printlogo


کد خبر: 265172تاریخ: 1402/4/31 00:00
چرا نباید «مختارنامه» را سنگ محک همه تولیدات عاشورایی کرد؟
داستان نامکرر عشق

شیدا اسلامی: با آغاز ایام سوگ سیدالشهدا(ع)، جدول پخش فیلم‌‌ها و سریال‌های مناسبتی شبکه‌های مختلف نیز مشخص شد. تلویزیون در محرم 1402 چند اثر جدید نمایشی را در کنداکتور خود دارد که اتفاقاً برخی از آنها قالب‌های نمایشی متفاوت را برگزیده‌اند. «علقمه سرخ» تازه‌ترین تولید آی‌فیلم، «عشق کوفی» از شبکه ۳ سیما و «ناگهان حسین» که روی آنتن شبکه ۲ سیماست، در زمره تولیدات جدید هستند. شبکه‌های دیگر هم به‌ تناسب، آثاری به همین مناسبت را در جدول پخش‌شان دارند که از آرشیو تولیدات پیشین انتخاب شده‌اند؛ این در حالی‌ است که در روزهای گذشته برخی رسانه‌ها که سال‌های پیش، از بازپخش «مختارنامه» گله‌مند بودند، امسال از نبود «مختارنامه» در این فهرست انتقاد کردند!
سیاق نقد این رسانه‌ها در عین‌ حال، به ‌گونه‌ای بود که گویا تلویزیون در تمام 44 سال گذشته تاکنون هیچ تلاشی در تولید آثار مناسبتی برای محرم حسینی نداشته و تمام بضاعت آن منحصر به «مختارنامه» بوده است که حالا غیبت آن در کنداکتور شبکه‌ها دست صداوسیما را بشدت خالی نشان می‌دهد، یا اساسا اگر اثری در قدوقواره «مختارنامه» ظاهر نشود، حق مطلب ادا نخواهد شد.
برای کنکاش در این مقوله، در این مجال، ابتدا به برخی تولیدات جدید و پیش از این در همین باره می‌پردازیم.
* عشق کوفی
پخش قسمت‌های نخست این سریال از شامگاه اول محرم، نشان از افزوده‌شدن یک اثر تاریخی - مذهبی موفق در تعظیم قیام عاشورا به داشته‌های مجموعه فرهنگی- هنری کشور در این باره دارد. داستان از حمله به کاروانی آغاز می‌شود که عروسی به پیشکش یزید می‌برد که خودش نه می‌داند و نه می‌خواهد به کابین یزید دربیاید، آن هم با دست پسرعمویی که گمان می‌کند او را به شام می‌برد تا خطبه عقدشان را مثلا خلیفه جدید، یزید جوان بخواند و وصلت‌شان را متبرک کند! 
هم شروع زود و جذاب و پرکشش‌ بودن هسته اصلی فیلمنامه برای همراه‌کردن مخاطب کافی است و هم حضور و بازی خوب نادر سلیمانی که عموما به ‌عنوان بازیگری طناز شناخته می‌شود، بازی پذیرفتنی و مطلوب سعید شریف و شبنم قربانی، هنرمندانی جوان با خاستگاه تئاتری یا حتی ایفای نقش متفاوت لعیا زنگنه و... در نگاه نخست، جایگاه این اثر را در میان برنامه‌های مناسبتی محرم امسال پررنگ می‌‌کند.
«عشق کوفی» از همین ابتدا می‌گوید بشدت قصه‌گو است و با‌ این ‌حساب، قصه عشق «هلال» و «نائله» سری دراز دارد که رنگ عقیده و انتخاب به خودش می‌گیرد و دنیای نائله را دگرگون می‌کند؛ همان‌طور که زندگی هلال را هم در کشاکش حوادث منتهی به عاشورا دستخوش فراز و نشیب‌های بسیار می‌کند.
* شب دهم
هنرمندی حسن فتحی در شکل‌ دادن به سریالی نوستالژیک که از رهگذار عشقی پاک در تهران قدیم میان زن و مردی از ۲ طبقه اجتماعی متفاوت، فریاد عشقی زمینی را در سرسرای تاریخ به متعالی‌ترین عشق الهی پیوند می‌زند، بعد از گذشت 2 دهه از تولید «شب دهم» همچنان بارز و به ‌یادماندنی است. 
«شب دهم» که 21 سال پیش ساخته شد، یک تراژدی برگرفته از عناصر مذهبی و آیین‌های عزاداری برای امام حسین(ع) در کنار داستان عشق است. گروه تولید این اثر اگرچه مستقیما وارد فضای مستند تاریخی عاشورا نشدند اما تعزیه را پلی کردند برای سفر به تاریخ قیام سیدالشهدا(ع) و انتخاب فضای تهران قدیم و سبک زندگی لوطی‌های بامرام تهران و شاهزاده‌خانم قجری را دستمایه خلق صحنه‌هایی شورانگیز از شیدایی در مکتب حسینی کردند.
* معصومیت از دست‌ رفته
سیدداوود میرباقری با «معصومیت از دست‌ رفته» نشان داد با اینکه امتحان «شوذب»‌ها امتحان دشواری است؛ دنباله و اثرات آزمونی که «ماریا»های تاریخ پشت‌سر گذاشته‌اند و سربلند از آن بیرون آمده‌اند، ثمرات و برکاتی به ‌درازای تاریخ دارد. میرباقری در این سریال نشأت‌گرفتن و سیراب‌شدن ریشه‌های قیام کربلا از دریای ولایت علی(ع) را ترسیم می‌کند و در فضای تولید یک تله‌تئاتر غنی و پرملات، کاری هنرمندانه را با بازی جمعی از بازیگران برجسته به‌ تصویر می‌کشد. 
