printlogo


کد خبر: 266754تاریخ: 1402/6/14 00:00
نگاه
فراتر از یک پروژه

محمدحسین مهدوی‌زادگان: افتتاح فاز 11 میدان گازی مشترک پارس جنوبی، نماد حرکتی فرصت‌ساز و تهدیدزدا در عرصه اقتصاد و صنعت کشور است. بدیهی است ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل زیادی در این میدان مشترک گازی وجود دارد، از جمله اینکه تولیدات ایران در حوزه انرژی از این میدان گازی، درآمدی 414 میلیارد دلاری برای کشور احصا کرده و منتج به تامین خودکفایی بنزین و ایجاد اشتغال پایدار در کشور شده است. سودآوری 10 میلیون دلاری روزانه هر پالایشگاه 2 فازی پارس جنوبی، منجر به گردش درآمدهای تضمین‌شده و قابل پیش‌بینی در چرخه اقتصاد انرژی کشور خواهد شد که اهمیت آن برای اقتصاددانان کاملا قابل درک است. 
فارغ از آنچه ذکر شد، تولیدات در میدان گازی پاس جنوبی تنها محدود به گاز نبوده و بخشی از تولیدات آن صرف تامین خوراک پتروشیمی‌ها می‌شود. فعالیت 21 مجتمع پتروشیمی در میدان گازی پارس جنوبی، مؤید همین مساله است اما فارغ از اهمیت کلی و فرامتنی میدان گازی پارس جنوبی، افتتاح فاز 11 این مجموعه از اهمیت وافری برخوردار بوده که متاسفانه از سوی مخالفان اقتصاد مقاومتی به صورت هدفمند سانسور شده است. نخستین مسأله، مربوط به تسهیل فرآیند پیچیده و زمانبر تکمیل فاز 11 میدان گازی پارس جنوبی است. قرار بود تکمیل این پروژه توسط شرکت فرانسوی توتال و دیگر شرکت‌های خارجی صورت گیرد که به واسطه خروج دولت ترامپ از برجام و بدعهدی مطلق توتال، متوقف ماند. پس از آن، متخصصان ایرانی با استناد به توانمندی‌های ارزشمند خود در عرصه فنی ـ محاسباتی ـ مهندسی هدایت این پروژه را در دست گرفتند و توانستند در عرض 2 سال، یک پروژه حداقل 5 ساله را به اتمام برسانند، بنابراین تکمیل فاز 11 میدان گازی پارس جنوبی، بر اساس متدهای اقتصاد مقاومتی و با استناد به توان داخلی کشور، آن هم در سریع‌ترین زمان ممکن صورت گرفته است. در پیچیدگی این روند، همین بس که دسترسی به لایه‌های هیدروکربنی فاز 11 بسیار پیچیده است. پیش‌فرض دولت‌های یازدهم و دوازدهم این بود که اساسا مدیریت روند استخراج گاز (با توجه به پیچیدگی ذکرشده) در توان متخصصان داخلی نیست و همین مساله سال‌ها کشور را در دسترسی  به منابع خدادادی خود و تبدیل آنها به سرمایه معطل کرد. 
نکته دوم اینکه چاه‌های فاز ۱۱ پارس جنوبی عمقی ۴ هزار متری دارد و 4 لایه گازی را در برمی‌گیرد؛ از این رو هر پیشرفتی که در این پروژه صورت گیرد، منتج به ارتقای ظرفیت تولید گازی کشور خواهد شد. افتتاح فاز 11 میدان گازی پارس جنوبی به وضوح نشان می‌دهد در این پروسه باید کماکان به متخصصان داخلی تکیه کرد. به عبارت دقیق‌تر، آنچه اخیرا در میدان گازی پارس جنوبی رخ داد، یک الگو برای استمرار فعالیت‌های کشور در استخراج منابع گازی از این مجموعه عظیم محسوب می‌شود. عزم دولت سیزدهم، استمرار همین الگو و تبدیل آن به یک رویکرد کلان و تثبیت‌شده در مدیریت انرژی کشور است. 
نکته سوم به همپوشانی زمانی تکمیل فاز 11 میدان گازی پارس جنوبی و عضویت ایران در سازمان‌های بین‌المللی باز می‌گردد. در اینجا ما با کلیدواژه‌ای به نام «دیپلماسی انرژی» مواجه هستیم که متاثر از 2 مولفه «قدرت استخراج انرژی» و «قدرت عرضه انرژی» از سوی بازیگران است. یکی از مزیت‌های ذاتی جمهوری اسلامی ایران، دسترسی کشورمان به منابع انرژی است اما این مزیت ذاتی تا زمانی که با رویکرد عملیاتی و منفعت‌محور نسبت به این مقوله تجمیع نشود، نمی‌تواند حکم یک عامل تعیین‌کننده را در سیاست خارجی کشورمان داشته باشد. تکمیل فاز 11 میدان پارس جنوبی، به معنای تجمیع قدرت ذاتی و اکتسابی ایران در حوزه انرژی و در نتیجه، ارتقای جایگاه ایران در حوزه سیاست خارجی (با استناد به دیپلماسی انرژی) است. از این رو آثار و تبعات اقدام ارزشمند اخیر متخصصان داخلی کشورمان را نباید صرفا معطوف به حوزه اقتصاد و انرژی دانست. بسیاری از تحلیلگران حوزه روابط بین‌الملل اذعان دارند دسترسی و احصای منابع خدادادی، وجه تمایز بازیگران از یکدیگر در رقابت پیچیده امروز در جهان محسوب می‌شود. درست در چنین موقعیتی ایران اسلامی در چارچوب اقتصاد مقاومتی، تسلط هوشمندانه‌ای بر ذخایر انرژی عظیم خود یافته است. در چنین شرایطی نارضایتی غرب و سکوت حامیان اقتصاد تحریم‌محور نسبت به آنچه در فاز 11 میدان گازی پارس جنوبی رخ داده، کاملا قابل درک است!

Page Generated in 0/0059 sec