در ارتباط با پوشش خبرنگاری برای فعالیتهای جاسوسی باید گفت سرویسهای جاسوسی همواره سعی دارند افراد مختلف را به استخدام خود درآورند تا مخفیانهتر و مطلوبتر به اطلاعات مهم مد نظر خود دست یابند که در این میان، خبرنگاران به دلیل موقعیت شغلی و اجتماعی خود، از جایگاه ویژهای برخوردارند. شناسایی و بازداشت چندین جاسوس - خبرنگار در سالهای گذشته نیز نشان از آن دارد که سرویسهای جاسوسی بیگانه، از جمله سیا و «امآی6» برای پیشبرد اهداف ضدایرانی خود حساب ویژهای روی خبرنگاران باز کردهاند.
آنچه در ادامه میآید، بازخوانی پرونده جاسوسهایی است که در قالب خبرنگاری، اقدام به جمعآوری اطلاعات برای سرویسهای اطلاعاتی کشورهای متخاصم میکردند.
* شاهمهرهای به نام جیسون رضاییان
اواخر تیرماه سال 93 «جیسیون رضاییان» خبرنگار «واشنگتنپست» به همراه همسرش «یگانه صالحی» و یک عکاس خبری و همسر این عکاس که با رضاییان همکاری میکردند، توسط ماموران امنیتی در تهران به جرم جاسوسی بازداشت شدند. زوج دوم مدتی بعد آزاد شدند و همسر جیسون رضاییان که خبرنگار روزنامه انگلیسیزبان نشنال مستقر در امارات عربی متحده بود، مهرماه همان سال به قید وثیقه آزاد شد.
جیسون رضاییان که از سال ۲۰۱۲ به عنوان خبرنگار در ایران فعالیت میکرد، تابعیت دوگانه ایرانی - آمریکایی داشت و از همین رو با گذرنامه ایرانی خود وارد خاک کشورمان شده بود.
بهرغم جوسازی شدید مقامات آمریکایی و جریان غربگرا در ایران مبنی بر بیگناهی جیسون رضاییان، اتهامات سنگین امنیتی که متوجه وی بود، عبارت بود از نفوذ در اماکن مهم دولتی، افشای برنامههای «ضدتحریمی ایران» از جمله هویت واسطههای تجاری و ماهیت شرکتهای همکار ایران در پروسه دور زدن تحریمها و البته جاسوسی از برنامه هستهای ایران.
رضاییان مدتی مسؤول پایگاه اطلاعاتی آمریکاییها در تهران بود و از فردای دستگیری، آمریکاییها درخواست داشتند او آزاد شود، بویژه در پوشش مذاکرات هستهای جان کری مکرر از وزیر وقت امور خارجه کشورمان درخواست میکند تلاش کنید جیسون آزاد شود. در یکی از جلسات نیز ظریف در پاسخ به اصرار آمریکاییها میگوید در تهران او را جاسوس میخوانند و جان کری در پاسخ میگوید «نه! او یک جاسوس نیست بلکه یک خبرنگار است».
اما فقط آمریکاییها نبودند که خواستار آزادی بیقید و شرط جاسوسشان بودند. در داخل کشور نیز از وزیر امور خارجه گرفته تا مشاور عالی رئیسجمهور، با اظهارات و مصاحبههایشان، سعی در بیگناه جلوه دادن جیسون رضاییان داشتند. جواد ظریف در سخنرانی خود که در ایام بازداشت جیسون رضاییان در دانشگاه نیویورک ایراد کرده بود، در ارتباط با موضوع این جاسوس آمریکایی خطاب به حضار آمریکایی گفته بود: «متاسفانه دوست شما و دوست من، جیسون، به یک جرم خیلی جدی متهم شده و من امیدوارم تبرئه شود اما او باید در دادگاه با اتهاماتش روبهرو شود. او شهروند ایران است. باعث تاسف است که یک عامل پایینرتبه سعی کرده از او بهرهبرداری کند».
