گفتوگوی «وطن امروز» با نویسنده کتاب زخم پاییز که درباره زندگینامه شهید مدافع امنیت پوریا احمدی است
شیما ناصری: روزهای پایانی تابستان و منتهی به پاییز 1401 بود. در گوشه گوشه شهرهای ایران بویژه تهران هر روز شاهد افزایش آشوبهایی به اسم آزادی بودیم؛ آشوبهایی که به بهانه آزادی فقط و فقط منجر به اختلال در زندگی فردی و اجتماعی مردم شده بود.
در این بین افرادی را مشاهده کردیم که برحسب وظیفه و تکلیف دینی، پا در عرصه مبارزه و جلوگیری از آشوبهای شهری گذاشته و در این راه جان خودشان را کف دست گرفتند و برای برقراری امنیت جامعه، پر کشیدند. یکی از این افراد، «پوریا احمدی» بود. یکی مثل همه مردم عادی و معمولی شهر.
در میان افرادی که در این آشوبها شهید شدند، به صراحت میتوان گفت پوریا احمدی نسبت به خیلی از این افراد کمتر نامش بر سر زبانها افتاد و کمتر به گوش مردم رسید. «وطن امروز» با نویسنده کتاب زندگینامه شهید مدافع امنیت پوریا احمدی که تا چند وقت دیگر پروسه چاپ و نشر آن تمام و راهی بازار نشر میشود، گفتوگویی انجام داده است.
فائزه طاووسی، متولد سال 66 نویسنده کتاب زندگینامه شهید مدافع امنیت پوریا احمدی است. وی ابتدا خود را اینگونه معرفی کرد: بنده فردی هستم که با پژوهشگری و تحقیق وارد حوزه مستندنگاری شدم. نخستین کارم پژوهش درباره مستندنگاری تاریخ علم شیمی در ایران بود. یک سال هم کار تحقیقاتی درباره موضوع تطابق طبسنتی و طب جدید در دانشگاه علوم پزشکی ایران داشتم که کتابچه آن در کنگره پزشکی با همین عنوان سال 91 ارائه شد. کمکم به دلیل علاقهام به کتابهای حوزه مستندنگاری ادبیات مقاومت و دفاعمقدس وارد این فضا شدم. سال 95 عضو هیات تحریریه ماهنامه فکه شدم؛ نشریهای که از سال 78 در حال تولید محتوا درباره انقلاب اسلامی، دفاعمقدس، زندگینامه شهدا و مدافعان حرم و مسائل منطقه و جهان اسلام است. بیش از 80 شماره به عنوان نویسنده و محقق با این نشریه همکاری کردم. از سال 1401 به عنوان محقق و نویسنده با دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی (نشر راهیار) در چند پروژه در حال همکاری هستم.
طاووسی در ادامه در توضیح طرح و شکل خاص نحوه نگارش کتابش گفت: قطعاً هر نویسندهای برای شروع، ایدهای در سر دارد. حتی اگر تحقیق اولیه کتاب با نویسنده نباشد، هنگام مطالعه متن خام مصاحبهها، در وهله اول جرقهای در ذهنش شکل میگیرد که باید برای معرفی سوژه از کجا شروع کنم؟ به چه فراز و فرودهایی برسم و کجا کتاب را ختم کنم؟ قطعا با توجه به طرحی که تدوینگر در ذهن دارد، لازم است مصاحبههای تکمیلی را از راوی یا راویان پروژه بگیرد تا نتیجه کار، به فرمی که در ذهنش داشته، نزدیک و نزدیکتر شود و بنده نیز بدینگونه عمل کردم.
طاووسی درباره بازنویسی متن و نوشتههایش گفت: به شخصه درباره بازنویسی شاید دچار وسواس باشم. کتابی را سال قبل درباره یکی از شهدای مدافع حرم، با نشر راهیار کار کردم که 4 فصلش را با زاویههای دید متفاوت نوشتم تا به زاویه دید مطلوبم برسم.
