علت عصبانیت ضدانقلاب، تجزیهطلبان و اصلاحطلبان از جشن میلیونی عید غدیر نمودار شدن دینداری مردم و برجستهشدن عنصر دین به عنوان عامل وحدتبخش و تقویتکننده روح جمعی ایرانیان است
گروه سیاسی: عید غدیر امسال در تهران و سراسر کشور با حال و هوایی متفاوت از سالهای قبل برگزار شد. پس از تجربه راهپیمایی 10 کیلومتری غدیر در خیابان ولیعصر(عج)، امسال حدفاصل میدان امام حسین(ع) تا میدان آزادی میزبان شیعیان و عاشقان ولایت بود. شور و حال حاکم بر فضای این میهمانی بزرگ و استقبال چند میلیونی تهرانیها در کنار تکثیر این الگو در دیگر شهرها حکایت از یک حرکت جمعی و آیینی تاثیرگذار داشت. بیراه نیست اگر آنچه را سال گذشته و امسال در تهران اتفاق افتاد، سنگ بنایی بر یک آیین جمعی در پاسداشت عید ولایت و امامت بدانیم؛ آیینی که ضمن برجسته کردن جایگاه غدیر به عنوان رکن عقیدتی شیعیان، یک مانور جمعی برای نشان دادن شور محبت اهل بیت(ع) در پایتخت شیعیان جهان است. با این حال آنچنان که قابل پیشبینی بود، از روزهای پیش از برگزاری این آیین تاکنون رسانههای ضدانقلاب و برخی جراید غربگرای داخلی با تمام قوا برای هجو این برنامه و شرکتکنندگان حاضر در آن و زیر سوال بردن فلسفه پاسداشت شعائر دینی، بسیج شدهاند. شبکههای ماهوارهای فارسیزبان که صحنهگردان اصلی درگیریهای خیابانی سال گذشته بودند، عصبانی از چنین گردهمایی و حضور پرشوری، به برگزاری آن خرده گرفتند و رسانههای اصلاحطلب هم تا جایی که امکان داشت، با بایکوت این برنامه، از پرداختن به آن پرهیز کردند. بدنه اصلاحطلبان نیز در شبکههای اجتماعی تمام توان خود را معطوف به حمله به این گردهمایی بزرگ کرد. تکرار دوگانه «مردمی و حکومتی» برای زیر سوال بردن این تجمع از جمله مواردی بود که در حملات اصلاحطلبان به چشم میآمد. آنها بیتوجه به حضور چند میلیون عاشق امیرالمومنین، با غیرمردمی خواندن این حضور، بار دیگر این واقعیت را نمایان کردند که تعریف این جریان از مردم تا چه حد سیاسی و مصلحتی است. برخی اصلاحطلبان همچون عباس عبدی با تقلیل این آیین که نشانهای از دینداری مردم ایران است به اجتماعی که حاضرانش به دنبال یک وعده غذا بودند، سخنان چند دهه گذشته ضدانقلاب را در توجیه حضور میلیونی مردم در راهپیمایی 22 بهمن نشخوار کرد.
با در نظر گرفتن مجموعه این موارد، پرسشی که مطرح میشود این است؛ علت حمله ضدانقلاب و بخشی از جریانهای داخل کشور به این برنامه چیست؟ ذات برگزاری یک جشن دینی چه منافعی از این افراد را به خطر میاندازند که اینچنین به آن حمله میکنند؟ آیا آنها از هر اجتماعی که نافی پیشفرضهایشان باشد هراس دارند؟ علت نادیده گرفتن دهها میلیون نفری که این روز را در سراسر کشور جشن گرفتهاند چیست؟
* هراس از جلوه دینداری
با پیروزی انقلاب اسلامی و نمایان شدن عمق نفوذ دیانت و مذهب در بافت عمومی جامعه، ضدانقلاب موفقیت خود را تنها در سایه تضعیف دین و دینداری جسته است. بر این اساس باید دینداری را در جامعه کاهش داد، دینداران را به عنوان عناصری نامطلوب هجو کرد و مقابل هر میدانی که اقتدار دین را نمایان میکند ایستاد. در این چارچوب اگر امکان از بین بردن دینداری در جامعه دینی ایران نیست، باید با تمام قوا مقابل وجه اجتماعی و سیاسی دین ایستاد. آنچنان که برخی گروههای داخلی همچون جریان اصلاحات نیز از 3 دهه پیش صراحتا بر تضعیف دین به عنوان یک نهاد دارای قدرت و تقلیل آن به یک امر فردی و اخلاقی تاکید کردهاند.