مهم‌ترین وجه داستانی «معصومیت از دست ‌رفته» از حیث برجسته‌کردن تضاد و کشمکش، نقش 2 زن (ماریا و ربابه) در شکل‌ گرفتن سرنوشت شوذب و سرگردانی شوذب میان این ۲ قطب تعیین‌کننده است.
* پریدخت
قصه سریال «پریدخت» هم در فضای سال‌های دهه 20 و30 خورشیدی می‌گذشت و تلاش می‌کرد بستگی و پیوند اندیشه و جنبش سیاسی مردم معاصر داستان را با باور و پایبندی آنان به عاشورا و نهضت حسینی تبیین کند. اگرچه منتقدان، فیلمنامه این اثر را واجد نقاط ‌ضعف مختلفی از حیث شخصیت‌پردازی و دیالوگ‌نویسی و... دانستند و به بازی‌های بازیگران اصلی نیز ایرادهایی وارد کردند، پریدخت همچنان در مجموعه آثار داستانی محرمی جایگاه دارد.
* آخرین دعوت
وقوع سانحه‌ای باعث می‌شود یوسف زمانی‌فر که استاد دانشگاه است، بعد از به ‌هوش ‌آمدن، خودش را در صحرای نینوا نزدیک شهر کوفه بیابد؛ بیابانی که آبستن حوادث عاشوراست و کوفه‌ای که می‌خواهد میهمان‌کشی کند. او که در زندگی واقعی‌اش داعیه‌دار ارزش‌های انسانی بوده، حالا بر سر دوراهی انتخاب همراهی با حسین(ع) یا دادن دست بیعت به لشکریان ابن‌ زیاد است.
سهیلی‌زاده با «آخرین دعوت» مسیر سفر در زمان را پیمود و باز هم مساله «انتخاب» را پیش کشید و از این راه، مخاطبش را در میدان چالش عینیت‌یابی ماندن بر سر پیمان عدالت و حق‌جویی یا همنوا شدن با ظلم و ظالم در زندگی انسان امروزی، در آینه اعتقاد به حقانیت حسین(ع) و یارانش، با شخصیت اصلی داستان به همزاد‌پنداری واداشت. 
البته فقط هم اینها نیست. تلویزیون علاوه بر این سریال‌ها، آثار داستانی دیگری چون «روایت عشق»، «انتظار سرخ»، «غریبانه»، «خون‌بها»، «وارث»، «روزهای اعتراض»، «طفلان مسلم»، «بانو»، «فرات»، «یلدا» و... را هم با مضامینی مرتبط با قیام سومین پیشوای شیعه علیه تمامیت ستم تولید کرده که اغلب آنها چالش اصلی متمایزکننده یاران حق از یاران باطل، یعنی انتخاب را مطرح کرده‌اند، به نقش باور عمیق به ارزش‌های ذلت‌ستیزانه در قوام جامعه و بنیان‌های اخلاقی پرداخته‌اند یا زمینه‌های شکل‌گیری و عبرت‌های عاشورا را در ابعاد سیاسی و اجتماعی دستمایه کار خودشان کرده‌اند.
فارغ از محتوا و مضمون، بدیهی است هیچ‌یک از آثاری که نام آنها آمد، به ‌لحاظ کیفیت تولید، تعداد بازیگران، لوکیشن‌ها، جلوه‌های بصری و میدانی و... در یک کلام بودجه تولید ویژه آثار عظیم تاریخی، به پای «مختارنامه» نمی‌رسند اما تلویزیون هم نمی‌تواند و هم نباید خودش را در یک قالب ساختاری و بودجه‌ای واحد در مقیاس «مختارنامه» محدود کند. این میدان آنچنان وسیع و گشاده است که تجربه تولید در مدل‌های صنعتی هم حتی می‌تواند در ساخت آثار تاریخی-مذهبی به کار گرفته شود و در فضاهای مختلف؛ اعم از ورود به فضای رئال روایت عاشورا و داستان‌های جنبی‌اش یا خلق داستان‌های امروزی گره‌خورده به مضامین، آیین‌ها و دغدغه‌های مذهبی همجوار با عاشورا محقق شود. نه می‌توان در مقایسه آثار ساخته‌شده پیش و پس از «مختارنامه» با آن، راه افراط پیمود و هرچه جز «مختارنامه» را با سنگ عیار آن محک زد و از درجه اعتبار ساقط کرد و نه باید سطح ذائقه مخاطب را با راضی‌شدن به آثار میان‌مایه تنزل داد. در این ‌راستا، مستمسک قرار دادن تولید اثری چون «مختارنامه» برای نادیده‌گرفتن همه تلاش‌های دیگر هنرمندان این عرصه یا تضعیف و تخریب سیمای کلی تولیدات مذهبی و مناسبتی نیز روشی خطاست. 
به ‌هر روی، هنر-صنعت فیلمسازی و سریال‌سازی جنبه‌های گوناگونی دارد که اگر 2 وجهه روایت درست و محتوای ناب و اصیل عاشورا را در کنار ساختار جذاب نصب‌العین خودش قرار دهد، می‌شود حکایت: «یک قصه بیش نیست غم عشق [حسین(ع)] وین عجب/ کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است».

Page Generated in 0/0067 sec