یزدان محمدکاظمی یکی از نویسندگان سریال «عشق کوفی» در گفتوگو با «وطن امروز»: تلاشمان پرهیز از روایت خشک تاریخ بود
گروه فرهنگ و هنر: مجموعههای نمایشی تاریخی و مذهبی سریالهایی پرهزینه، زمانبر و سنگین هستند. برای همین در تورم اقتصادی سالهای اخیر کمتر تهیهکننده و کارگردانی سراغ سریالی میرود که فرآیند تولید سنگین و طولانی داشته باشد؛ از طرفی مدیران فرهنگی هم خیلی تمایل به تولید چنین کارهایی ندارند. این شاید توضیح این موضوع باشد که بعد از پخش سریال «مختارنامه» و آثار دیگر کمتر تهیهکننده و کارگردانی سراغ این نوع سوژهها رفته است. حال در این شرایط مجموعه نمایشی «عشق کوفی» روی آنتن رسانه ملی رفته است. «عشق کوفی» در سال 61 هجری قمری اتفاق میافتد. با قاطعیت باید گفت این مجموعه از عناصر داستانی استفاده کرده و کاراکترها هم مابهازای واقعی ندارند؛ این در حالی است که در آن شاهد حضور شخصیتهای حقیقی همچون میثم تمار، حبیب بنمظاهر و امسلمه هستیم.
سناریوی اصلی اثر بر پایه یک درام عاشقانه توسط نویسندگان خلق شده است. از سویی با آنکه قصه هزار سال پیش را روایت میکند ولی مخاطب با دیدن این قصه، پیامی بهروز هم دریافت میکند، چرا که قصه عشق، قدرت، نفرت، خیانت و... تاریخ انقضا ندارد.
یزدان محمدکاظمی، نویسنده و فیلمنامهنویس جوانی است که بعد از سریال «مستوران» در حال حاضر شاهد دومین تجربه نویسندگیاش در سریال «عشق کوفی» به کارگردانی حسن آخوندپور هستیم؛ سریالی تاریخی که برآمده از یک داستان عاشقانه است؛ داستان 2 جوان عرب در کوفه که در حساسترین بزنگاه تاریخی سال ۶۱ هجری قمری دلباخته هم شده و در همین راستا نیز درگیر ماجراهای متنوعی میشوند که در هر قسمت مخاطب را کنجکاو میکند تا جواب سوال خود را در قسمت بعد بیابد. داستان جذابی که یزدان محمدکاظمی همچون سریال «مستوران» با همکاری فائزه یارمحمدی آن را به رشته تحریر درآورده، اینبار ببینده را پای سریالی نشانده که در آن قرار است اتفاقات را متفاوتتر از آنچه در سریالهای تاریخی دیده شده، نظارهگر باشد. محمدکاظمی خود تاکید دارد با یک داستان خیالی که در بستر سیاسی - اجتماعی کوفه آن زمان رخ داده است، مواجهیم. به بهانه پخش «عشق کوفی» از شبکه 3 با یزدان محمدکاظمی گفتوگویی کردیم. این سریال محصول سازمان هنری - رسانهای اوج است که پنجشنبه و جمعه هر هفته روی آنتن میرود.
***
* شما نویسندهای جوان هستید که سال پیش پس از پخش فصل اول سریال «مستوران» مورد توجه مخاطبان و رسانهها قرار گرفتید. ابتدا کمی از سابقه و ریشه علاقهمندیتان به فیلمنامهنویسی بگویید.
نوشتن حس بسیار جذابی برای من دارد. تنهایی انسان با خودش، قلم و کاغذ اتفاق بامزهای است. اینکه بتوانی کاراکترهایی را که درون ذهنت زندگی میکنند جان ببخشی، جالب است. اینکه دغدغهها، نیازها و حسهای آدمهای اطرافت را به رشته تحریر درآوری، ممکن است کاری کند تا کمی بیشتر درباره رفتار خودت فکر کنی و رفتارهای زشت و زیبا را از یکدیگر بهتر از قبل تمییز دهی. این حس درونی از نظر من یک حس شخصی جذاب است و موجب شده نویسندگی این حس را به من منتقل کند که بیشتر به خودم فکر کنم. فیلمنامهنویسی از همین نقطه برای من شکل گرفته و باعث شده بخواهم با نوشتن به این حس خود اهمیت بیشتری دهم.
