عبدالله دارابی: مهمترین بازی هفته سوم و جدال برای صدرنشینی در حالی بین سپاهان و استقلال برگزار شد که قبل از بازی، مورایس با اطمینان، از ترس استقلال در مصاف با تیمش سخن گفته بود اما آنچه در زمین رخ داد با اعتقاد و اطمینان سرمربی پرتغالی سپاهان، بسیار متفاوت بود.
نکونام با آگاهی کامل از اختلاف بضاعت تیمش با سپاهان پرمهره، به یک بازی منطقی، مبتنی بر پرس در یک سوم خودی، گرفتن فضا از حریف و استفاده از ضدحملات در نیمه اول رو آورد و توانست کنارههای میزبان را بخوبی از کار بیندازد. زردپوشان پرمهره که اسیر تاکتیک اصولی نکونام شده بودند، در دقایق پایانی این نیمه روی اشتباه داور و متعاقب آن پنالتی ناشی از هند مبتدیانه ایمان سلیمی، موفق به بازکردن دروازه میهمان شدند. البته در همین نیمه اگر داور خطای احمدزاده را در دقیقه ۹ که مانع حمله آبیپوشان شد آوانتاژ میداد (هر چند از جریمه فردی وی نیز خودداری کرد تا اخراجش از دقیقه ۷۱ به اواخر بازی موکول شود) یا خطای مسلم زکیپور روی حردانی در دقیقه ۲۰ و در حوالی ۱۸ قدم زردپوشان را نادیده نمیگرفت یا با اعلام آفساید اشتباه از یامگا در دقیقه ۲۸ مانع حمله دیگر استقلال نمیشد یا همین بازیکن در دقیقه ۴۲ از فرصت به دست آمده در مصاف با نیازمند استفاده لازم را میبرد، شاید نیمه اول به گونهای متفاوت به پایان میرسید!
نیمه دوم اما استقلال بازی متفاوتی را به نمایش گذاشت و نسبت به حریف قدرش موقعیتهای بیشتر و خطرناکتری خلق کرد. هر چه دقایق بازی در نیمه دوم سپری میشد، این آبیپوشان بودند که میزبان را مجبور به عقبنشینی تا درون ۱۸ قدم خودش میکردند، اگرچه حربه استقلال بیشتر روی ارسالهای بلند بود اما با توجه به بضاعت این تیم و واقعیت اهمیت کسب نتیجه در فوتبال - که قبلا نکونام بدرستی به آن اشاره کرده بود - شیوه منطقی و درستی بود که البته واکنشهای نیازمند، فرصتناشناسیهای مطهری، کمدقتی در ضربات سر آبیپوشان روی ارسالها و توپهایی که رمضانی باید برای همتیمیهایش میساخت اما خود مینواخت مانع گلزنی استقلال شد تا طلاییپوشان اصفهانی برنده جدال بزرگ هفته سوم شوند که البته اشتباه داور در نتیجهاش نقش مستقیم داشت.
از حق نگذریم تیم نکونام در این بازی با غافلگیر کردن مورایس بسیار خوب کار کرد، به نحوی که هم حریف قدر و پرمهرهاش را بخوبی کنترل کرد و هم فرصتهای گلزنی بیشتری نسبت به سپاهان با آن خط حمله زهردارش داشت. چه بسا اگر آبیپوشان نفرات موثرتری را در اختیار داشتند، با دست پر دیار زایندهرود را ترک میکردند اما مدیران این تیم گویا بیانیهنویسی را موثرتر از جذب بازیکنان کارآمد فرض کردهاند!