printlogo


کد خبر: 266327تاریخ: 1402/6/2 00:00
تلاش ناتو برای کشاندن جنگ به خاک روسیه
انتحار آتلانتیک

حنیف غفاری: این روزها اخبار متعددی درباره تشدید و گسترش حملات پهپادی اوکراین به مناطقی از خاک روسیه شنیده می‌شود. در تازه‌ترین این موارد، مقامات کاخ کرملین اعلام کردند پهپادهایی را که سعی داشتند شهر مسکو را هدف قرار دهند سرنگون کرده‌اند. بر اساس آنچه رسانه‌ها و منابع غربی نیز اذعان کرده‌اند، از زمانی که 2 پهپاد در اوایل ماه مه میلادی بر فراز کاخ کرملین منهدم شد، حملات هواپیماهای بدون سرنشین در عمق خاک روسیه افزایش یافته و در ماه‌های اخیر به طور فزاینده‌ای پایتخت روسیه را هم شامل شده است.
نوع موضع‌گیری مقامات آمریکایی و اروپایی در قبال اقدامات پهپادی اوکراین علیه روسیه، ترکیبی از 3 مولفه سکوت، انحراف و انکار را شامل می‌شود! آمریکایی‌ها  که کمک‌های گسترده‌ای را در قالب تسلیحات و تجهیزات نظامی برای مقابله با تهاجم روسیه به اوکراین ارائه کرده‌اند، طی روزهای اخیر نیز مدعی شدند از حملاتی که هدفش داخل روسیه است پشتیبانی نمی‌کنند. فرانسه و آلمان به عنوان 2 عضو ارشد اروپایی پیمان آتلانتیک شمالی نیز ترجیح داده‌اند در این باره سکوت کنند و اساسا موضعی به سود یا ضرر این حملات اتخاذ نکنند. با این حال، بر همگان مسجل است در این معادله خطرناک و ضدامنیتی، ناتو متغیر مستقل و کی‌یف متغیر وابسته محسوب می‌شود.
مطابق روایت‌سازی اعضای پیمان آتلانتیک شمالی (بویژه آمریکا و انگلیس) و شبکه رسانه‌ای وابسته به آنها، ضدحمله اوکراینی‌ها به مواضع روسیه و فراتر از آن، حملات پهپادی آنها به مسکو و دیگر مناطق این کشور تابعی از توان تصمیم‌سازی و عملگرایی ارتش زلنسکی محسوب می‌شود. حتی در این روایت‌سازی، ناتو خود را نسبت به تشدید این شرایط نگران جلوه می‌دهد!
در تشریح معادلات میدانی نبرد روسیه و اوکراین، ناتو جایگاه خود به مثابه کاتالیزور یا مشوق نبرد را به جایگاه مشارکت و تدوین تاکتیک‌های نبرد مبدل کرده و کی‌یف نیز محکوم به بازی در این زمین آتشین است! به عبارت گویاتر، اساسا دولت زلنسکی و ارتش اوکراین نه توانایی و نه قدرت ریسک‌پذیری حمله پهپادی به مسکو را به خودی خود نداشته و ندارند. آنچه امروز در میدان نبرد رخ می‌دهد، خروجی یک دستور و تاکتیک است که قطعا اتاق فرمان آن در کی‌یف نیست! اوکراینی‌ها در این معادله صرفا حکم مجری و کارگزار ناتو را ایفا می‌کنند. 
سوال دیگری که در این باره مطرح می‌شود، مربوط به هدف ناتو از صدور پنهان دستور حمله به مسکو از سوی اوکراینی‌هاست. دلیل اصلی این مساله، آینده‌پژوهی جنگ کنونی است. آتلانتیکی‌ها دریافته‌اند باید دیر یا زود به سوی پذیرش مولفه‌های دیپلماسی و صلح در جنگ اوکراین حرکت کنند، زیرا در عرصه میدانی، اتفاقی به ضرر مسکو، حداقل در حدی که منجر به عقب‌نشینی کاخ کرملین از راهبردهای کلان و میانی آن شود، رخ نداده است. با این حال اگر در شرایط کنونی میز مذاکرات صلح چیده شود، اوکراینی‌ها در موضع مغلوب و روس‌ها در موضع غالب وارد عرصه مذاکرات خواهند شد. در چنین شرایطی خروجی مذاکرات برای ناتو حکم کابوسی عینی را خواهد داشت؛ از جداسازی رسمی بخشی از خاک اوکراین تا تعهد توأم کی‌یف مبنی بر اعمال سیاست بی‌طرفی نظامی و عدم عضویت در ناتو. در این صورت، قطعا بازنده میدان صرفا دولت وابسته و بی‌اراده زلنسکی نخواهد بود و آتلانتیکی‌ها نیز به نماد شکست در این آوردگاه تبدیل می‌شوند. 
در چنین شرایطی ناتو آخرین تلاش‌های خود را می‌کند تا بتواند در دقیقه 90 نبرد، دستاوردی میدانی به دست آورده یا حداقل، اینگونه القا کند که روس‌ها از موضع ضعف وارد مذاکرات آتی صلح با کی‌یف خواهند شد و این نماد قدرت آتلانتیکی‌هاست! این تصویرسازی طی روزهای اخیر شدیدا از سوی جریانات قدرت در آمریکا و اروپا تقویت شده است زیرا اعضای ناتو معتقدند روایتگری از جنگ اوکراین برای افکار عمومی دنیا به مراتب مهم‌تر از واقعیاتی است که در میدان نبرد رخ می‌دهد! اما خطای بزرگ اعضای ناتو دقیقا جایی است که بر کنترل‌پذیر بودن بحران‌های جدیدی که در میدان نبرد با روسیه (به واسطه اوکراینی‌ها) خلق می‌کند توافق نظر دارند! قطعا یک حرکت غیرقابل پیش‌بینی یا حتی یک رخداد میدانی غیرقابل محاسبه می‌تواند گزاره‌ای تحت عنوان «کشاندن درگیری به خاک روسیه» را به جای نقطه قوت، تبدیل به پاشنه آشیل آتلانتیکی‌ها کند. به نظر می‌رسد جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا و ینس استولتنبرگ، دبیرکل نروژی ناتو به‌رغم ادعای همیشگی خود مبنی بر پیش‌بینی سناریوهای میدانی و راهبردی، به بانیان نوعی انتحار راهبردی در غرب تبدیل شده‌اند. شاید آنها زمانی به خود بیایند که برای تغییر دوباره بازی و فرار از دام خودساخته بسیار دیر باشد!

Page Generated in 0/0045 sec