آیینها و مناسک دینی از جمله موقعیتهایی است که هم توان بسیجکنندگی دین را نمایان میکند و هم یک شبکه ارتباطی میان دینداران به وجود میآورد. مهمترین آیین جمعی شیعیان مربوط به عزاداری ایام محرم و صفر میشود که بسیاری از آن با عنوان اصیلترین رسانه شیعیان یاد میکنند. رسالت این رسانه در دهههای متمادی برانگیختن یک حس جمعی در محبت به اهل بیت(ع) و دشمنانشان بوده که مانع از فراموشی تاریخ و مسیر آن شده است. بر همین اساس دشمنان انقلاب و اسلام همواره بر تخریب این آیین و هجو عزاداران حسینی تمرکز داشته و دارند. آنچنان که تخریب عاشورا، تخریب شیعه و تضعیف عزاداری مردم، تضعیف قدرت نهاد شیعه به حساب میآید. عمق نفوذ عاشورا و آیین جمعی عزاداری در جامعه ایران باعث شده بخشی از این جریان با ناامیدی نسبت به حذف این آیین، رو به تحریف آن بیاورند. عبارت «هیات سکولار» که در سالهای اخیر بارها از سوی رهبر حکیم انقلاب اسلامی طرح شده، ناظر بر همین تحریف است. در این قرائت اگر آیینهای مذهبی همچون عزاداری پابرجا میمانند، باید وجهی غیرسیاسی بیابند.
در این فضا علت هجمهها به برگزاری آیین جمعی مردم را باید جلوه اقتداربخش این شادپیمایی دانست؛ جلوهای که از قضا نافی تصویری است که در یک سال گذشته سعی شده بود به عنوان واقعیت جامعه ایران مخابره شود. با شروع آشوبهای خیابانی در پاییز 1401 یکی از پرتکرارترین روایتها در رسانههای ضدانقلاب، عبور مردم از دین و دینداری بود. بر اساس این روایت مردم بویژه نسل جدید دیگر اعتقادی به مذهب نداشتند و وزن اجتماعی دینداران آنقدر کاهش یافته بود که باید از آنها به عنوان یک اقلیت یاد میشد. اجتماع خیابانی غدیر که به گواه آمار نزدیک به 4 میلیون تهرانی در آن شرکت داشتند و در سراسر کشور نیز دهها میلیون نفر خالق آن بودند؛ پیش از هر چیز نافی این پیشفرض بود.
نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، فضای این آیین جمعی بود. در حالی که آیینهای جمعی شیعیان عمدتا حول عزاداری و برنامههای عبادی و تکلیفی شکل گرفته بود، جای خالی یک آیین جمعی با فضای شادی خالی بود. عید سعید غدیر خم که جلوه حقانیت شیعیان است، حالا تبدیل به یک آیین و سنت سالانه برای سرور جمعی شیعیان شده است. در این فضا افرادی که سالها اجتماع شیعیان را به علت عزاداری و سیاهپوشی به سخره میگرفتند، حالا در مواجهه با اجتماعی که حول یک شادی مذهبی شکل گرفته است، تناقض رفتاری خود را آشکار کرده و این بار شادی جمعی مردم مسلمان ایران را مورد هجمه قرار دادند.
* دین؛ عنصر وحدتآفرین
آیینهای دینی یکی از میدانهای اصلی برای هویدا کردن بافت دینی جامعه است. آنچنان که تقلیل دین به تعاریفی خاص باعث میشود بسیاری گمان بر این ببرند که دایره دینداران محدود است اما آیینهای دینی به علت آنکه با فرهنگ و روزمره مردم ارتباط دارد، تصویر واقعی از نفوذ دین را در جامعه نمایان میکند.
واقعیت آن است که در قرنهای متمادی آنچه ایران را به عنوان یک واحد ملی منسجم نگه داشته، باورهای مذهبی مردم بوده است. به بیان دیگر این مذهب بوده که توانسته کثرتهای جامعه را حول یک باور و مسیر مشترک به وحدت و همراهی برساند. بر خلاف تمام دوگانهسازیهای باطلی که ملیت و دیانت را به عنوان 2 عنصر بیگانه در مقابل هم قرار میدهد، شیعه و ایران ارتباط فرهنگ غیرقابل تفکیکی با هم داشتهاند و همین درهمتنیدگی باعث شده ایران در حصار تشیع از خود در مقابل بیگانگان دفاع کرده و برای تقویت قدرت خود قدم بردارد.