* در زمان پخش «مستوران» اعلام شد این سریال اقتباس کامل از کتابی به همین نام نیست و فیلمنامه سریال، محصول نگاه و قلم شما و فائزه یارمحمدی است. حالا با پخش سریال «عشق کوفی» مشخص میشود کلا به آثار تاریخی علاقهمندید؛ این علاقه از کجا میآید؟
به عنوان یک جوان، شیطنتهای رسانهای اتفاقات سریال «مستوران» برایم چندان دور از ذهن نبود. به هر حال صنف ما صنفی است که بیرحم است و ورود به آن به عنوان یک فرد جوان و کار اولی بسیار دشوار است و میدانستم به من برای ورود در ابتدا سخت خواهد گذشت. در رابطه با علاقهام نسبت به آثار تاریخی باید بگویم تاریخ همیشه برای من محل مطالعه جذابی بود اما به نوشتن کار تاریخی فکر نمیکردم. در واقع برایم کارهای تاریخی پیش میآید اما به طور کلی برایم جذاب است بتوانم پلی بین گذشته و امروز بزنم، بویژه در برهههای تاریخی که اتفاقات مهم تاریخی نیز در آنها رخ داده است. سریال «عشق کوفی» در همان دورانی رخ داده که واقعه بزرگ تاریخی کربلای سال ۶۱ هجری قمری رقم خورده است و از این رو جذابیت بالایی برای من داشت. برای همین تصمیم گرفتم در این پروژه به عنوان نویسنده سهمی داشته باشم.
* ایده نگارش فیلمنامه سریال «عشق کوفی» چطور شکل گرفت و چه فرآیندی برای خلق آن طی شد؟
نطفه کار در قالب فایل چند صفحهای از طرف سازمان اوج در اختیار ما قرار گرفت که چندین سال روی آن کار شده بود؛ ایدهای که نشان میداد یک پسر شیعه عاشق یک دختر عثمانیمسلک میشود. وقتی وارد پروژه و قصه شدیم، تلاش کردیم کارکترها بخوبی پردازش شود و قصههای خودمان را به آن اضافه کنیم. قصههایی که بعضا در بستر سیاسی - اجتماعی کوفه آن زمان به وجود آمده بود؛ قصههایی که سعی شده از دغدغههای امروز ایران نیز باشد. تمام این موارد کنار هم قرار گرفت تا شاید در نهایت یک خروجی مطلوب و در خور شأن مردم تولید شود. سعی بر آن شده تا سریالی نباشد که صرفا روایتگر تاریخ و یک واقعه تاریخی باشد. به نظر من تاریخ برای مخاطب فیلم و سریال امروز به شیوهای که قرار باشد همه وقایعش گفته شود، دیگر خستهکننده شده است و برای همین کاری که در این سریال انجام دادیم، این بود که فضا و اتمسفر را به عنوان بستر اصلی قصه در نظر بگیریم و باقی را خود به آن بپردازیم تا آنچه را میخواهیم و برایمان اهمیت دارد، در آن گنجانده و در بستر زمانی آن دوران روایت کنیم.
* بده بستان شما و فائزه یارمحمدی در این سریال چگونه بود؟
اگر منظور شما از بده بستان شیوه کار من و فائزه یارمحمدی است، توضیح آن کار سختی است. چون درست است که کار گروهی انجام میدهیم و هر کس یکسری وظایف دارد تا اثر به نتیجه برسد و سرعت کار هم بالا برود اما چندان قابل توضیح دادن هم نیست که بخواهم بگویم این شیوه به چه صورت است و چه کسی چه کارهایی انجام میداده است. در واقع هر دو روی کارهای هم نظر میدهیم و صحبت میکنیم. آنچه حائز اهمیت است این است که موازیکاری انجام نشود و تلاش شده هر کس هر کاری را که از دستش برمیآید، انجام دهد.
* برای نوشتن فیلمنامه «عشق کوفی» نیاز به منابع و تحقیقات داشتهاید. بیشتر از چه مراجع و منابعی استفاده کردید؟ در تیتراژ نام حامد کاشانی به عنوان مشاور مذهبی آمده است؛ نقش ایشان برای آنکه روند قصه از زاویه تاریخی درست پیش برود چقدر بوده است؟
برای آنکه بتوانیم کوفه سال ۶۱ هجری قمری را به تصویر بکشیم، از منابع بسیاری استفاده شده است که همه تحقیقات زیر نظر حامد کاشانی بوده و ایشان به عنوان مشاور مذهبی پروژه در کنارمان بود و سعی کرد الاهم فالاهم در نظر گرفته شود تا همان روایتی که درستتر است و از منابع موثقتر برداشته شده، استفاده شود. در مجموع باید بگویم حامد کاشانی تنها در بخش تاریخی کار به ما کمک نمیکرد، ایشان حتی در بخش روایت قصه نیز ما را همراهی کرد و همکاری بسیار لذتبخشی بود.
