عصبانیت مشترک اعضای دولت روحانی، اصلاحطلبان و اعضای دولت ترامپ از آزادشدن ۶ میلیارد دلار منابع ارزی ایران
گروه سیاسی: توفیق دیپلماتیک ایران در آزادسازی منابع بلوکه کشورمان در کرهجنوبی واکنشهای مختلفی را در پی داشت؛ اغلب سیاسیون آن را به قدرت دیپلماسی کشور که در دولت سیزدهم فعال شده نسبت دادند، جمهوریخواهان آمریکایی آن را رقص بایدن به ساز ایران خواندند و گروهی این اتفاق را قدرت حقوقی ایران و ناشی از شکایت انجامشده از کرهجنوبی دانستند اما در این بین واکنش مقامات دولت سابق که 8 سال زمام امور را در دست داشتند و البته عاجز از این اقدام بودند، عجیب به نظر میرسد. همزمان با اعلام خبر توافق ایران و آمریکا برای آزادسازی 6 میلیارد دلار از داراییهای مسدودشده ایران در کرهجنوبی، برخی مقامات دولت قبل و اصلاحطلبان، شروع به زیر سوال بردن توفیق دولت سیزدهم در دیپلماسی کردند.
در همین رابطه یکی از وزرای حاشیهدار دولت روحانی با آمارسازی دروغ نوشت: با آزادسازی ۶ میلیارد دلار، معادل ۳۰۰ هزار میلیارد تومان، از درآمدهای ارزی دولت قبل که به دلیل تحریم در بانکهای کره بلوکه شده بود؛ عملا موضوع ادعایی بدهی ۲۷۰ هزار میلیارد تومانی دولت قبل برای دولت جدید منتفی است و به عبارت دیگر دولت روحانی خزانه را با مثبت ۳۰ هزار میلیارد تومان به دولت جدید تحویل داده است.
عبدالناصر همتی، رئیس بانک مرکزی دولت حسن روحانی نیز در واکنش به خبر توافق نهایی ایران و آمریکا برای آزادسازی 6 میلیارد دلار از منابع ارزی ایران خطاب به دولت سیزدهم نوشت: چرا روند توافق را طول داده و بعد از ۳ سال تحمیل هزینه، به همان نقطه اول رسیدید؟
محمود صادقی نیز که مثل دیگر اصلاحطلبان در اغلب حوزههای غیرمرتبط اظهار نظر میکند، این توافق را ذلتبار خواند(!) دیگر اصلاحطلبان نیز موضعی مثل صادقی و همتی داشتند.
* فرار ناشیانه از پاسخگویی
به نظر میرسد تلاش مقامات دولت قبل و اصلاحطلبان برای تخریب دستاورد اخیر دولت سیزدهم در حوزه دیپلماسی که منجر به آزادسازی 6 میلیارد دلار از دارایی گروگانگرفته شده ایران در کرهجنوبی میشود، اقدامی جهت فرار به جلو و توجیه کمکاری و به عبارت بهتر، عجز دولت روحانی در این رابطه است.
دولت قبل چند بار برای آزادسازی مطالبات ارزی کشورمان اقدام کرد که متاسفانه تمام آنها به در بسته خورد، کمااینکه اگر دولت روحانی در این مسیر به توفیقی دست مییافت باعث بهبود شرایط اقتصادی مردم میشد. دولت روحانی حتی امکان استفاده از این منابع ارزی برای واردات واکسن را هم پیدا نکرد.
وزیر دولت قبل در حالی بدهی دولت پیشین را ۲۷۰ هزار میلیارد تومان اعلام میکند که اگر معیار بدهی را اوراق دولتی در نظر بگیریم، رقم آن بیش از 530 هزار میلیارد تومان است و به گفته سیدمسعود میرکاظمی، رئیس سابق سازمان برنامه و بودجه تا سال ۱۴۰۵ دولت باید ۵۳۵ هزار میلیارد تومان اصل و سود اوراق دولت قبل را پرداخت کند. مسلما به این رقم باید موضوعات دیگری مانند بدهی به صندوقهای بازنشستگی و صندوق ذخیره ارزی را نیز اضافه کرد که میزان بدهی دولت روحانی را چند برابر میکند.
