اسدالله رمضانزاده: سکوت هدفمند رسانههای ضدانقلاب و برخی رسانههای داخلی (اصلاحطلبان، حامیان فتنه 88 و اعتدالگرایان) منتقد رویکرد اقتصاد مقاومتی در قبال یکی از بزرگترین دستاوردهای حوزه اقتصاد و انرژی کشور، موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. بدون شک تکمیل فاز 11 میدان مشترک گازی پارس جنوبی یکی از دستاوردهای ثمربخش وزارت و شرکت ملی نفت محسوب میشود اما سوال اصلی این است: تکمیل این پروژه چه دستاوردهایی برای کشور دارد و چرا داعیهداران و وکیل مدافعان اقتصاد تحریممحور در برابر آن سکوت کردهاند؟
تکمیل فاز 11 میدان مشترک گاز پارس جنوبی 4 دستاورد کلان و عمده برای صنعت نفت و اقتصاد کشور دارد که شامل «خودکفایی در تولید بنزین، ایجاد درآمد سالانه 5 میلیارد دلار، افزایش یک درصدی تولید ناخالص ملی و ارتقای جایگاه ایران در میان تولیدکنندگان گاز جهان» است.
طی هفتههای اخیر، رسانههای ضدانقلاب مانور زیادی روی مساله کمبود سوخت (بنزین) در ایران داده و حتی بارها شایعه افزایش قیمت بنزین را در آستانه سالگرد اغتشاشات با هدف بازتولید تحرکات آشوبگرانه از مجاری رسانهای خود مطرح کردهاند. در چنین شرایطی، خودکفایی کشور در تولید بنزین و تبلور این خودکفایی با تکمیل فاز 11 میدان پارس جنوبی، کابوس سختی برای معاندان محسوب میشود. در حالی که مخالفان نظام و ملت ایران در تلاش هستند مولفه انرژی را به عاملی بحرانساز و امنیتزدا در کشور تبدیل کنند، دستاورد جدید دولت سیزدهم ضمن خنثیسازی این نقشه پیچیده، انرژی را به مزیت و نماد خودباوری در کشور مبدل خواهد کرد.
نکته دوم مربوط به ارتقای جایگاه ایران در میان تولیدکنندگان گاز جهان است. اوپک گازی (GECF) سال ۲۰۰۸ به پیشنهاد حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، رهبر حکیم و دوراندیش انقلاب اسلامی، به همت ایران، روسیه، قطر، الجزایر، بولیوی و دیگر کشورهای صادرکننده گاز تاسیس شد. بدون شک ارتقای جایگاه ایران در حوزه انرژی، منجر به تقویت موقعیت ایران در این مجموعه و تقویت قدرت تصمیمسازی و خلق الگوارههای جدید تجاری (در حوزه انرژی) از سوی کشورمان خواهد شد. افزایش قدرت ایران ذیل ساختار اوپک گازی، قدرت مهار یکجانبه و چندجانبه تهران از سوی غرب را به طور طبیعی محدود خواهد ساخت. ارتقای جایگاه ایران در میان کشورهای دارنده و صادرکننده انرژی در جهان، قطعا آنتیتزی در برابر تز منزویسازی ایران در سازمانهای بینالمللی محسوب میشود؛ تزی که دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا این روزها بیش از پیش ابطال و ناکارآمدی آن را مشاهده میکنند.
نکته بعد، به نقش فرامتنی عامل انرژی در محاسبات جهانی بازمیگردد. بسیاری از صاحبنظران حوزه روابط بینالملل، انرژی را بهمثابه دال مرکزی منازعات گذشته، حال و آینده در دنیا مورد ارزیابی و تحلیل قرار میدهند. موقعیت ژئوپولیتیک ایران و دسترسی آن به انرژی، 2 مولفه قدرت ذاتی کشور در جامعه جهانی محسوب میشود. در جریان برگزاری نشست اخیر «بریکسپلاس» در ژوهانسبورگ، این 2 مولفه مهم مورد توجه بسیاری از کشورهای شرکتکننده از جمله 5 کشور اصلی عضو بریکس یعنی آفریقای جنوبی، روسیه، هند، چین و برزیل قرار گرفت. این مزیت استراتژیک باید همواره در حوزه تجارت منطقهای و فرامنطقهای کشورمان مورد بازتولید و بازتعریف قرار گیرد. نگاه سنتی به حوزه انرژی (بهمثابه یک عامل صرفا بازدارنده در برابر تهدیدات) باید با نگاه فرصتطلبانه جایگزین شود. به عبارت بهتر، ایران باید از سلاح انرژی خود در راستای شکلدهی منظومههای امنیتی- راهبردی - سیاسی در جهان جدید استفاده کند. تعریف، ایجاد و تثبیت نظم نوین جهانی نیاز به عوامل تسریعگر و کاتالیزورهایی دارد که یکی از مهمترین آنها استفاده از مزیت کشورهای مستقل در حوزه انرژی است.
تکمیل فاز 11 میدان پارس جنوبی را باید به عنوان قطعهای از همین پازل جدید مورد ارزیابی قرار داد. در این تصویر جامع، شاهد شکلگیری مثلث «انرژی- امنیت- اقتصاد» هستیم. رویکرد دولت سیزدهم در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی نشان میدهد این ریلگذاری با نگاهی عملیاتی و آیندهنگرانه از سوی قوه مجریه در حال انجام است. سکوت ناشی از نارضایتی رسانهها و جریانات معاند پیشرفت واقعی کشور در حوزه اقتصاد نسبت به تحول عظیم و مهمی که در میدان مشترک گاز پارس جنوبی رخ داده است، ریشه در همین مسیریابی صحیح است. همانگونه که رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی اخیرا در دیدار اعضای هیات دولت تاکید فرمودند، آثار بسیاری از ریلگذاریهای موثر دولت در آینده خود را نمایان خواهد کرد. ترکیب هوشمندانه 3 مولفه انرژی، اقتصاد و امنیت در سیاست خارجی دولت سیزدهم، وجه تمایز آن نسبت به سیاست خارجی تحریممحور (برجام محور) است. این رویکرد، ناظر بر احصا و کشف فرصتها و پدیدههایی است که نهتنها آینده ایران اسلامی را تامین خواهد کرد، بلکه قواعد قدرت متعارف لیبرالیستی غرب در حوزه تجارت جهانی، بویژه در حوزه انرژی را به سود منافع کشورهای مستقل به چالش خواهد کشید. در چنین شرایطی به قول «ریچارد نفیو» معمار تحریمهای ضدایرانی در دوران ریاستجمهوری اوباما، دیگر تحریم نمیتواند به اهرم فشار موثر علیه ایران و دیگر مخالفان مداخلهگرایی آمریکا در نظام بینالملل تبدیل شود؛ این همان تلقی واقعی از مفهوم قدرت به شمار میآید.