printlogo


کد خبر: 266503تاریخ: 1402/6/7 00:00
امیر‌عبداللهیان: 390 میلیون پوند طلب ایران از انگلیس که مربوط به قبل از پیروزی انقلاب بود، وصول شد
اقتدار نقد می‌کند

گروه سیاسی: 10 سال پیش با آغاز دولت یازدهم، بخشی از جامعه این فکر را در سر می‌پروراند که راه رشد و توسعه، تنها از جاده‌ای می‌گذرد که غرب و در راس آن آمریکا قرار دارد؛ همان جاده‌ای که جز با نگاه مثبت هیولاهای نظام بین‌الملل امکان گذر از آن نیست و هیچ امیدی به سایر مسیرها نیز وجود ندارد. مسیری که التماس و امتیاز، پایه اولیه آن بود ندارد و حتی بعد از اخذ باج‌ هم هیچ تضمینی مبنی بر آن رشد و پیشرفت رویاگونه نبود، از همان ابتدا نشان ‌داد سرابی بیش نیست و از آن زرق و برق و تجمل تصاویر ارائه‌شده هم خبری نخواهد بود. راهی که دولت وقت رفت و بعد از چند سال هم به آن رویای پرورانده در ذهنش دست نیافت. 
به گزارش «وطن امروز»، روز گذشته حسین امیرعبداللهیان در حاشیه حضور در مرکز ارتباطات مردمی ریاست‌جمهوری پیرامون آزادسازی پول‌های بلوکه‌شده ایران این نکته را مطرح کرد که پیگیری‌های جدی در دولت سیزدهم برای دریافت پول‌های بلوکه‌شده انجام و سال گذشته ۳۹۰ میلیون پوند مطالبات از انگلیس که مربوط به قبل از پیروزی انقلاب بود، وصول شد. مطالباتی که ایران در مسیر قانونی و عزتمندانه برای مصارفی که خودمان ترجیح دادیم، استفاده شده و صحبت‌هایی همچون نفت در مقابل غذا نیز صحت نداشته است.
بر اساس توافق اخیر صورت‌گرفته 5 نفر از زندانیان ایرانی در آمریکا و 5 نفر از زندانیان آمریکایی در ایران تبادل خواهند شد و 6 میلیارد دلار از پول‌های بلوکه شده ایران در کره‌جنوبی، به‌همراه مقدار قابل‌توجهی از وجوه ایران در بانک TBI عراق آزاد می‌شود. اکنون این توافق که از زمان امضا، 2 ماهه در نظر گرفته شده است در حال اجرا بوده و دو طرف نسبت به نحوه اجرای آن ابراز رضایت کرده‌اند.
همچنین علی باقری، مسؤول تیم مذاکره‌کنندگان کشورمان درباره عقب‌نشینی آمریکایی‌ها ذیل مذاکرات آزادسازی پول‌های بلوکه شده ایران می‌گوید: «آمریکایی‌ها در طول مذاکرات رفع تحریم تاکید ویژه‌ای داشتند که آزادسازی پول‌های ایران صرفا بعد از احیای برجام محقق خواهد شد اما عقب‌نشینی کردند تا خارج از چارچوب توافق برجام این اتفاق رقم بخورد». 
توفیق دیپلماتیک ایران در آزادسازی منابع بلوکه‌شده کشورمان که جمهوری‌خواهان آمریکایی آن را رقصیدن بایدن به ساز ایران خواندند و گروهی این اتفاق را قدرت حقوقی ایران و ناشی از شکایت انجام‌شده از کره‌جنوبی دانستند، از سوی برخی دولتمردان سابق مورد انتقاد قرار گرفت. این انتقاد اما از سوی همان کسانی بود که در انجام وظیفه دیپلماتیک خود کوتاهی کرده و نتوانسته بودند مطالبات ایران را وصول کنند. 
جالب‌تر آنکه این نگرانی از تقابل 2 راهبرد و نهایتا موفقیت یکی در سیاست خارجی نشأت می‌گیرد. یعنی نویسندگان برجام و کسانی که در امر دیپلماسی و بلد بودن زبان دنیا خود را سرآمد می‌دانستند، نه‌تنها از این مسیر قادر به ارائه‌ افقی روشن برای مردم نبودند، بلکه حتی نتوانستند مطالبات ایران را وصول کنند و با بهانه‌هایی چونFATF  یا خروج آمریکا از برجام، شکست راهبرد خود را توجیه می‌کردند. این در شرایطی است که دولت جدید بدون برجام و FATF توانست این معضل را برطرف و منابع ایران را وصول کند.
به عبارت دیگر عدم وصول مطالبات، نقطه ضعف دولت قبل بوده است و در شرایط کنونی اگر نگوییم دولتمردان سابق باید عذرخواه مردم کشورمان به دلیل ناتوانی باشند، لااقل باید قدردان دولت سیزدهم باشند که توانست پس از سال‌ها بدون پذیرش شروط دشوار برجام، منابع ارزی را آزاد کند و این امید وجود داشته باشد که ثبات ارزی در کشورمان به‌وجود آید.  
