آسیبشناسی حضور پرتعداد ستارههای مطرح جهان در عربستان و پیشبینی آینده تیم ملی این کشور
مهدی طاهرخانی: درخشش تیم ملی عربستان در جامجهانی ۲۰۲۲ حقیقتا وامدار بازیکنسازی تیمهای باشگاهی و دولتی سعودی بود و این مهم هرگز رخ نمیداد مگر با همان سرمایهگذاری کلان روی جوانان این کشور در یکی دو دهه گذشته. اما حالا تیمهای بزرگ هر کدام ۷۰ درصد ترکیب اصلیشان از جمع ستارههای بزرگ جهانی است و این یعنی توقف اجباری در چرخه ستارهسازی. الان که نه! با ادامه این روند احتمالا سال ۲۰۳۳ نتیجه را خواهید دید. در بیش از 2 دهه اخیر، لیگ برتر انگلیس میزبان اکثر ستارههای فوتبال جهان بوده و هست. در مقطعی در ترکیب آرسنال حتی یک انگلیسی هم نبود، البته چون آنجا باشگاه فوتبال یک بنگاه اقتصادی سودده است، مالکان خصوصی برخلاف سیاستگذاران ورزشی، دغدغه تیم ملی را نداشته و ندارند. تاد بولی، گلیزرها و شیخ منصور اصولا چرا باید دلمشغولی تیم ملی انگلیس را داشته باشند؟ یا پیشتر رومن آبراموویچ؟ اما بعدا با اصلاح قوانین و گنجاندن بندهایی، مدیریت کلان، کاری کرد باشگاههای بزرگ مجبور به ساخت ستاره و بازی دادن به آنها شوند. اصولا کار ساخت و پرورش به عهده تیمهای متوسط و ضعیفتر است. وقتی نوبت محصول میشود، به ۱+۶ تیم بزرگ (سیتی، یونایتد، لیورپول، آرسنال، تاتنهام، چلسی و حالا نیوکاسل) منتقل میشوند، البته در فوتبال حرفهای چیزی به اسم حاکمیت دستوری نداریم اما ریلگذاری و قرار دادن قوانینی مبنی بر اهمیت به آکادمی و اولویت استفاده از بچههای عمدتا بومی به خودی خود، باعث پرورش نسل جدید میشود. این در حالی است که لیگ فعلی سعودی اصلا بنگاه سودده اقتصادی نیست. صندوق (PIF) دولتی با دارایی بیش از ۱۰ میلیارد یورو، وظیفه حمایت از ۴ تیم بزرگ (الهلال، النصر، الاتحاد و الاهلی) را به عهده گرفته است. البته الاتفاق نیز در این بین با حمایت یک شاهزاده سعودی شروع به جذب ستارهها و مربی مطرحی به اسم استیون جرارد کرده است. ممکن است از سال بعد چند تیم دیگر با حمایت شاهزادههای سعودی شروع به ولخرجی کنند و این یعنی کمتر شدن باشگاههای سازنده. در اینکه لیگ سعودی هم اکنون پرستارهترین لیگ آسیاست شکی نیست؛ با ادامه این روند شاید تا ۳ سال آینده آنقدر ستاره جهانی بگیرند که با عبور از کی لیگ و جی لیگ، عملا بهترین لیگ آسیا (از همه لحاظ) شوند و آنقدر پیشرفت کنند که عملا از اکثر کشورهای اروپایی، لیگی پویاتر و جذابتر داشته باشند اما احتمالا استعدادهای سعودی مثل قبل در معرض دید و پرورش نخواهند بود. سالم الدوساری در الهلال پخته شد تا خفت قهرمان جهان را در قطر بگیرد! تیم ملی سعودی طی یکی دو دهه حمایت حاکمیت ورزشی ساخته شده و طبیعتا قرار نیست در یکی دو سال خراب شود اما تصور کنید یک دهه کامل هر تابستان تیمهای سعودی همین طور بیترمز و خارج از قوانین عرف ولخرجی کنند. ورود هر ستاره به معنای تنگتر شدن جا برای بازیکنان مستعد عربستانی است. شاید در دهه آتی تیم ملی سعودی خالی از ستارههای جدید شود اما برای محمد بنسلمان فقط تغییر چهره کشورش کافی است؛ فوتبال و فرهنگ و بقیه موارد، میانبری سریع برای شاهزاده جوان امروز و شاه فرداست. محمد بنسلمان میخواهد نامش در تاریخ به اسم حاکمی که خراب کرد و از نو ساخت درج شود.
* سال ۲۰۳۰ زود از راه میرسد
وقتی اولویت با ستاره خارجی باشد کم کم اعتماد به بچههای ۲۰ ساله سعودی کم و کمتر میشود. اینکه صرفا بازیکن سعودی شانه به شانه نیمار و رونالدو تمرین کند، باعث پیشرفتش نمیشود. بدون استثنا همه خارجیها به خاطر پول و پول و پول و در رده چهارم فوتبال کمفشار (استراحت تا بازنشستگی زودهنگام) به عربستان آمدهاند. پس تصور نکنید آنها از ساقهای گرانبهایشان مراقبت نخواهند کرد، مگر اینکه دیوانه باشند! شاید تا یک دهه در رده باشگاهی همه عناوین ممکن را صید کنند اما قرار نیست آن ستارهها در جامجهانی ۲۰۳۰ و ۲۰۳۴ برای تیم ملی عربستان بازی کنند. این طرح آسیبشناسی نشده و تنها هدف نهاییاش گنجاندن نام سعودی در آزادراه جهانی فوتبال است و در این میان تیم ملی عربستان بازنده نهایی این جشن پول است.
۱۰ سال بعد، تیم الهلال ۸ ستاره روز جهان را دارد و دیگر جایی برای خودیها نیست. البته شاید تا آن موقع حضور خارجیها محدود شود و آنها موظف به استفاده از ۴ بازیکن خوب داخلی هم شوند. البته با توجه به چهره افراطی MBS هیچ چیزی از او بعد نیست، باید منتظر ماند و دید فردا آفتاب برای آنها از پشت کدام کوه میتابد.