دکتر محمدمهدی ایمانیپور*: هتاکی به ساحت قرآن کریم، کتاب مقدس مسلمانان و راهنمای سعادت بشریت، نقطه آشکارساز منازعه سازمانیافته سازمانها و تفکرات شیطانی با پیروان آخرین دین آسمانی محسوب میشود. سادهسازی و تقلیل این موضوع به یک تحرک فردی یا حتی گروهی در کشورهای سوئد و دانمارک، منجر به تمرکززدایی وجدانهای آگاه بشری نسبت به مصدر این رویداد وقیح و غیرقابل توجیه نخواهد شد. حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی در پیامشان، بر «توطئهآمیز» و «خطرآفرین» بودن این اقدام تاکید فرمودند و خواستار تحویل عامل این اقدام از سوی دولت سوئد به دستگاه قضایی کشورهای مسلمان شدند. فراتر از آن، رهبر بزرگوار انقلاب خطاب به توطئهگران پشت صحنه این اقدام هتاکانه نیز هشدار دادند.
براستی رسالت ما در قبال این قرآنستیزی آشکار در غرب چیست؟ در این باره 3 وظیفه و رسالت اساسی وجود دارد که باید نسبت به آنها توجه داشت.
1- نخستین رسالت ما، توصیف و تحلیل دقیق این صحنهآرایی هتاکانه (در ابعاد فرامتنی و متنی) است. دولتها و دستگاههای امنیتی غرب (بویژه دولتهای سوئد و دانمارک با کارگردانی صهیونیسم بینالملل) در صدد هستند با ارائه آدرسها و نشانههای انحرافی، این اقدامات را «غیرسیستماتیک» و حتی معطوف به اصل تفسیرپذیر و ابزاری «آزادی بیان» در قانون اساسی خود تحلیل کرده و به عبارتی، دست به سادهسازی ماجرا بزنند. دولتها و علمای مسلمان و تمام کسانی که دل در گرو قرآن کریم و تعالیم نورانی این کتاب مقدس دارند، نباید تسلیم این صحنهسازی شوند. پیام ولیامر مسلمین جهان نیز ناظر بر همین حقیقت است؛ اینکه صحنه قرآنسوزی در سوئد و دانمارک، خروجی یک ساختار و فرآیند است که بخش اعظمی از آن توسط دستهای پشت پرده هدایت میشود. نام سازمان جاسوسی موساد در این معادله بیش از هر زمان دیگری پررنگ است و لابیگریهای پنهان و آشکار رژیم اشغالگر قدس با سران جریانات متعدد سیاسی ـ اجتماعی در حوزه اسکاندیناوی و اتحادیه اروپایی طی سالهای اخیر این فرضیه را تبدیل به واقعیتی بدیهی کرده است. بنابراین نخستین گام کشورهای مسلمان، ایستادگی در برابر روایتگری کاذب و بسیار ناقص و در عین حال هدفمند غرب از این ماجراست. «تبیین» حقایق، هم در بین مسلمانان و هم در بین غیرمسلمانانی که خواستار روشن شدن حقیقت هستند، یک ضرورت است.
2- رسالت دیگر علما، دانشمندان، دولتمردان و ملتهای مسلمان، تبدیل این آگاهی جمعی به یک «فرآیند عملیاتی» است. این فرآیند عملیاتی شاخصهها و مولفههای گوناگونی دارد: در بعد حقوقی، تحویل فرد هتاک به دستگاههای قضایی کشورهای مسلمان جهت مجازات، باید به یک مطالبه جمعی از سوی جهان اسلام تبدیل شود. همچنین فشار جمعی کشورهای مسلمان به سازمان ملل متحد با هدف وضع و حتی بازتعریف قوانینی که هر گونه توهین به مقدسات ادیان الهی را در هر جای جهان ممنوع کند، مستلزم همافزایی حقوقی کشورهای مسلمان است. در ابعاد سیاسی و اقتصادی، دولتهای سوئد و دانمارک باید به صورت عینی هزینه اسلامستیزی نظاممند و سیستماتیک خود را پرداخت کنند. این هزینه باید «سنگین» و «بازدارنده» باشد. ممانعت جمهوری اسلامی ایران از پذیرش سفیر جدید سوئد در تهران و اخراج سفیر سوئد از عراق، گامهای ابتدایی مثبتی در این مسیر محسوب میشود. همچنین ممنوعیت فعالیت شرکتهای دانمارکی و سوئدی در کشورهای مسلمان و حتی قطع و تحدید روابط تجاری جهان اسلام با کشورهایی که پذیرای هتکحرمت قرآن کریم در خاک کشورهای خود هستند، نقش بسزایی در این روند ایفا خواهد کرد.
3- اما مهمترین رسالت ما، از جنس گفتمانی و فرهنگی است. این رسالت، معطوف به «روندپژوهی» قرآنستیزی در غرب و «چگونگی» مواجهه ما با این نقشه پیچیده است. در این رسالت عظیم و مستمر، نقش سازمانهای دینی (مانند سازمان همکاری اسلامی) و علمای دین و نهادهای فرهنگی کشورهای مسلمان بیش از هر عامل دیگری موضوعیت دارد. هجمه به کتاب آسمانی مسلمانان، لزوم همافزایی مذاهب اسلامی در مواجهه «فرهنگی» و «جمعی» با این روند را دوچندان میکند. این مواجهه جمعی، بر اساس «شناخت چیستی و ماهیت هجمه دشمنان»، «طراحی اهداف و برداشتن گامهای عملیاتی کوتاهمدت و بلندت مدت فرهنگی» و «جهاد فرهنگی جمعی در مسیر تبیین، پیادهسازی و تثبیت آموزههای قرآنی» در سراسر جهان است، بنابراین، بخش اعظمی از رسالت ما در قبال فاجعه اخیر در غرب، از مسیر «جهاد تبیین» میگذرد.
*رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی