گروه سیاسی: در طول سالهای گذشته جاسوسهایی در کشور شناسایی و بازداشت شدهاند که تحت پوشش عناوینی مثل خبرنگار، پزشک و دانشجو مشغول فعالیت بودهاند. همین موضوع نشان میدهد صرفا نباید در میان مسؤولان و نهادها به دنبال جاسوس گشت و افرادی که با عناوین شغلی مورد اشاره فعالیت میکنند نیز هر کدام میتوانند یک جاسوس باشند. جیسون رضاییان که در دولت حسن روحانی با پوشش خبرنگاری و اقدامات رسانهای مشغول جاسوسی برای آمریکا بود، نقض غرضی بر مدعای افرادی است که معتقدند یک خبرنگار نمیتواند جاسوس باشد. به طور مشخص اصلاحطلبان با سادهلوحی تمام اعتقاد دارند هیچ خبرنگاری نمیتواند پشت به وطن کرده و اقدام به جاسوسی برای سرویسهای اطلاعاتی بیگانه کند. البته این نگاهی خوشبینانه به ماجراست. در نگاه بدبینانه و شاید نزدیکتر به واقعیت، اصلاحطلبان خود را مدافع حقوق هر جاسوسی میدانند که با پوشش خبرنگار، پزشک و دانشجو مشغول فعالیت علیه ایران است. این را میتوان در مرثیههای رسانههای زنجیرهای اصلاحات در فراق ۲ خبرنگار اصلاحطلبی که سال گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند، مشاهده کرد.
روزنامههای اصلاحطلب در مطالبی که به مناسبت روز خبرنگار منتشر کردند، سعی در مظلومنمایی و تطهیر جاسوس - خبرنگاران بازداشت شده داشته و بر این گزاره تاکید کردند که یک خبرنگار نمیتواند جاسوس باشد(!)
در روزهای ابتدایی آشوبهای زن، زندگی، آزادی بود که نیلوفر حامدی و الهه محمدی، خبرنگاران روزنامههای شرق و هممیهن، از سوی نهادهای امنیتی بازداشت شدند. در حالی که جریان رسانهای آشوب و البته اصلاحطلبان سعی در ربط دادن بازداشت آنها به ماجرای فوت مهسا امینی داشتند، وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه در بیانیه تبیینی مشترکی که نسبت به اغتشاشات صادر کردند، به ارائه جزئیاتی از ماجرای دستگیری ۲ خبرنگار یادشده پرداختند. جزئیاتی که نشان از جاسوسی نیلوفر حامدی و الهه محمدی برای سرویسهای اطلاعاتی بیگانه داشت.
در بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه در ارتباط با اغتشاشات، با اشاره به دستگیری این ۲ فرد آمده بود: «سرویسهای جاسوسی غربی و صهیونیستی، دورههای آموزش مربیان جنگهای ترکیبی برای تعداد قابل توجهی از عناصر مرتبط را برگزار کرده و به آنها ماموریت دادهاند بر مبنای آنها به صورت تشکیلاتی عمل کنند... متولی دورههای مذکور وزارت خارجه آمریکاست که از حمایت کامل سرویس جاسوسی CIA استفاده میکند... مفاد دورهها در فشردهترین تعبیر در چارچوب مؤلفههای جنگ ترکیبی و براندازی نرم تعریف میشود... انتشار نخستین عکس از مرحومه امینی روی تخت بیمارستان توسط «ن.ح» (نیلوفر حامدی) صورت گرفت که از آموزشدیدگان همین دورهها در خارج از کشور بود. او با استفاده از پوشش خبرنگاری از نخستین افرادی بود که در بیمارستان حضور و استقرار یافته، به تحریک بستگان متوفی و ارسال اخبار جهتدار پرداخت. همچنین است اقدامات «الف.م» (الهه محمدی) که با استفاده از همان پوشش با حضور فوری در شهرستان سقز، به تحریک اطرافیان مرحومه، کارگردانی برخی صحنهها و انعکاس اخبار و تصاویر جهتدار از مراسم تشییع، تدفین و تجمعات شکلگرفته در آن شهر به ایفای ماموریت پرداخت. این فرد نیز آموزشدیده دورههای رژیم مافیایی آمریکا در کشورهای خارجی است».