وی در ادامه درباره شروع جذاب کتب مستند برای جذب مخاطب اینگونه بیان کرد: قطعاً در طول تحقیقاتمان درباره سوژه به نقاط و لحظاتی در زندگیاش برمیخوریم که گره و تعلیق دارد. به نظرم همان تعلیقها برای شروع بهترین است و مثل قلابی خواننده را گیر میاندازد و با خودش همراه میکند. اگر تحقیق درست انجام شده باشد و درباره احساسات و درونیات راویها در لحظات وقوع حوادث پرسشهای خوبی شود، قطعا پیدا کردن نقاط تعلیق کار سختی نیست. درباره کتاب زندگینامه شهید پوریا احمدی نیز من از همین شیوه برای شروع روایت فصل اول استفاده کردم. یعنی زمانی که مادر خانواده تلاش میکند فرزندانش را به بهانه جشن تولد خودش، دور هم جمع کند بدون آنکه بداند چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
طاووسی درباره نام کتاب و چگونگی انتخاب عنوان کتاب گفت: یکی از سختترین قسمتهای کار همین انتخاب عنوان کتاب است. نمیشود گفت این کار زمان خاصی دارد، ابتدا یا انتهای نگارش ... گاهی از همان ابتدای کار یک جرقه باعث میشود اسم مناسب به ذهن نویسنده متبادر شود و گاهی تا اتمام کار و مراحل چاپ هم هنوز نویسنده سردرگم انتخاب عنوان مناسب است. من هر دو تجربه را در کارهایم داشتهام. وقتی برای مصاحبههای تکمیلی خدمت مادر شهید رسیدم، دیدم زیر چند تا از قاب عکسهای پوریا بیت شعری را خودش خطاطی کرده و چسبانده بود. متوجه شدم نام پوریا را بر اساس نگاهی که به یکی از سرودههای پوریای ولی داشته برای پسرش انتخاب کرده است. پوریای ولی گفت: صیدم به کمند است / از همت مولا علی بخت بلند است ...». ابتدا گزینه عنوان کتاب مصرع اول این بیت بود ولی در پایان کار عنوان کتاب تغییر یافت.
نویسنده زندگینامه شهید مدافع امنیت پوریا احمدی درباره انگیزه و هدفش که چرا به نگارش زندگینامه این شهید پرداخته است، بیان کرد: برای نگارش روایتی از زندگی شهید احمدی به نشر 27 دعوت شدم. با توجه به سابقه مطلوبی که در حوزه مستندنگاری و خاطرات شفاهی دفاعمقدس و ادبیات مقاومت داشتند، قطعا از ابتدا برایم همکاری با نشر مطلوب بود. برایم جالب بود یک جورهایی با شهید احمدی هممحلهای هستم ولی نسبت به سایر شهدای مدافع امنیت کمتر نامش را شنیده بودم و حتی شخصا بنری در محله میدان شهدا و خیابان ایران و شکوفه از او به چشمم نخورده بود. حدسم درست بود و خانواده شهید بارها در طول مصاحبهها اظهار کردند از طرف سپاه گفته شده بنرهای شهید را برای جلوگیری از هرگونه ناامنی احتمالی از محله جمعآوری کنند. نخستینباری بود که درباره شهید مدافع امنیت کار میکردم. همین موضوع فی نفسه برایم خیلی جذابیت داشت. البته سال قبل برای ساخت مستند تصویری راجع به بسیجی شهید محمدمهدی رضوان، پژوهشی را راجع به شهدای مدافع امنیت داشتم ولی تجربه نگارش کتاب قطعا متفاوت بود.
طاووسی درباره روند پژوهش و نگارش اثرش گفت: ابتدا متن حاصل از 22 ساعت مصاحبهای که سرکار خانم زمانی از خانواده شهید و دوستانش گرفته بود، در اختیار من قرار داده شد. برای رسیدن به تصویر واقعی از زندگی شهید و تکمیل جزئیات وقایع، در طول نگارش نیاز دیدم با مادر شهید خانم نازی آذری و همسر شهید خانم فتحی و دخترانش چند ساعتی را مصاحبه داشته باشم تا جزئیات خاطرات بخوبی برجسته شود. همچنین برای پرداختن به حوادث اغتشاشات شهریور سال 1401 لازم دیدم با حجتالاسلام کارخانه که شاهد واقعه و از مجروحان این حادثه بود، مصاحبهای داشته باشم. هر آنچه از لحظه شهادت پوریا در این کتاب نوشتم، نقل قول راویها بود و بهخاطر مسائل حفاظتی و امنیتی، مستندات تصویری دوربینهای محل حادثه در اختیار بنده قرار نگرفت. طبیعی است به دلیل اینکه ضارب اصلی پیدا نشده بهخاطر موارد امنیتی این امکان وجود نداشت.
فائزه طاووسی درباره انتخاب نوع زاویه دیدی که برای نگارش کتابش از آن استفاده کرده و چرایی انتخاب این نوع زاویه دید، گفت: برای این کار زاویه دید سومشخص همراه با نقل قول مستقیم راویان را برای روایت انتخاب کردم. نقل قولها فضای این کار را مستندتر کرد. تمام تلاشم را کردم چیزی اضافه بر اسناد و گفتههای راویان ننویسم. راویان با نقل قولها و روایتهایشان در زمانهای مختلف از شهید، کتاب را جلو میبرند. هر کجا نیاز به جزئیات دقیقتر برای توصیف فضا و احوالات شهید داشتم، از خانواده شهید و دوستانش کمک گرفتم.