اظهارات عجیب ظریف در حالی بود که جیسون رضاییان پس از مبادله، از طرف باراک اوباما رئیسجمهور وقت آمریکا، به همراه خانواده به کاخ سفید دعوت میشود و جدا از این، نامهنگاریهای جیسون رضاییان با شخص اوباما مبین این است که رابطه این جاسوس با آمریکاییها نه در سطح یک مامور رتبهپایین که در سطح عالیترین مقام سیاسی آمریکا بوده است. «حسامالدین آشنا» مشاور عالی حسن روحانی نیز از جمله کسانی بود که دفاع از جیسون رضاییان جاسوس آمریکایی در کارنامهاش ثبت شده است. 2 ماه پس از مبادله جیسون رضاییان، حسامالدین آشنا در مناظرهای که در یک برنامه زنده تلویزیونی با صفار هرندی داشت، با طرح این نظریه که یک خبرنگار نمیتواند جاسوس باشد، به تبرئه جاسوس پیچیده آمریکا پرداخت!
* بازداشت مأمور سیا در ایران
بازداشت رکسانا صابری در بهمن سال ۱۳۸۷ نیز یکی از پرسر و صداترین پروندههای جاسوسی در ایران به شمار میرفت. صابری که تابعیت ایرانی- آمریکایی داشت، از پدری ایرانی و مادری ژاپنی در داکوتای شمالی متولد شده و از سال 83 (۴ سال قبل از دستگیری) در ایران با مجوز دولت برای رسانههایی چون رادیوی عمومی آمریکا (انپیآر) و بیبیسی مشغول کار بود. پس از بازداشت صابری، رسانههای غربی مدعی شدند او در حال مطالعه برای تکمیل تحصیلات خود در رشته مطالعات ایران و روابط بینالملل در سطح فوقلیسانس و همچنین نوشتن کتابی درباره ایران بوده است اما این در حالی بود که وی به عنوان «مترجم» در مجمع تشخیص مصلحت نظام کار و فعالیت میکرد و در حال جمعآوری «اسناد محرمانه» درباره حمله عراق به آمریکا بود. چنانکه روزنامه آمریکایی لسآنجلستایمز در گزارشی درباره رکسانا صابری نوشت: او در حال جمعآوری اطلاعاتی مربوط به جنگ آمریکا در عراق بوده است.
* جاسوس - خبرنگاران آلمانی در تبریز
2 خبرنگار آلمانی در مهرماه سال 89 برای راه انداختن یک کمپین بینالمللی علیه جمهوری اسلامی ایران، به خانواده یک زن ایرانی در تبریز که به اتهام قتل و ارتکاب زنا محکوم به مرگ شده بود، نزدیک شده بودند تا از آنها برای اهداف خود استفاده کنند اما با هوشمندی ماموران امنیتی قبل از هر کاری دستگیر شدند. این دو که در نشریه «بیلد ام زونتاگ» آلمان فعالیت میکردند، با ویزای توریستی وارد ایران شده بودند و نه به عنوان خبرنگار اما در این پوشش با شبکههای ضد انقلاب خارجی در ارتباط بودند و همکاری میکردند. آنها در دادگاه برای جرم «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور جمهوری اسلامی ایران» ابتدا به ۲۰ ماه حبس تعزیری محکوم شدند که در نهایت این حکم به جزای نقدی تبدیل شد و این 2 آلمانی با پرداخت جریمه و پس از 4 ماه بازداشت در ابتدای اسفند 89 به همراه وزیر خارجه وقت آلمان (گیدو وستروله) به کشورشان بازگشتند.