اما نکته جالب توجه ماجرا که خط بطلانی بر ادعای مقامات دولت قبل میکشد، این است که کل مبلغی که قرار است آزاد شود، در دولت قبل و در حالی که مسدود بوده، به ریال تبدیل و هزینه شده است. یعنی امکان استفاده ریالی از آن در بودجه کاملا منتفی است و فقط به عنوان منابع در اختیار بانک مرکزی برای مدیریت ارزی قابل استفاده است.
کما اینکه اخیرا نیز عبدالناصر همتی، رئیس کل وقت بانک مرکزی اذعان کرده سال ۹۸ به ازای این منابع ارزی مسدودشده که قرار است به همت دولت سیزدهم آزاد شود، پول بدون پشتوانه چاپ و دولت قبل آن را پیشخور کرده است. به عبارت سادهتر، دولت حسن روحانی در حالی که از آزادسازی دارایی بلوکه کشورمان در کرهجنوبی عاجز بود، سال 98 با چاپ بدون پشتوانه ریال در ازای مبلغ مسدودشده، سهم خود را برداشته است. با این حال اکنون شاهد آن هستیم که این مبلغ بار دیگر از سوی مقامات دولت قبل، برای بدهیهایی که برای دولت سیزدهم به ارث گذاشتهاند فاکتور میشود(!)
* طرح نفت در برابر غذای دولت روحانی
۱۸ اردیبهشتماه ۱۳۹۷ دولت آمریکا به صورت یکجانبه از توافق هستهای ایران و ۱+۵ خارج شد. با این حال دولت روحانی تصمیم گرفت مسیر توافقات را با کشورهای اروپایی پیش ببرد. بر همین اساس، کشورهای اروپایی عضو برجام بهمنماه 97 یک کانال مالی با ایران تحت عنوان ابزار پشتیبانی مبادلات (اینستکس) راهاندازی کردند تا ایران را پایبند به تعهدات هستهای خود نگه دارند. شرکت ادارهکننده اینستکس در پاریس ثبت شد و غیر از فرانسه، آلمان و انگلیس نیز سهامداران اصلی آن بودند. فرآیند اینستکس به این صورت بود که بدون انجام مراودات مالی بین ایران و اتحادیه اروپایی تجارت صورت گیرد. بر اساس طرح اینستکس یک شرکت ایرانی کالایی به اروپا صادر میکرد و در قبال آن اعتباری به دست میآورد. از این اعتبار برای واردات کالا از اروپا به ایران استفاده میشد. در حالی که قرار نبود هیچ پولی در این معامله وارد ایران شود. ۳ کشور اروپایی موسس اینستکس اقلام مورد معامله را مواد غذایی، محصولات کشاورزی، دارو و تجهیزات پزشکی اعلام کردند. به عبارت سادهتر، سازوکار اجرایی اینستکس معادل «نفت در برابر غذا» تعریف شده بود.
با توجه به این موضوع، باید گفت این هم نشان از پررویی افراد و جریانی دارد که زمانی به دنبال معامله نفت در برابر غذا بودند و امروز منتقد آزادی جاسوسهای آمریکایی در مقابل آزادسازی 6 میلیارد دلار از دارایی کشورمان شدهاند.