* اتفاقی که در قسمت اول برای نائله رخ میدهد، به همراه عشق او و هلال، قلاب خوبی برای درگیر کردن مخاطب و ورود به ماجراهای تاریخی است؛ پایه اصلی فیلمنامه از ابتدا همین ماجرا بود؟
عشق هلال و نائله نطفه اولیه شکلگیری سریال بود اما به مرور دچار تغییر شد و نیاز بود برای شروع قسمت اول اتفاق جذابی داشته باشد و از آن سکانسی که هلال ناجی نائله میشود استفاده کردیم و به عنوان پیشداستان تلاش شد مخاطب را جذب کنیم. امیدوارم این اتفاق بدرستی افتاده باشد.
* چه میزان از داستان حاصل تخیل نویسندگان است و چه مقدار از آن منطبق با روایتهای تاریخی؟
قابل تفکیک نیست تا براحتی بگویم چند درصد آن تاریخی و چند درصد تالیفی بوده است. چون ما از قصههای خود تاریخ استفاده نکردیم. ما از بستر سیاسی و اجتماعی کوفه آن زمان استفاده کردیم. از بستر آنکه شیعههای آن زمان کوفه چگونه بودند، شروع کردیم و بعد کاراکترهایمان را بر اساس رفتارهای اجتماعی شیعهها و عثمانیهای آن زمان و حکومت وقت تعریف کردیم. در کنار اینها از اندیشهها و دغدغههای کشور خودمان و مردمانمان نیز صحبت کردیم.
* فیلمنامه سریال «عشق کوفی» کامل شده بود که سریال کلید خورد یا قسمت به قسمت در اختیار تیم تولید قرار میگرفت؟
نه متاسفانه! اگر اشتباه نکنم ما با 8 قسمت وارد پروژه شدیم و با یک پیشتولید بسیار کم شاید در حد 2 ماه سر و کار داشتیم. برای همین مجبور بودیم به مرور و در حین فیلمبرداری سعی کنیم متنها برسند. این شیوه کار کردن هم حسن و هم عیبهایی دارد. از یک طرف این شیوه کار کردن باعث میشود نویسنده، کاراکترها را ببیند و همین دیدن کاراکترها موجب میشود نویسنده شخصیتی را که قرار است برای آن بنویسد بهتر بفهمد. از طرف دیگر نویسنده با سایر عوامل و طراحان پروژه نیز در ارتباط است و میتواند بر همین اساس بسیار عینیتر کار را به تصویر بکشد. چون از نزدیک با بازخوردها و واکنشهای عوامل سر صحنه مواجه خواهد شد که میتواند بسیار موثر باشد، لذا به نظرم با این سبک و شیوه در نهایت آنچه به عنوان خروجی ارائه میشود میتواند نتیجه بهتری داشته باشد. البته سختی کار نیز به دلیل کمبود زمان و فشرده بودن بسیار بالا میرود چون فشار بالایی بر کل گروه وارد میشود که گاه این فشار طاقتفرسا است.
* در سالهای اخیر تولید فیلم و سریال تاریخی با موضوع عاشورا بسیار کم شده است، دلیلش چیست؟ به کمبود منابع مالی، ضعف منابع محتوایی، ناتوانی پردازش درست فیلمنامه، ناتوانی کارگردانی یا عامل دیگری باز میگردد؟
بحث مالی بسیار مهم است و قاعدتا این جنس از فیلم و سریال به منابع مالی بسیاری نیاز دارد. در کنار مسائل مالی، از نظر ساخت نیز اینچنین سریالهایی کارهای سختی هستند و شاید از پس ساخت این سبک فیلم و سریال هر کسی برنیاید و نتواند چند سال از عمر خود را برای ساخت چنین آثاری بگذارد. همچنین ساخت این سبک فیلم و سریال حساسیتهای خاص خودش را دارد. نکتهای که در این بین وجود دارد، اینکه زمان ساخت فیلم و سریالهای تاریخی، خود فرد، چندان حق انتخاب ندارد و باید او را برای ساخت چنین فیلم و سریالهایی دعوت کرد. برای همین میتوانم بگویم ورود به این جنس کارها سعادت میخواهد که خدا این لطف را به من داشته در 24 سالگی بتوانم در چنین پروژهای حضور داشته باشم.