ابوالفضل ظهرهوند، سفیر اسبق ایران در ایتالیا در گفتو گو با «وطن امروز»، عضویت کشورمان در گروه بریکس را در راستای مقابله با نظام تحریمی آمریکا دانست
گروه سیاسی: پنجشنبه گذشته پس از سفر رئیسجمهور به ژوهانسبورگ، عضویت ایران در گروه بریکس رسمی شد؛ اتفاقی مثبت، که علاوه بر مزایای اقتصادی، در لایه ژئوپلیتیک نیز آوردههای مثبتی برای ایران به همراه خواهد داشت. اما فرآیند عضویت ما در شانگهای و بریکس، به سبب رویکرد غربگرایانه و متکی به برجام دولت سابق به سرانجام نرسید و سالها از تحقق چنین امری جلوگیری شد؛ امری که بیشک ذیل امید واهی به غرب نهتنها عایدی مثبتی در جهت منافع ملی نداشت، بلکه فرصتهای مهمی نظیر همین عضویت در بریکس و شانگهای را نیز تحتالشعاع قرار داد.
در همین راستا سراغ دکتر ابوالفضل ظهرهوند، دیپلمات و سفیر سابق ایران در ایتالیا و افغانستان، رفتیم و پیرامون مباحث جهان چندقطبی، مزایای عضویت در گروه بریکس و رویکرد مخرب دولت سابق در سیاست خارجی گفتوگو کردیم.
***
* برای نخستین سوال، از مقدمهای شروع کنیم که بریکس را توضیح بدهد. ضمن اینکه بفرمایید اساسا بریکس را در چارچوب سیاست چندجانبهگرایی جمهوری اسلامی ایران چطور تحلیل میکنید؟
بریکس یک گروه اقتصادی است بین ۵ کشوری که ۱۵ سال قبل این گروه را شکل دادند، یعنی آفریقای جنوبی، روسیه، چین، برزیل و هند. به دلیل ظرفیتهای خوبی که داشتند و وزن چشمگیری که میتوانستند در اقتصاد بینالملل شکل بدهند، همچنین به دلیل رشد اقتصادی بالایی که تجربه کردهاند، به آنها کشورهای نوظهور اقتصادی میگویند. اینکه توانستهاند طی این سالها به این رشد ادامه داده و همکاری با هم داشته باشند، نشان داد میتوانند سخنگوی کشورهای جنوب باشند، آن هم در مقابل کشورهای شمال که کشورهای صنعتی گروه ۷ داعیهدار آن هستند. آرمانی که این کشورها دارند این است که مقابل یکجانبهگرایی آمریکا بایستند. به همین دلیل هم هست که در نشست اخیر ۲۳ کشور، در فهرست عضویت این گروه قرار داشتند که ۶ کشور از جمله ایران پذیرفته شدند. واقعیت این است که ظهور ۵ کشور بریکس، موقعیت هژمونیک آمریکا را دچار چالش کرد، چرا که آمریکا در گروه 7 نقش رهبری را بر عهده دارد و ذیل همین گروه، آنها گروه 20 را هم تشکیل دادند. حتی برخی کشورهای بریکس هم ذیل گروه 20 تعریف میشدند با این تفاوت که در این گروهها نقش را آمریکا میداد. در گروه بریکس اما این کشورها خود نقش را تعریف میکنند، از جمله فشاری که بر موقعیت دلار وارد شده و جایگزین آن یوآن چین است که وزن پیدا میکند. حتی روسیه و هند هم در مبادلات دوجانبه با برخی کشورها نقشآفرینی میکنند. نکته دیگری که باید اشاره کرد این است که غربیها ناگزیر از پذیرش این واقعیت تلخ خواهند بود، آن هم به این دلیل که بریکس ۳۵ درصد جمعیت جهان را در برگرفته است. حتی رئیسجمهور برزیل نقل میکند که ۳۱ درصد تولید ناخالص داخلی در اختیار بریکس بوده و با پذیرش عضویت ۶ کشور جدید به این گروه، این مقدار به ۳۷ درصد افزایش خواهد یافت که نشان موقعیت کنونی بریکس است. این در حالی است که سهم GDP جهانی گروه ۷، ۳۰ درصد بوده و یک درصد از بریکس پایینتر است. با این سرعت رشد احتمالا تا سالهای آینده سهم بریکس به نیمی از GDP جهانی رسیده و همین تاثیر خود را بر دلار نشان خواهد داد.