* خبرنگار تایم که جاسوسی میکرد
رضا رفیعی، روزنامهنگار و نماینده «مجله تایم» در ایران بود که اوایل تیرماه سال 88 - در روزهای ابتدایی آغاز شورش اصلاحطلبان علیه جمهوریت - توسط نیروهای امنیتی به اتهام جاسوسی دستگیر شد. وی به اقدام علیه امنیت ملی کشور از طریق جاسوسی به نفع بیگانگان و اجانب، تلاش در جهت راهاندازی شبکههای غیرقانونی ماهوارهای خصوصی برای «حزب اعتماد ملی» و برقراری ارتباط با عناصر وابسته به سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و امارات عربی متحده متهم شده بود. رفیعی بعد از انتخابات با حضور مستقیم در اغتشاشات 88، گزارش لحظه به لحظه حوادث و شلوغیهای تهران را از طریق عکسبرداری و تصویربرداری به وسیله تلفن ماهوارهای، ایمیل و سایت فیسبوک به خارج از کشور و به عناصر و عوامل سرویسهای جاسوسی آمریکا و امارات عربی متحده منتقل میکرد. همچنین وظایفی از جمله جمعآوری اطلاعات آثار اجتماعی و اقتصادی ناشی از تحریمهای آمریکا در ایران و انتخابات برای شبکههای ماهوارهای و نفوذ در احزاب سیاسی و تاسیس NGO با هدف تاثیرگذاری و استحاله چهرههای سیاسی در راستای براندازی نرم را برعهده داشت. این جاسوس به مدت 2 سال به عنوان «منبع کددار» با اخذ حقوق ماهانه برای سرویس امارات که به طور مستقیم با سرویس اطلاعات آمریکا و انگلیس مبادلات اطلاعاتی دارد، فعالیت میکرد که دادگاه بدوی برای این اتهامات، او را به ۷ سال زندان محکوم کرد؛ این حکم در دادگاه تجدیدنظر به سه و نیم سال حبس قطعی تعزیری کاهش یافت. وی پس از حدود 2 سال حبس، خرداد سال 90 از زندان آزاد شد.
* جاسوس لندن در تهران
نازنین زاغری، شهروند ایرانی - بریتانیایی بود که ۱۵ فروردین ۱۳۹۵ هنگام خروج از ایران به مقصد انگلستان به اتهام مشارکت در براندازی نرم جمهوری اسلامی ایران از طریق همکاری با موسسات و شرکتهای خارجی دستگیر و به زندان منتقل شد. وی پس از دستگیری به کرمان منتقل و سپس به تهران فرستاده شد. زاغری پس از برگزاری جلسات دادگاه توسط قاضی صلواتی به 5 سال زندان محکوم شد و این حکم به تایید نهایی رسید. وزیر خارجه انگلیس بارها و در مقاطع مختلف خواستار آزادی وی شده بود و در اقدامی عجیب و خلاف قوانین و حقوق بینالملل اعلام کرد نازنین زاغری، محکوم امنیتی بازداشتشده در ایران را تحت «حمایت دیپلماتیک» قرار داده است. زاغری آنقدر برای دولت انگلیس مهم بود که بوریس جانسون، در سفری که به ایران داشت برای آزادی وی وساطت و در این سفر درباره بازپرداخت بدهی ۴۰۰ میلیون پوندی به ایران نیز مذاکره کرد و روزنامه بریتانیایی دیلیتلگراف خبر داده بود دولت بریتانیا آماده است در ازای آزادی زاغری ۵۲۷ میلیون دلار به ایران بپردازد. در نهایت او اسفند سال 1400 آزاد شد و به کشورش بازگشت.
* کارشناس الکترونیک چگونه جاسوس شد؟
علی اشتریفرد سال ۱۳۸۷ به اتهام جاسوسی برای رژیم صهیونیستی و اقدام علیه امنیت ملی، پیش از خروج از کشور در یکی از آژانسهای مسافرتی تهران دستگیر شد. وی کارشناس مسائل فنی الکترونیکی بود و در همین زمینه هم دست به جاسوسی زده بود. آنطور که وزارت اطلاعات اعلام کرد اشتری در جریان یکی از سفرهای خارجی به عضویت موساد درآمد و همکاری خود را با آنها آغاز کرد. وی در مدت همکاری با سرویس جاسوسی رژیمصهیونیستی همواره با اصرار طرف مقابل برای جلبنظر مقامات نظامی کشورمان جهت واگذاری پروژههای نظامی به شرکتش مواجه بود، چراکه وی بدون عبور از فیلترهای ویژه اطلاعاتی، میتوانست حوزه دسترسیهایش را افزایش دهد. مدیرکل وقت سازمان ضدجاسوسی وزارت اطلاعات درباره علی اشتری گفته بود: «بنا به شرایط خاص روابط حاکم بین ایران و رژیمصهیونیستی، آنها علاقهمند به حضور و کسب اطلاع از مراکز فنی کشورمان بودند و از جمله خواستههای موساد از اشتری علاوه بر کسب اطلاعات از برخی مراکز انتقال اطلاعاتی، درباره برخی افراد داخل کشور بود». سرانجام علی اشتری به اتهام جاسوسی برای سرویس اطلاعاتی موساد دستگیر و دهم تیرماه سال87 با حکم دادگاه انقلاب تهران، به اعدام محکوم و حکم اعدامش در ۲۷ آبان همان سال اجرا شد.