در سالهای اخیر هر فردی که جاسوسی و وابستگی او به بیگانگان یا گروههای ضدایرانی از سوی اصلاحطلبان نقض شده، چندی بعد سر از آخور بیگانگان و گروههای ضدایرانی درآورده یا تحت حمایت غربیها قرار گرفته است. چنانکه در روزهای اخیر نیز شاهد اظهارات مداخلهجویانه سفیر انگلیس در امور داخلی ایران به نفع نیلوفر حامدی و الهه محمدی بودیم. پیشتر نیز این ۲ جاسوس - خبرنگار مورد تقدیر آمریکاییها قرار گرفته بودند.
اما یکی از شاهد مثالهای درک اشتباه یا غرضدار اصلاحطلبان در ارتباط با مفهوم جاسوسی است، ماجرای شبنم مددزاده است. در روزهای پایانی دی 1401 بود که تصویر یکی از اعضای سازمان تروریستی منافقین در جریان حضور در پارلمان اروپا منتشر شد. درست در روزی که پارلمان اروپا متمم پیشنهادی درج نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای به اصطلاح تروریستی اتحادیه را به قطعنامه ضدایرانی خود اضافه کرد، شبنم مددزاده از اعضای فعال سازمان منافقین با انتشار تصویری از خود که در پارلمان اروپا حاضر بود، نوشت: «امروز 28 دی، پارلمان اروپا».
شبنم مددزاده (متولد ۱۳۶۷)، نایب دبیر شورای تهران دفتر تحکیم وحدت و عضو انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم کرج بود که یکم اسفند ۱۳۸۷به همراه برادرش «فرزاد مددزاده» توسط نیروهای امنیتی کشورمان به دلیل همکاری با گروهک تروریست منافقین بازداشت و خرداد ۱۳۸۹ به اتهام ارتباط و همکاری با منافقین به ۵ سال حبس همراه با تبعید محکوم و در ادامه به زندان رجاییشهر کرج منتقل شد. او پس از گذراندن دوران حبس خود، بهمن ۱۳۹۲ از زندان آزاد و پس از مدتی نیز از ایران خارج شد و پس از این خروج به صورت رسمی و تشکیلاتی به عضویت گروهک تروریست منافقین درآمد. در طول بازداشت، محاکمه و حبس مددزاده، جریان رسانهای گروهک نفاق با تولید اخبار کذب در ارتباط با شرایط شبنم مددزاده و برادرش در زندان، ضمن اعلام رسمی وابستگی این ۲ نفر به سازمان منافقین، از آنها حمایت میکرد. به طور مثال سایت رسمی منافقین آذر 91 نوشت: «شبنم و فرزاد مددزاده، خواهر و برادر چند تن از مجاهدین شهید اشرفی که در زندانهای اوین و رجاییشهر زندانی هستند، بیش از یک سال است ممنوعالملاقات هستند».
مهدیه و اکبر مددزاده، خواهر و برادر بزرگتر شبنم و فرزاد مددزاده از اعضای گروه تروریست منافقین بودند که فروردین 90 در جریان درگیری منافقین با ارتش عراق در اردوگاه اشرف به هلاکت رسیدند. جدا از منافقین که طبیعی بود نسبت به بازداشت و محاکمه اعضای وابسته به خود واکنش نشان دهند، اصلاحطلبان نیز علم حمایت از مددزاده را برداشتند و با اشاره به دانشجو بودن او، سعی کردند با شعارهایی مثل جای دانشجو زندان نیست، مددزاده را از اتهام ارتباط با منافقین تبرئه کنند اما تصویری که 28 دی 1401 از مددزاده منتشر شد، نشان داد برخلاف تعاریف اصلاحطلبان از فعالیتهای جاسوسی، یک دانشجو هم میتواند علیه مردم ایران و به نفع سازمان تروریستی منافقین جاسوسی کند.