طاووسی در ادامه بیان کرد: ویژگی بارز شهید پوریا احمدی من را جذب خودش کرد، این بود که وی همین سال قبل در کنار همه مردم معمولی، یک زندگی خیلی معمولی و ساده داشت. حتی راننده یکی از اپلیکشینهای اینترنتی بود. یک پدر خیلی خوب برای دخترانش، یک همسر خوب و یک پسر خوب برای مادرش بود. با اینکه سالها در بسیج مسجد فعال بود ولی تیپ و قیافه بسیجیواری نداشته و بارها هم از سوی فرماندههانش بهخاطر سبک لباس پوشیدنش، صحبت کردنش و سیگار کشیدنش مورد توبیخ قرار گرفته بود. در لحظه حساس که ممکن است بعضی بسیجیها و نظامیها احساس تکلیفی نکنند، احساساتش در برابر کشیدن چادر از سر زنان و دختران جریحهدار شده و وارد صحنه
میشود.
لحظههایی برای آدم پیش میآید که واقعا یک لحظه بیشتر نیست و باید سریع تصمیم گرفت. اگر از آن استفاده کردی و توانستی یک کار بموقعی انجام دهی، آن وقت حسن عاقبت پیدا میکنی. به نظرم شهید پوریا احمدی از زوایایی خصوصیاتش از جنس خصلتهای شهید حمیدرضا الداغی بود. کسی که لحظه طلاییاش را درست درمییابد. یک آدم خیلی معمولی که در هیچ کجا او را به عنوان آدم خیلی متشرع و کنشگر نمیشناسند ولی در یک آن و یک لحظه تصمیم بموقع میگیرد.
شهید پوریا احمدی چند سالی راننده شخصی استاد سیدمحمد شجاعی بود. با استاد شجاعی برای این پروژه مصاحبه داشتیم. ایشان در بخشی از مصاحبه که در کتاب هم این روایت را آوردهام، گفتند: «از 17 سالگی تجربه حضور در جنگ و جبهه را داشتم. آن زمان خیلیها وقتی شهید میشدند، یک جمله تکراری بین رزمندگان وجود داشت: «اصلا فکر نمیکردیم فلانی شهید بشه!» تصور همه این بود که طرف باید نوربالا بزند، حالات خاصی داشته باشد. آن موقع هم کسانی که خیلی دیده نمیشدند، صافتر و زلالتر بودند، زودتر میرفتند. شعر معروفی هست که رهبر انقلاب هم خواندهاند: از آخر مجلس شهدا را چیدند... داستان همین است، انگار پوریا آخر مجلسی بود ولی قربش بیشتر از همه».
فائزه طاووسی نظرش را درباره بهتر شناساندن شهید پوریا احمدی برای نسل جوان و شاکله معرفی امثال این شهید مدافع امنیت اینگونه بیان کرد: کار پژوهشی و تولید آثار مکتوب مستندنگاری قدم اول است. اینها میتواند زیرساخت خوبی برای قالبهای دیگر هنری باشد. میتوان از این محتوا برای آفرینشهای ادبی و هنری در دیگر رشتهها مثل فیلمنامه، نمایشنامه، مستند تصویری و کتاب کودک استفاده کرد. قطعا برای نشان دادن حقیقت آرمان و امنیت، فرمهای متنوعی مورد نیاز است.
طاووسی در آخر صحبتهایش درباره ویژگی بارز کتاب زندگینامه شهید پوریا احمدی برای مخاطبان گفت: بخشی از ساختار کتاب متوجه روایت پیشینه خانوادگی شهید، بویژه مادر شهید است. مادر شهید به شخصه در زندگی کاریاش روایتهایی از دوران انقلاب و جنگ دارد که از دریچه نگاه یک پرستار فعال در دهههای 50، 60 و 70 به آن پرداخته شده است. به طور کلی محتوای کتاب، زندگیمحور است و روایت راویان امکان نزدیکی و همزادپنداری با قهرمان کتاب یعنی پوریا را فراهم میکند.
او در ادامه مطرح کرد: از ابتدای شروع کار مسؤولان نشر 27 تصمیم داشتند کتاب زندگینامه شهید پوریا احمدی به مناسبت سالگرد شهادت ایشان یعنی مهر 1402 وارد بازار نشر شود که انشاءالله مانعی نباشد و این اتفاق مهم رخ دهد.