* پژوهشگر تاریخ یا جاسوس سیا؟
۲۵ تیر ۱۳۹۶ برای اولینبار خبر دستگیری یک جاسوس چینی - آمریکایی در تهران از سوی سخنگوی وقت قوه قضائیه رسانهای شد. غلامحسین محسنیاژهای در نشست خبری خود گفت این فرد (ژیو وانگ) به صورت مستقیم از ناحیه آمریکاییها هدایت میشده و حالا با دستگیری و گذراندن فرآیند قضایی در دادگاه بدوی به 10 سال حبس محکوم شده است.
وانگ که به واسطه یکی از مجموعههای مطالعاتی در دانشگاه پرینستون به سازمان سیا مرتبط بوده در پوشش یک دانشجو و پژوهشگر تاریخ وارد ایران میشود و اقدام به جمعآوری اطلاعات محرمانه از مجموعههایی چون کتابخانه ملی میکند.
ناگفته نماند این حضور و فعالیت در ایران از همان ابتدای کار بهدلیل حساسیتهایی که روی وی ایجاد میشود با رصد نهادهای اطلاعاتی و امنیتی کشور همراه شده و فعالیتهای ژیو وانگ زیرنظر گرفته میشود. در این مسیر کارشناسان اطلاعاتی و امنیتی بخشی از اسناد و اطلاعات مدنظر خود را بهصورت مدیریت شده در اختیار وی قرار میدهند تا او نیز آنها را به واسطههای خود در آمریکا و انگلستان منتقل کند و از این طریق دیگر اعضای شبکهای که او به آنها متصل است، شناسایی شوند. سرانجام در آذرماه سال 98 وی پس از آزادی مسعود سلیمانی از آمریکا، آزاد و به کشورش بازگردانده شد.
* دانشجویی که جاسوس از آب درآمد
«کلوتید ریس» قبل از انتخابات سال 88 به عنوان دانشجوی جغرافیای سیاسی و همچنین استاد زبان فرانسه برای یک فرصت ۶ ماهه مطالعاتی در دانشگاه اصفهان به ایران سفر کرده بود اما یکی از اهداف سفر وی «جمعآوری اطلاعات» در رابطه با برنامه هستهای ایران بود که در این رابطه در فواصل ماههای ژوئن تا سپتامبر 2007 یک دوره «کارورزی» را درباره فناوری هستهای در «کمیساریای انرژی اتمی» فرانسه گذراند تا بابت ماموریتش با آشنایی بیشتری اقدام کند. ریس از جمله مهرههای سفارتخانه فرانسه بود که به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق حضور در تجمعات و اغتشاشات 25 و 27 خرداد سال 88 و همچنین جمعآوری اخبار، اطلاعات و تهیه تصاویر از این اغتشاشات و ارائه آن به وابسته علمی سفارت فرانسه توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد.
زمانی که وی بازداشت شد و در دادگاه تهران به جرائم خود اعتراف کرد، وزیر خارجه وقت فرانسه برنارد کوشنر، در مصاحبهای گفت: «کشورش آنقدر احمق نیست که یک دختربچه را برای جاسوسی به ایران اعزام کند و او فقط یک معلم ساده زبان است».
بر اساس حکم اولیه دادگاه ریس به تحمل ۱۰ سال حبس در ایران محکوم شد که در جلسات تجدیدنظر این حکم به پرداخت جریمه نقدی معادل ۲۸۵ هزار دلار کاهش یافت. وی بعد از پرداخت جریمه نقدی و پس از قریب به 10 ماه بازداشت اواخر اردیبهشت ۱۳۸۹ ایران را به مقصد فرانسه ترک کرد. چند روز پس از آزادی ریس، نشریههای فیگارو و لیبراسیون فرانسه اعلام کردند که کلوتید ریس دارای «کد امنیتی» و در خدمت دستگاه اطلاعاتی فرانسه بوده و به این دلیل تاکنون صحبتی از این مساله نشده که نگران جان او در ایران بودند.