آیینهای جمعی به عنوان وجهی از رفتار دینی مردم که از قضا مستقیما با آحاد جامعه در ارتباط است، بخوبی این همراهی را نشان میدهد. آنچه خیابانهای ایران در جشن غدیر نیز شاهدش بود، گواهی بر همین ادعاست که مذهب توانایی وحدتبخشی بالایی را در میان تکثرهای اجتماعی دارد. به همین خاطر حضور تیپهای اجتماعی و طبقاتی مختلف در این آیین جمعی، عمق نفوذ مذهب در جامعه و نجاتدهندگیاش را به همه نشان داد.
بخشی از حملات به این جشن و تقلا برای هجو آن را باید در همین بخش از ماجرا پیدا کرد. جشن غدیر مثال نقض روشنی بر تمام ادعاهایی بود که دین را باعث تنشآفرینی در جامعه میدانست. جلوه حقیقی مردم در این روز مبارک این واقعیت را به اثبات رساند که از قضا وحدت و همسرنوشتی ملی ایرانیان را نمیشود از مجرایی غیر از دین پیگیری کرد.
* روح جمعی ایرانیان، باطلالسحر ایده تجزیه
اتمیزه کردن جامعه و شکستن روح جمعی جامعه، زمینهای برای تجزیه سرزمینی و فرهنگ هر کشور است. در این فضا ضدانقلاب خارجنشین در سالهای گذشته به طور ویژه به دنبال از میان بردن هر چیزی بوده که ایرانیان را به یک روایت، درک و واکنش مشترک میرساند. در این فضا دیگر فراتر از ماهیت دینی آیین غدیر، صرف جمعی بودن این برنامه باعث عصبانیت دشمنان ایران شده است.
پیش از این حمله به روح جمعی ایرانیان در عرصههای دیگر نیز آزموده شده بود. آنچنان که در این سالها کمپینهای تحریم ورزش ایران، حمله به ورزشکاران ایرانی و معرفی آنان به عنوان نمایندگان حکومت و نه ملیت، هجمه به پاسداشت جشن یلدا و نوروز و در سطح بالاتر از حمله به زبان فارسی به عنوان نخ تسبیح اجتماع ایرانیان که آنها را به یک همزبانی میرساند، در دستور کار بوده است.
اتمیزه کردن جامعه ایران و از میان برداشتن تمام عناصری که این وحدت ملی را به وجود میآورد، نقشه ثابتی است که به بهانههای مختلف پیگیری میشود. آیینهای مذهبی به عنوان اصیلترین و وحدتبخشترین سرمایههای تاریخی ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست. به همین خاطر هر چه روح جمعی ایرانیان را تقویت کند، به عنوان باطلالسحر ایده تجزیه سرزمینی و فرهنگی ایران باید مورد حمایت و تحسین قرار بگیرد.
***
حرکت به سمت پاسداشت آیین غدیر را که از سال گذشته به طور جدی در دستور کار قرار گرفته است، باید حرکتی دوراندیشانه دانست. سالهای متمادی بود جای خالی چنین جشنی در میان آیینهای مذهبی احساس میشد و تبدیل آن به یک رویه و سنت جاری میتواند به تثبیت چنین سرمایهای کمک کند. با این حال توجه به ظرفیت محلهمحور آیینهای مذهبی نباید مورد غفلت قرار گیرد. بر همین اساس انتظار میرود در سالهای آتی این جشن از لحاظ شکل برگزاری نیز ماهیت متکثرتری به خود بگیرد. به این معنا که اجتماعات مذهبی محلات که در قالب هیاتهای مذهبی و مساجد در دهههای متمادی شکل گرفتهاند، تبدیل به مجریان اصلی برنامه شوند. تجربه تاریخی شیعیان در حفظ آیین جمعی محرم را نمیتوان بدون توجه به ظرفیت خردهاجتماعها فهم کرد. بر همین اساس انتظار میرود در سالهای آینده ظرفیت محلات بیش از پیش در تثبیت این آیین مورد توجه قرار گیرد. البته در مراسم امسال بخصوص در تهران، هیأتهای مذهبی و غرفههای مردمی بسیار برجسته بود اما به نظر میرسد باید در سالهای بعد نقش محوری این هیأتها به صورت ویژه در دستور کار قرار بگیرد.