البته از این دست موارد و بهانه‌های دولت قبل طی شکست‌های پی‌درپی‌اش در عرصه‌ دیپلماسی به کرات قابل مشاهده است. دولت سیزدهم در شرایطی کار خود را آغاز کرد که نخستین بحرانش فقدان واکسن کرونا بود. چیزی که دولت دوازدهم می‌گفت چون FATF حل نشده، امکان جابه‌جایی حتی یک یورو هم وجود نخواهد داشت اما در دولت جدید با 1.2 میلیارد یورو عملیات بانکی این موضوع بدون هیچ مشکلی انجام شد.
ناتوانی و شکست دولت قبل در اجرای ایده‌ گفتمانی‌اش نشان داد ایدئالیست‌های امیدوار، نتوانستند آنطور که در ابتدا به شکلی آرمان‌گرایانه به غرب امید بسته بودند، از مزیت‌هایش منتفع شوند. 
با پایان دولت دوازدهم، ایده آرمان‌گرایانه‌ای که 8 سال بر آن پافشاری کرده و در پی آن اقتصاد، امنیت و سیاست ایران را به اسارت گرفته ‌بودند نیز پایان یافت. سیاست خارجی و دیپلماسی دولت سیزدهم اما محدود به غرب نشد و با چندجانبه‌گرایی، به دستاوردهای خوبی هم رسید. از توافق با عربستان و آزادسازی منابع بلوکه‌شده تا رشد چشمگیر صادرات نفتی ایران و عضویت در شانگهای و بریکس از مواردی است که این تغییر رویکرد برای ایران به همراه داشته است. تغییر رویکردی که اگر به سرانجام نمی‌رسید، انزوای ایران را به همراه داشته و شرایط ایران در نظام بین‌الملل را بیش از پیش به خطر می‌انداخت، همچنین وزیر امور خارجه طی حضور در مرکز ارتباطات مردمی ریاست‌جمهوری درباره مزایای پیوستن ایران به بریکس تصریح کرد: چند عامل باعث شد ایران از نخستین کشورهایی باشد که عضویت آن‌ در بریکس پذیرفته می‌شود. عامل نخست این بود که آیا ایران در بین ۴۰ کشور متقاضی پیوستن به بریکس، شاخص‌های لازم را دارد یا خیر که با کارشناسی‌های لازم از سوی ۵ عضو اصلی به این جمع‌بندی رسیدند ایران توانمندی‌ها و شاخص‌های لازم را دارد. امیرعبداللهیان بیان کرد: از دیگر بحث‌ها این بود آیا ایران که تحت تحریم‌ها قرار دارد، می‌تواند به عضویت درآید که با نگاه به تمام این مسائل عضویت ایران پذیرفته شد.
وی ادامه داد: نقش دیپلماسی سران در پیوستن به بریکس خیلی حائز اهمیت بود. رئیس‌جمهور در تماس با تک تک روسای ۵ کشور اصلی رایزنی داشت و دستگاه دیپلماسی از تمام ظرفیت‌ها استفاده کرد و نهایتا دیپلماسی فعال و توجه حجت‌الاسلام رئیسی سبب شد ایران عضو رسمی بریکس شود.
وزیر امور خارجه خاطرنشان کرد: ایران با عضویت در بریکس وارد ائتلافی جدید شده است که می‌تواند قدرت اقتصادی و همکاری‌های اقتصادی و بین‌المللی در نظام ‌مبتنی بر چندجانبه‌گرایی را افزایش دهد.
نهایتا باید گفت دولت سیزدهم از ابتدا 2 مسیر بی‌اثر کردن تحریم‌ها در لایه مقاومت و لغو تحریم‌های یکجانبه آمریکا با دیپلماسی را دنبال کرده و هیچ‌گاه از مسیر مذاکره فاصله نگرفته است. دقیقا متفاوت با دولت قبل که تنها مذاکره را تجویز کرده و به تبعیت از خالقان ترکمانچای، به مقاومت وقعی نمی‌نهادند. همه‌ اینها منجر به این شد که نگاه متمرکز و یکجانبه‌ دولت سابق، فرصت‌های نقد موجود در سایر نقاط جهان را به بهای ‌نسیه‌ غرب به گوشه‌ای انداخته و ذیل رویکرد التماسی، بیش از پیش ایران را از مسیر پیشرفت جدا کند؛ رویکردی که می‌توانست در تعامل دوجانبه با مقاومت، گره‌‌ها گشوده و فرصت‌ها بیافریند اما نتوانست و با پافشاری بر یک ایده‌ مغلوب، در را بر همان پاشنه‌ قبل چرخانده و حتی نتوانست رویاهای خود را محقق کند.

Page Generated in 0/0070 sec