* جاسوس - خبرنگارانی که اصلاحطلب بودند
در روزهای ابتدایی آشوبهای «زن، زندگی، آزادی» بود که نیلوفر حامدی و الهه محمدی، خبرنگاران روزنامههای شرق و هممیهن، از سوی نهادهای امنیتی بازداشت شدند. در حالی که جریان رسانهای آشوب و البته اصلاحطلبان سعی در ربط دادن بازداشت آنها به ماجرای فوت مهسا امینی داشتند، وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه در بیانیه تبیینی مشترکی که نسبت به اغتشاشات صادر کردند، به ارائه جزئیاتی از ماجرای دستگیری ۲ خبرنگار یادشده پرداختند؛ جزئیاتی که نشان از جاسوسی نیلوفر حامدی و الهه محمدی برای سرویسهای اطلاعاتی بیگانه داشت. در بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه در ارتباط با اغتشاشات، با اشاره به دستگیری این دو، آمده بود: «سرویسهای جاسوسی غربی و صهیونیستی، دورههای آموزش مربیان جنگهای ترکیبی برای تعداد قابل توجهی از عناصر مرتبط را برگزار کرده و به آنها ماموریت دادهاند بر مبنای آنها به صورت تشکیلاتی عمل کنند... متولی دورههای مذکور وزارت خارجه آمریکاست که از حمایت کامل سرویس جاسوسی CIA استفاده میکند... مفاد دورهها در فشردهترین تعبیر در چارچوب مؤلفههای جنگ ترکیبی و براندازی نرم تعریف میشود... انتشار نخستین عکس از مرحومه امینی روی تخت بیمارستان توسط «ن.ح» (نیلوفر حامدی) صورت گرفت که از آموزشدیدگان همین دورهها در خارج از کشور بود. او با استفاده از پوشش خبرنگاری از نخستین افرادی بود که در بیمارستان حضور و استقرار یافته و به تحریک بستگان متوفی و ارسال اخبار جهتدار پرداخت. همچنین است اقدامات «الف.م» (الهه محمدی) که با استفاده از همان پوشش با حضور فوری در شهرستان سقز، به تحریک اطرافیان مرحومه، کارگردانی برخی صحنهها و انعکاس اخبار و تصاویر جهتدار از مراسم تشییع، تدفین و تجمعات شکلگرفته در آن شهر به ایفای ماموریت پرداخت. این فرد نیز آموزشدیده دورههای رژیم مافیایی آمریکا در کشورهای خارجی است».
با این حال اصلاحطلبان نمیخواهند این واقعیت را بپذیرند که خبرنگار هم مثل سایر افراد دیگر میتواند جاسوس باشد.
روزهای پایانی فروردین امسال روزنامه اصلاحطلب هممیهن در گزارشی با عنوان «رسانههای داخلی و خبرنگاران آنها جاسوس دشمن نیستند»، نوشت: «در حال حاضر خبرنگاران و روزنامهنگاران ایرانى بیش از مطالبه هر نوع گشایشى در وضع و حال خود، نیازمند تغییر نگاه مسؤولان مربوط و نهادهاى امنیتى نسبت به حرفه خود هستند. اینکه بپذیرند رسانههاى داخل کشور، ابزار دشمن و خبرنگاران آنها، جاسوس نیستند». اما به فاصله 40 روز از انتشار این مطلب، هشتم مرداد امسال نیلوفر حامدی و الهه محمدی برنده «جایزه آزادی» باشگاه ملی مطبوعات آمریکا در سال ۲۰۲۳ شدند؛ جایزهای که جان ابوشن نام دارد و شاخصترین جایزه این نهاد خبرنگاری و مطبوعات در آمریکاست؛ جایزهای که نشان داد برخلاف تلاش اصلاحطلبان برای تطهیر جاسوس - خبرنگارها، وابستگی نیلوفر حامدی و الهه محمدی به سرویس اطلاعاتی آمریکا به واقعیت نزدیکتر از بیگناهی آنهاست.