* به طور کلی عضویت در گروه بریکس، چه مزیتی برای ایران دارد؟ در مدت اخیر تحلیلهایی میشد مبنی بر اینکه بریکس مزایای اقتصادی چشمگیری برای ایران نخواهد داشت. این مساله را چطور میتوان تحلیل کرد؟ آیا میتوان این اتفاق را به عنوان شکست طرح منزویسازی ایران تلقی کرد؟
عضویت در این گروه هم آورده سیاسی دارد و هم اقتصادی. برخی که این عضویت را خالی از آورده اقتصادی میدانند، به این توجه ندارند که روی دیگر سکه سیاست، قطعا اقتصاد است و این دو از هم جدا نیستند. بحث انزوا یک بحث غیرکارشناسی است و ایدهآل غرب را مطرح میکند. ایران منزوی نیست، چرا که آمارهایی که طی همین 2 سال منتشر شده، نشان میدهد وضعیتی که غرب دنبالش بود (در سایه خروج از برجام)، نتوانسته است به ایران تحمیل کند و ما فروش نفتمان بالاتر رفته و روابط سیاسیمان گسترش یافته است. با این تفسیر که روابط ما هم با شانگهای رو به گسترش رفته و هم به عضویت بریکس درآمدیم. این موارد بار اقتصادی دارد و اصلا نمیتوانند ایران را به انزوا بکشانند، حتی به نظر من بزرگترین ضربه عضویت ما در بریکس، ضربه به نظام تحریمی آمریکاست. همین که ما میتوانیم در تجارت خارجی روی پولهای ملی طرفهای تجاری خود متمرکز شویم، یعنی ما از دور باطل دلار، خودمان را نجات دادهایم. یوترن را بر ما بستند و همین موجب شد تحریمها بر ما موثر نشان داده شود. وقتی شما میتوانید با پول ملی تجارت کرده و معاملات را پایاپای کنید، بنابراین دیگر به دلار نیازی نیست. نکته دیگری که به آن توجه نمیشود این است که ایران در مجموع زیر 2.5 صدم درصد در GDP جهانی سهم دارد و این رقم ناچیزی است اما از طرف دیگر وزن ایران از جهت ژئوپلیتیک خیلی بالاست. در حوزه آسیای غربی و منطقه خاورمیانه، موقعیت ما حتی قویتر از روسیه و چین است؛ این ظرفیت نرم ماست. ما ظرفیت اقتصادیمان را تاکنون به دلایل داخلی نتوانسته بودیم فعال کنیم اما ظرفیت ژئوپلیتیک ما در تحولات منطقه بسیار مهم و کلیدی است که در این بخش از جهان یعنی هارتلند، نشان داده شده است. ما باید توازن ایجاد کنیم و متناسب با آن بتوانیم ظرفیت اقتصادی خود را بالا بیاوریم و از کیک فرصتهای اقتصادی بهرهمند شویم و همچنین بتوانیم وضعیت خودمان را از لحاظ اقتصادی ارتقا دهیم.
* اساسا بریکس برای ایران آورده اقتصادی خواهد داشت؟
فرق گروه بریکس با گروه 7 این است که گروه 7 یک انسجام راهبردی دارد و همین انسجام توانست این گروه را پایدار نگه دارد. در بریکس ما انسجام رهبری نداریم که این خوب است، چراکه با توجه به رویکرد استقلال استراتژیک و موازنه منفی ما، برای ایران خوب است. درست است این 5 کشور در حوزه اقتصادی با هم همکاری دارند اما در حوزه امنیتی و ژئوپلیتیک با هم رقابت دارند. ولی چون هوشیارند، این مساله را مدیریت میکنند. مثلا چین و هند با هم مشکل مرزی دارند که به تنش هم ختم شده بود. از طرف دیگر چین متحد پاکستان است و هند با پاکستان در چالش جدی قرار دارد. همچنین چین و هند در آفریقا با هم رقابت دارند که میتواند به چالش ختم شود. مدیریت این چالشها باید به گونهای باشد که تشدید نشده و مراودات تجاریشان هم تحتالشعاع قرار نگیرد. عضویت در این گروه میتواند به عنوان کاتالیزوری بین ما و آن کشوری که با ما چالش دارد، تلقی شود تا ما بتوانیم با آنها تعامل اقتصادی داشته باشیم. اگر ما نتوانیم این کارها را انجام دهیم، آوردهای نخواهد داشت.
* در دولت آقای روحانی پیرامون عضویت ایران در بریکس یا شانگهای، مانع FATF یا برجام را مطرح میکردند و دلیل عضو نشدن ما را به اینها مرتبط میدانستند. با توجه به عضویت ایران در پیمان شانگهای و گروه بریکس، این مورد را چطور تحلیل میکنید؟
ما در دوره روحانی اگر میخواستیم عضو شانگهای و بریکس شویم، آنها اجازه نمیدادند. به این دلیل که رویکرد دولت قبل، یک رویکرد غربگرایانه بود و خود را به عنوان sub system، ذیل گروه 7 تعریف کرده و نمایندگی غرب را در کشور میکرد. پیرامون FATF که عنوان میکنند، حدود ۲۸ بند از ۳۴ بند آن را وزیر وقت اقتصاد بدون مصوبه مجلس امضا کرد این را برای مردم روشن نکردند که اگر ما را عضو شورای حکام FATF میکردند و منابع دلاری ما را برمیگرداندند، مشکلی نداشت. اینها تنها نسخه FATF را برای ما تجویز میکردند. چین و روسیه چون میدانستند ایران در دولت قبل سرسپردگی غرب را میکند، اجازه ندادند در شانگهای حضور پیدا کند و نمیگذاشتند اجماع صورت گیرد، اما با دیدن رویکرد دولت جدید و جهتگیریهای کلی آن، مبنی بر استقلال استراتژیک و نفی سلطه، خود این کشورها ما را برای عضویت در این گروه دعوت کردند. آنها زمانی که دیدند ایران به عنوان یک منبع مطمئن انرژی برای بریکس میتواند نقشآفرین باشد به سمت ما آمدند و ما نیز از قبل همین مصادیق، منافع خودمان را تامین خواهیم کرد.