محمدامین علیدوست: هر سال با فرارسیدن ماه صفر بحث نحوست یا عدم نحوست ذاتی آن بین محققان و پژوهشگران داغ میشود. با بررسی آیات قرآن به این نتیجه میرسیم خداوند متعال برای زمان و مکان خاصی نحوست ذاتی قائل نشده است. اگر هم در آیات به نحس بودن روزهایی اشاره شده است، به خاطر اعمال زشت و قبیح اقوام و عذاب نازله به خاطر آن اعمال بوده است و آن روزها دارای نحوست ذاتی نیست.
علامه سیدمحمدحسین طباطبایی در ذیل آیات 19و20 سوره قمر میفرماید: «از نظر عقلی نمیتوان دلیلی اقامه کرد که فلان زمان نحس است و فلان وقت سعد، چون اجزای زمان مثل هم هستند و ما هم که بر علل و اسباب مؤثر در حوادث احاطه علمی نداریم تا بگوییم فلان قطعه از زمان نحس است و قطعه دیگر سعد اما از نظر شرعی 2 آیه در قرآن داریم که ظاهر این آیات و سیاق آنها بیش از این دلالت ندارد و آن ایام خاص (7 شبانهروز) که عذاب بر قوم ثمود ارسال شد، روزهای نحسی بودهاند ولی دیگر نمیرساند که حتی همان روزها در هفته بعد و در ماه بعد و... ایام نحس هستند. چون اگر تمام آن ایام نحس باشند در تمام سال، لازمهاش این است که تمام زمانها نحس باشند و همچنین ظاهر آیاتی که دلالت بر سعد بودن ایام دارد به خاطر همراهی آن ایام با امور بزرگ و افاضات الهی و کارهای معنوی است، مثل امضای تقدیرات، نزول ملائکه و روح، انجام عبادات و... اخبار هم نتیجهاش این است که نحس بودن ایام به خاطر کارهای زشتی است که در آن واقع شده است و سعد بودن ایام به خاطر کارهای نیک دینی یا عرفی است اما اینکه قطعهای از زمان خاصیت تکوینی سعد و نحس داشته باشد، قابل اثبات نیست». (المیزان فی تفسیر القرآن، جلد 19، صفحات 83ـ79 با تلخیص).
همچنین استاد شهید مطهری در چند جا از آثار خود به دلایلی به بحث سعد و نحس ایام پرداخته است و در انتها به نتیجهای مشابه استاد خود رسیده است. علامه شهید مطهری در جلد پنجم کتاب آشنایی با قرآن صفحه 241 مینویسد: «یک سلسله روایات سومی داریم که از آنها انسان اینطور میفهمد که نحوست ایام و اوضاع کواکب یا اساساً در زندگی انسان اثر ندارد یا اگر هم اثری داشته باشد، 1- توکل به خدا 2- توسل به ائمه و 3- صدقه دادن اثر اینها را از بین میبرد. من خودم از آن زمان که (این روایات را) دیدم، اصلا بنایم بر این است که در هیچ کاری به این امور ترتیب اثر ندهم».