سیدمصطفی خوشچشم: 2 ملت ایران و مصر از دیرباز - دوران هخامنشی- دارای پیوندها و ارتباطات تاریخی بودند که این ارتباطات در طول زمان دچار فراز و نشیبهای بسیاری شد به طوری که در دورههای قاجار و پهلوی نیز این فراز و نشیبها دیده شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پیمان کمپ دیوید و پناه دادن مصر به شاه مخلوع، روابط ایران و مصر رو به سردی رفت تا اینکه سرانجام این روابط قطع شد.
در دهههای گذشته بارها سعی شد 2 طرف ارتباطات خود را تجدید کنند اما هر بار بنا به دلایل متعددی ارتباطات دیپلماتیک در سطح سفیر برقرار نشد. بهرغم تلاشهای بسیار در دولتهای قبلی اما مسؤولان مربوط حتی نتوانستند پیشزمینه مناسبی برای دولتهای بعد برای انجام این مهم فراهم کنند. از زمانی که ابراهیم رئیسی قدرت را به دست گرفت، همواره به دنبال این دستور کار بود که ارتباطات ایران را با جهان پیرامون خود در منطقه بهبود و ارتقا ببخشد. با توجه به اینکه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر گسترش روابط با کشورهای منطقه بویژه به منظور افزایش تجارت خارجی است، یکی از کشورهایی که میتواند در صحنههای سیاسی و اقتصادی با بهبود روابط با ایران، ایجاد منافع دوسویه کند، کشور باستانی مصر است.
بعد از اینکه عربستانیها به بهبود روابط با ایران اقدام کردند، مجموعهای از کشورهای دیگر از جمله مصر، بحرین و چند کشور دیگر نیز خواستار ارتقا یا بهبود روابط با ایران شدند. گمان میرود با توجه به علاقهای که مصریها به بهبود روابط با ایران دارند و این علاقه یکسویه نیست و ایرانیها هم به دنبال بهبود و ارتقای روابط در سطح سفیر هستند، این مهم بسیار سریع و حتی در بازه کوتاهی اتفاق بیفتد.
2 کشور ایران و مصر میتوانند در زمینههای متعدد فرهنگی، تمدنی، اقتصادی و سیاسی مکمل هم باشند. از سوی دیگر 2 کشور نهتنها روابط دوجانبه، بلکه حتی میتوانند همافزاییهای بسیاری در گروهبندیهای جهان اسلام و همچنین در سطح جهانی داشته باشند.
شاید یکی از مهمترین رخدادهایی که باعث شده قاهره نیز مانند دیگر کشورهای عربی به دنبال بهبود روابط با تهران باشد، دیدن ناکارآمدی آمریکا در حمایت از متحدان و دوستان خود در منطقه و همینطور بیاعتمادی به آمریکاست، بویژه پس از مشاهده فرار آمریکا از افغانستان، محاسبات بسیاری از کشورهای منطقه نسبت به این کشور جا به جا شد و مورد بازبینی قرار گرفت.
در عین حال مصر با توجه به رخدادهای کنونی در جنگ اوکراین و تنگه تایوان بخوبی متوجه وضعیت بغرنج جهانی است و در این وضعیت به دنبال ایجاد ارتباطات و گروهبندیهای جدید است. مصر هم مانند بسیاری از کشورهای دیگر جهان به وضوح انتقال قدرت از تمدن غرب به تمدن شرق را که مورد اعتراف فلاسفه، متفکران و حتی مقامات برخی کشورهای غربی در طول چند سال گذشته قرار گرفته، میبیند و شاید به همین دلیل در حالی که هژمونی دلار در حال افت است، خبر میرسد مصر خواهان حذف دلار یا کاهش نقش دلار در تجارت خارجی این کشور است که این سیاست دقیقا همسو با سیاستهای پولی، مالی و تجاری جمهوری اسلامی ایران است و در عین حال باز به همین دلیل است که مصر هم در کنار ایران، آرژانتین و چند کشور دیگر به دنبال پیوستن به گروه «بریکس» است.
از آنجا که بریکس به دنبال حذف دلار از مبادلات مالی خود است، پیوستن مصر به گروه بریکس یا درخواست عربستان برای پیوستن به پیمان شانگهای و نظایر آن که حاکی از تغییر عمده نگاه کشورهای منطقه به تحولات و نظم نوین جهانی در حال پیدایش است، باعث شده این کشورها به دنبال یافتن متحدان جدید در گروهبندیهایی باشند که در نظم آینده جهان بیشترین نقش را ایفا خواهند کرد.
در نظم نوینی که در حال پیدایش در جهان است، کشورهایی همچون روسیه، چین، هند، ایران و چند کشور دیگر مانند برزیل و دیگر اعضای بریکس بیشترین نقشآفرینی را در تحولات آینده جهانی خواهند داشت، بنابراین مصریها به دنبال این هستند که با ارتقای سطح روابط با تهران و دیگر کشورهایی که در آینده جهان نقش پررنگتر یا نقش اول را در گروهبندیها خواهند داشت، منافع آتی خود را بیشتر مورد تضمین قرار دهند.
همچنین بهبود روابط با مصر میتواند بر جایگاه منطقهای ایران در منطقه شمال آفریقا تأثیر بسزایی داشته باشد و همینطور باعث افزایش مبادلات و تجارت خارجی جمهوری اسلامی ایران شود. مصر یک بازار بسیار خوب برای بسیاری از کالاهای ایرانی است که میتواند در افزایش تجارت خارجی و صادرات و در نتیجه در افزایش تولید داخلی جمهوری اسلامی ایران نقش ایفا کند. شاید پس از عربستان و مصر و چند کشور دیگر که به دنبال بهبود و ارتقای روابط با ایران هستند، شاهد بازارهای جدیدی برای کالاهای ایرانی و صادرات خدمات ایرانی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا باشیم که قطعا بر بهبود وضعیت معیشت مردم هم میتواند تأثیرگذار باشد. آنچه مهم است اینکه ما در برقراری، بهبود یا ارتقای روابط با کشورهای منطقه همهجانبهنگر باشیم، فقط از منظر سیاسی و امنیتی به قضایا نگاه نکنیم و دستور کار اولیه همه بخشها باید افزایش تجارت خارجی به منظور حصول منابع اقتصادی پایدار برای بهبود معیشت مردم باشد و قطعا این مهم در دستور کار دولت رئیسی قرار دارد و یکی از اصلیترین دلایل ابتکارات جدید در سطح منطقه همین امر است.
اما در کنار این مساله، ارتقای روابط با کشورهای عربی منطقه بویژه مصر که در کنار رژیم تروریست صهیونیستی قرار دارد، میتواند به انزوای هر چه بیشتر این رژیم اشغالگر بینجامد و از طرف دیگر پیمان آبراهام به محاق رفته و اساسا طرح استراتژیک مشترک اسرائیل و آمریکا برای ایجاد پیمان اعراب و اسرائیل به منظور منزوی کردن ایران، کاملا شکست بخورد. در حقیقت هماکنون این رژیم صهیونیستی است که به انزوا رفته و دچار مشکلات متعدد در داخل و بیرون از مرزهاست، به همین دلیل بهبود روابط با مصر باعث خواهد شد ضربات سیاسی - اعتباری بیشتری به رژیم صهیونیستی وارد شود و این رژیم خود را تنهاتر از همیشه احساس کند.