محمد رشوند: اگرچه آزادکاران ایران نسبت به 2 سال قبل در جامجهانی نتوانستند درخشش همیشگی را داشته باشند اما اهالی کشتی متفقالقول اعتقاد دارند در دوره ریاست علیرضا دبیر، ورزش اول ما از حیث مدالآوری و همچنین سختافزاری پیشرفت شگرفی داشته است. اگر قرار به مقایسه 3 دوره ریاست مرحوم یزدانی خرم، رسول خادم و علیرضا دبیر باشد، همین حالا دبیر با فاصله معناداری در صدر است اما در ورزش باید علاوه بر مدال و عنوان، به یادگارهای تاریخی یک رئیس فدراسیون توجه کرد. مثال سادهاش را میشود در فوتبال و در دورهای که آرسن ونگر هدایت توپچیهای لندنی را به عهده داشت، نظاره کرد. اگرچه ونگر در مقایسه با فرگوسن هرگز کارنامه پرباری نداشت اما نباید فراموش کنیم سیاستهای باشگاه آرسنال برخلاف آن دوره منچستر، ساخت و فروش ستاره بود تا از قبال آن بتوانند ورزشگاهی بهتر و بزرگتر بسازند. در ورزش بدون سختافزار نمیشود به پیشرفت در آینده خوشبین بود. ونگر در دوره خود با فروش ستارههایی که حفظ آنها قطعا منجر به جامهای پرتعداد برای آرسنال میشد، خدمت بزرگتری را به توپچیها کرد و آنها از ورزشگاه هایبری قدیمی پا به ورزشگاه جدید و مدرن خود با نام تجاری «امارات» گذاشتند. بدون شک همان فداکاریها باعث شده امروز آرسنال بر خلاف سالهای قبل بتواند با درآمد بالاتری، در کورس قهرمانی لیگ جزیره حضور داشته باشد.
حالا بازگردیم به فدراسیون کشتی در دوره زمامداری علیرضا دبیر؛ فردی که از حیث ورزشی به قله کشتی یعنی طلای المپیک (2000 سیدنی) رسید. او علاوه بر تحصیلات آکادمی و استادی دانشگاه، در عرصه شورای شهر هم چند دوره فعالیت کرد تا با کارنامه پربار و تجربیاتی گرانقدر، رئیس فدراسیون کشتی شود. کشتی ما نسبت به دیروز چه تفاوتی کرده است؟ این سوالی است که باید بروید و از مدالآوران و ملیپوشان این رشته بپرسید. یکی دو دهه قبل، وقتی کشتیگیری خودش را 9 ماه در خانه کشتی حبس میکرد تا به مدال جهانی برسد، از آن روزها به عنوان بدترین روزهای زندگیاش یاد میکرد، چرا که اردوی شبانهروزی کشتی، هیچ تفاوتی با حضور یک سرباز در پادگان نداشت. با کمترین امکانات رفاهی و تفریحی آنها 2 ساعت در روز تمرین میکردند و غیر از زمان خواب، در اکثر مواقع بیکاری موجب میشد روحیهشان به مرور تحلیل رود. اما علیرضا دبیر که خود از جنس همین مدالآوران است و این زندگی سخت و پادگانی را تجربه کرده است، بعد از ریاست در فدراسیون کشتی، طرح ساخت و گسترش فاز دوم خانه کشتی را پیش گرفت و حالا خانه کشتی ما یکی از مدرنترین و پرامکاناتترین اماکن ورزشی ما به حساب میآید. دبیر زندگی در اردو آن هم برای 9 ماه در سال را تجربه کرده و میداند اگر روحیه ورزشکار در این مدت به خاطر تکرار مکررات و عدم بازسازی، تخریب شود، با بالاترین آمادگی بدنی هم نمیتواند در میادین جهانی موفق شود. کارنامه او از حیث مدالآوری کاملا مشخص است و میتوانید مدالهای کسب شده فدراسیون او قبل از همین مسابقات اخیر جهانی را ببینید.
اما کار بزرگی که علیرضا دبیر برای کشتی ایران انجام داد و تا دههها بعد از او برای ورزش اول ما به عنوان میراث نیک باقی میماند، همین ساختوسازهایی است که قطعا هزینه زیادی داشته است. دبیر برای گرفتن حق کشتی از رو در رویی با مدیران مافوق خود هم فرو نگذاشت و باید پذیرفت او را نه با مدالها که هم اینک بیشتر از 2 رئیس قبل است که با تجهیز خانه کشتی و دیگر ساختوسازها به یاد خواهند آورد. نگاهی به فدراسیون فوتبال و مشکلات بزرگ و کوچک این روزهای این رشته بیندازید تا متوجه شوید ملاک سنجش یک فدراسیون موفق چیست. نه اینکه علیرضا دبیر هیچ نقص و اشتباهی نداشته باشد اما او به عنوان یک قهرمان المپیک، بهتر از قبلیها کمبودهای کشتی را دیده و میخواهد علاوه بر مدال و افتخار، از خود میراثی به یادگار بگذارد تا بعدها او را با آن به یاد آورند.