* پمپئو: توافق دولت بایدن با ایران غمانگیز و وحشتناک است
در کنار مقامات دولت قبل و اصلاحطلبان، تعدادی از سیاستمداران آمریکایی نیز در حال انتقاد از توافق اخیر تهران - واشنگتن هستند. با این تفاوت که برعکس اصلاحطلبان و مقامات سابق مثل همتی، آنها معتقدند توافق برای آزادسازی 6 میلیارد دلار از اموال بلوکه ایران، به ضرر ایالات متحده است. در همین رابطه مایک پمپئو، وزیر پیشین خارجه آمریکا با انتقاد شدید از رئیسجمهور کشورش توافق تهران و واشنگتن را غمانگیز و وحشتناک توصیف کرد. پمپئو در گفتوگو با روزنامه صهیونیستی جروزالمپست از جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا به دلیل حصول توافقی میان تهران و واشنگتن برای آزادسازی پول بلوکه ایران در ازای آزادی جاسوسان آمریکایی بشدت انتقاد کرد. پمپئو این اقدام را «غم انگیز و خطرناک» خواند و مدعی شد: این ۶ میلیارد دلار است که اکنون در اختیار رئیسی [رئیسجمهور ایران] قرار دارد و خطر بیشتری برای همه خواهد داشت.
پیشتر نیز مایک پنس، معاون سابق رئیسجمهور آمریکا در واکنش به حصول توافق بین ایران و آمریکا برای آزادسازی منابع مالی مسدودشده ایران اظهار کرد: «علیرغم اینکه از آزادی زندانیانمان خوشحالم اما مردم آمریکا باید بدانند بایدن اجازه داده است بزرگترین باج تاریخ را به ایران بدهیم».
* سوزنی در توهم براندازی
اغتشاشاتی که پاییز سال قبل به بهانه فوت مهسا امینی در کشور به راه افتاد، پروژه براندازی جمهوری اسلامی را دنبال میکرد. آمریکا و دیگر کشورهای غربی از جمله انگلیس و فرانسه نیز با حمایت همهجانبهای که از گروههای ضدایرانی فعال در آشوبها داشتند، در پی رسیدن به این هدف بودند. ایالات متحده به عنوان حامی اصلی جریان آشوب در ایران، به قدری در توهم نتیجهبخش بودن اغتشاشات غرق شده بود که در روزهای ابتدایی آشوبها، فرآیند مذاکره بر سر توافق برای آزادسازی منابع بلوکه ایران را متوقف کرد.
اما اکنون که چند ماه از پایان آشوبها در ایران میگذرد و پروژه براندازی نیز با شکست مواجه شده، نهایی شدن توافق برای آزادی داراییهای ایران در کرهجنوبی آن هم یک ماه پیش از سالگرد آغاز اغتشاشات، نشان از آن دارد که آمریکاییها از جان گرفتن دوباره پروژه آشوب و براندازی در ایران ناامید هستند و این بار نخواستهاند فرصت توافق با ایران را قربانی اپوزیسیون همیشه مغلوب ایران کنند.
البته توافق ایران و آمریکا برای آزادسازی داراییهای بلوکه ایران، یک روی دیگر هم دارد. گروههای ضدایرانی که برای روشن کردن دوباره آتش آشوب در ایران، روی کمک غربیها حساب باز کرده بودند، اکنون خود را بدون حامی میبینند و به همین دلیل نسبت به اقدام آمریکاییها عصبانی هستند. عصبانیتی که ریشه در 2 عامل دارد:
۱- مبلغ قابل توجهی که قرار است از داراییهای بلوکه مردم ایران آزاد شود، بخشی از سرمایه مردم ایران است که به محل ارتزاق افراد و گروههای ضدایرانی تبدیل شده بود. از همین رو آزادسازی و بازگشت بخشی از اموال ایران، دزدی جریان آشوب را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد و همین مساله باعث ناراحتی آنها شده است.
2- توافق ایران و آمریکا آن هم در روزهای منتهی به سالروز آغاز آشوبهای «زن، زندگی، آزادی» باعث قطع امید جریان اپوزیسیون از حامی اصلی خود شده و نشان از آن دارد که پروژه انزوای ایران که از سوی گروههای ضدایرانی دنبال میشد، با شکست مواجه شده است.