مرتضی تقوی: یکی از ویژگیها و اصول اسلام ناب محمدی عنایت ویژه به افکار عمومی و قضاوتهای مردم درباره حاکمان است. برای مثال حضرت امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی در پاسخ به یکی از سوالات خبرنگار فرانسوی فرمودند: «فشار افکار عمومی به معنی قانون است. ما به استناد همین قانون، قدرت را به دست میگیریم و حکومت را مستقر میکنیم». حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی نیز به عنوان شاگرد رشید این مکتب و یکی از تئوریسینهای انقلاب اسلامی در پاسخ یک دانشجو، حتی عواطف مردم را بسیار پراهمیت و پایه مشروعیت حکومت میدانند و میفرمایند: «خواست و اراده و ایمان مردم، حتی بالاتر از این، عواطف آنها، پایه اصلی حکومت است. این نظر اسلام است و ما هم به همین معتقدیم».
این نظرات مترقی و کمتر شنیده شده «امامین انقلاب» ریشه در تفکر قرآنی و روایی دارد. برای مثال امیر مومنان حضرت علیبن ابیطالب علیهالسلام در کتاب شریف نهجالبلاغه که به واقع پس از قرآن مجید اصلیترین کتاب در انقلاب اسلامی مردم ایران بود، در نامه 53 نهجالبلاغه میفرمایند: « وَإِنَّمَا یُسْتَدَلُّ عَلَى الصَّالِحِینَ بِمَا یُجْرِیالله لَهُمْ عَلَى أَلْسُنِ عِبَادِهِ؛ بدان افراد شایسته را با آنچه خداوند بر زبان بندگانش جارى مىسازد مىتوان شناخت».
از منظر سرور عدلپیشگان تاریخ، معیار سنجش حکومتها از نظر عدل و جور، افکار عمومى توده مردم است، همان چیزى که امروز در تمام دنیا از آن سخن گفته مىشود، هر چند متاسفانه در عمل غالبا به فراموشى سپرده میشود ولى در آن روز که امام علیهالسلام این سخن را بیان فرمودند، کمتر کسى اعتقاد به چنین سخنى داشت و تصور مردم این بود که حکومت بدون استبداد امکانپذیر نیست و استبداد همواره آمیخته با ظلم و ستم است.
براستی قضاوت عمومى و هوش جمعى معیار بسیار خوبى براى سنجش ارزش حکومتهاست. البته گاه مىشود حکومتها از طریق تبلیغات دروغین و ریاکارى، افکار مردم را مىدزدند یا آنها را شستوشوى مغزى مىدهند. در این گونه موارد قضاوت عمومى بیمار مىشود و اثر مطلوب خود را از دست مىدهد. به هر حال شایسته است زمامداران کنونى مسلمانان جمله «إنَّما یُسْتَدلُ عَلَى الصّالِحینَ بِما یُجْرِىالله لَهُمْ عَلى ألْسُنِ عِبادِهِ» را با آب زر بنویسند و در برابر دیدگان خود نصب کنند و همه روزه آن را بخوانند و به دل بسپارند و براى رسیدن به این مطلب باید متملقان را از اطراف خود دور سازند و تنها به گواهى اطرافیان قناعت نکنند، بلکه از طریق تماس مستقیم با مردم قضاوت افکار عمومى را دریابند.