میثم مهرپور: در دنیای امروز انتظارات نقش مهمی در فرآیندهای اقتصادی یک جامعه دارد، از طرفی جنس اتفاقاتی که انتظارات را شکل میدهد از جنس اتفاقات واقعی یا عینی نیست و عموما مبتنی بر اخبار و روایتهایی است که در جامعه شایع شده و اصطلاحا عمومیت پیدا میکند. در جامعه امروز ایران نیز بنا به دلایل متعدد از جمله گسترش و نفوذ بالای رسانههای اجتماعی و عدم ارتقای سواد رسانهای متناسب با این رشد، فضای خبر و روایتهای نقل شده در رسانهها نقش مهمی در شکلگیری و خطدهی انتظارات در جامعه دارد.
موضوع انتظارت و نقش آن در اقتصاد اگرچه از موضوعاتی است که قدمت ورود آن به ادبیات اقتصادی جهان را باید به آثار «ویلیام داگلاس» در دهه 1700 میلادی و سپس «اروینگ فیشر» در 1900 میلادی مرتبط دانست اما بعدها بسیاری از اقتصاددانان مطرح دنیا از جمله فریدمن از جهات مختلف به نقش انتظارات تورمی در اقتصاد و تاثیر آن بر فرآیندهای اقتصادی پرداختند. «جروم پاول» رئیس فدرال رزرو در سال 2019 میگوید: «از نظر ما، انتظارات تورمی، مهمترین محرک تورم واقعی در اقتصاد است». به طور مشابه، گزارش کارکنان بانک فدرال رزرو نیویورک نشان میدهد نظارت و مدیریت انتظارات مصرفکنندگان، به اهداف اصلی سیاستگذاران اقتصادی تبدیل شده و در واقع، اجزای اصلی سیاستهای پولی مدرن را تشکیل میدهد. «رابرت شیلر» نوبلیست اقتصاد در کتاب اقتصاد روایی خود به نقش روایتها در ایجاد انتظارات میپردازد. او معتقد است شیوع یا اصطلاحا ویروسی شدن یک خبر یا روایت در جامعه میتواند مسیر اتفاقات رخ داده در آن جامعه را به طور کلی تغییر دهد.
یکی از دلایل مهم تاثیرپذیری اقتصاد از اخبار و روایتهای مطرحشده در جامعه و نقش انتظارات در اقتصاد را میتوان به ذات یا جنس اقتصاد مرتبط دانست. ما در اقتصاد با انسان مواجهیم؛ مواجههای که البته کموبیش در تمام علوم انسانی یا علوم غیردقیقه وجود دارد اما این مواجهه در اقتصاد از این جهت پررنگ و مهم است که انسان هم در طرف عرضه (تولیدکننده) و هم در طرف تقاضا (مصرفکننده) نقش اصلی را بر عهده دارد، از طرفی انسان چیزی جز تصمیماتش نیست، یعنی تصمیمات انسان است که اقتصاد را هدایت میکند. از سوی دیگر آنچه منجر به شکلگیری این تصمیمات شده یا در نحوه اخذ این تصمیمات بسیار اثرگذار است، آگاهی و دانستههای انسان از گذشته یا انتظارات آن از آینده است. از این رو میتوان گفت این انتظارات هستند که تصمیمات را میسازند یا حداقل نقشی بسیار اساسی در تصمیمات دارند. انتظارات میتواند سرنوشت اقتصاد یک کشور را تغییر دهد. اینکه جامعهای انتظار بهبود شرایط را داشته باشد یا در جامعهای روایت پذیرفتهشده تداوم افزایش قیمتها باشد، در واقعیتهای رخداده در آن اقتصاد موثر خواهد بود.
این روایتها هستند که در صورت تکرار و پذیرفته شدن در میان مردم، میتوانند انتظارات را شکل دهند. عبارات و روایتهایی چون: بزودی نرخ ارز افزایش خواهد یافت، اقتصاد ایران حتی با رشدهای بالا هم نمیتواند به توسعه برسد، ما از دنیا ۱۰۰ سال عقبیم، اوضاع اقتصادی هر سال بدتر میشود، سال بعد دلار به این قیمت خواهد رسید و... جملات و عباراتی است که اگرچه هیچ مدل و منطق علمیای را به همراه نداشته و عملا هیچ فکت و آدرس مشخصی را نیز ارائه نمیدهد اما در صورتی که تبدیل به روایت غالب یا پذیرفته شده شود، میتواند به صورت مستقیم بر تمام تصمیمات و اتفاقات اقتصادی جامعه اثر بگذارد.