منطقه دچار خشکسالی هیدرولوژیکی است طی دوره تابستان بویژه دوره وزش بادهای 120 روزه این رابطه قویتر شده، لذا خشکسالیهای هیدرولوژیکی که ناشی از تغییر اقلیم است یکی از مهمترین عوامل زمینهساز و تسریعکننده افزایش سرعت بادهای 120 روزه و تأثیرات محیطی آن بر منطقه است. کاهش رطوبت در منطقه با افزایش خشکی فیزیکی محیط و فقر پوشش گیاهی همراه بوده است. این امر باعث کاهش اثر اصطکاک باد و در نتیجه کاهش معنادار ایام آرامش و شدت توفانهای گرد و غباری شده است. همچنین کاهش رطوبت در منطقه سبب شده است گرمای خورشید تبدیل به گرمای محسوس شده و دمای منطقه افزایش یابد و این باعث تشدید شیب تغییرات فشار در منطقه و نهایتاً سبب افزایش سرعت بادهای 120 روزه شده است.
همچنین در مقاله منتشر شدهای (1389) با عنوان «تعیین گستره افقی باد سیستان با استفاده از تحلیل خوشهای» آمده است سرعت وزش باد در 2 ایستگاه ایران با دیگر ایستگاهها تفاوت فاحشی دارد. ایـن 2 ایـستگاه منجیـل و زابل هستند. بادهای 120 روزه سیستان معروفترین بادهای محلـی ایـران هستند کـه از اواسـط مـاه مـی (اوایـل خرداد) تا اواسط ماه سپتامبر (اواخر شهریور) در منطقه وسیعی از استانهای سیستانوبلوچستان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی میوزد.
بادهای 120 روزه سیستان از نظر پراکندگی زمانی و مکانی و سرعت وزش دارای تنوع زیادی است. ایستگاه زابل دارای سریعترین بادها است. علاوه بر این در پی انتشار مقالهای (1395) با عنوان «بررسی ارتباط متقابل بادهای 120 روزه سیستان و بادهای شرق خراسان»، در زابل وزش بادهای قوی (بالاتر از 8 گره) از ماه فوریه شروع شده و تا ماه نوامبر ادامه مییابد. بررسی عوامل ژنتیکی بادهای 120 روزه نشان داده توفانهای سریع با سرعت حدود 80 نات بر ثانیه هنگامی رخ میدهد که منطقه چرخندگی مثبت بادهای غربی در مجاورت زبانه کمفشار فرعی موسمی قرار میگیرد.
لذا با توجه به مطالب فوقالذکر باید گفت چرخش اطلاعات نادرست در فضای مجازی و عدم آگاهی عموم مردم از واقعیت مسائل محیط زیستی، پتانسیل دور شدن افکار عمومی از حقیقت ماجرا و از دست دادن فضای گفتمان جهت حل مساله و به وجود آمدن تنش پیش از حل مساله را دارد. به نظر میرسد اگر رایزنیهای دیپلماسی برای گرفتن حقابه به درازا میکشد بنابراین باید هرچه زودتر به سمت شیرینسازی آب دریای عمان و انتقال آن به سیستان برویم و وقت را هدر ندهیم، اگرچه امید میرود با تداوم فعالیتهای موثر دولت در جهت کاهش گردوغبار و تعامل با کشورهای منطقه بتوانیم گامی در بهبود هوا و جلوگیری از فرسایش خاک برداریم؛ علاوه بر آن مردم سیستانوبلوچستان به حقابه خود از رودخانه هیرمند دست یابند و تالاب هامون جانی دوباره بگیرد و مشکل گردوغبار برطرف، و این نقمت تبدیل به نعمت شود و مردم منطقه از مواهب باد 120 روزه بهرهمند شوند.
* عضو بنیاد حفاظت از محیطزیست و حیات وحش ایران