حنیف غفاری: ملاقات اخیر رهبر کرهشمالی و رئیسجمهور روسیه، مولد نگرانیهای جدیدی در اردوگاه ناتو بوده است. همافزایی پیونگیانگ و مسکو در گلوگاه زمانی بسیار حساس کنونی - یعنی در برزخ جنگ و صلح در اوکراین – قطعا خروجی مطلوبی به سوی بازیگران غربی در دو سوی آتلانتیک نخواهد داشت. بدیهی است بایدن، ریشی سوناک و حتی امانوئل مکرون و اولاف شولتس نمیتوانند موضع صریحی در این باره اتخاذ کنند، زیرا این مساله، به معنای ابراز ترس علنی آنها نسبت به تبعات همپوشانی تسلیحاتی روسیه و کرهشمالی در صحنه نبرد اوکراین خواهد بود. در چنین شرایطی سران کاخ سفید و اتحادیه اروپایی از مهره بازی خود در سازمان ملل متحد کمک گرفتهاند تا با ادبیاتی ظاهرا حقوقی و در واقع تهی از منطق راهبردی هزینههایی را در مسیر این همگرایی ایجاد کنند. این مهره، کسی نیست جز آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد!
در حالی که دیدار کیم و پوتین مورد توجه رسانهها و افکار عمومی قرار گرفته، آنتونیو گوترش با یادآوری تحریمهای سازمان ملل علیه کرهشمالی یادآور شد هر گونه همکاری با پیونگ یانگ باید با در نظر گرفتن این تحریمها باشد. دبیر کل سازمان ملل با توجه به سفر کیم به روسیه و بالا گرفتن ظن همکاری نظامی مسکو و پیونگ یانگ در این باره تصریح کرد: هر شکلی از همکاری هر کشوری با کرهشمالی باید با توجه به تحریمهای اعمالشده از سوی شورای امنیت باشد.
واشنگتن پیشتر هدف رهبر کرهشمالی از سفر به روسیه را عقد قرارداد همکاری با مسکو و در راس آن حمایت نظامی کشورش از روسیه در جنگ اوکراین عنوان کرده بود.
گوترش در حالی نسبت به همکاری تسلیحاتی پیونگ یانگ - مسکو واکنش نشان داده است که طی روزهای گذشته، نسبت به ارسال مهمات حاوی اورانیوم ضعیف شده از سوی آمریکا و انگلیس به اوکراین سکوت کرده و حتی کمترین گامی در محکومیت مداخلهگراییهای مستمر غرب در محیط پیرامونی 2 کشور چین و روسیه برنداشته بود. حساسیت ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد نسبت به هر عامل بالقوه یا بالفعلی که محاسبات راهبردی یا تاکتیکی ناتو را بر هم بزند، در نوع خود قابل تامل است! این قاعده درباره جنگ اوکراین نیز صدق میکند. بهتر است گوترش به عنوان دبیرکل سازمان ملل متحد، قبل از آنکه صرفا به فکر صیانت از منظومه امنیتی آتلانتیکیها باشد به 3 سوال مهم درباره جنگ اوکراین و نقشآفرینی خود و سازمان به اصطلاح بینالمللی متبوعش در این خصوص پاسخ دهد.
1- سازمان ملل متحد چه اقدامات عملیاتی و ملموسی را در جلوگیری از طرح مکرر مقوله گسترش ناتو به شرق صورت داده است؟(پاسخ این سوال بسیار قابل اهمیت است، زیرا اکثر قریب به اتفاق تحلیلگران حوزه روابط بینالملل ریشه اصلی منازعه اخیر را اصرار ناتو بر عضویت اوکراین در این مجموعه تلقی میکنند.)
2- سازمان ملل متحد پس از وقوع جنگ اوکراین، چه اقدام عملیاتی و ملموسی در راستای چینش میز مذاکرات صلح میان طرفین منازعه صورت داده است؟! چرا گوترش از کنار اقدامات علنی و چندباره لندن و واشنگتن در برهم زدن مذاکرات صلح میان روسیه و اوکراین به سادگی گذشت؟
3- چرا در برهه حساس و سرنوشتساز کنونی که شاهد ارسال بیحد و حصر سلاحهای ممنوعه خطرناک به میدان جنگ اوکراین هستیم، دبیرکل سازمان ملل متحد حتی یک بیانیه ساده در محکومیت این اقدام از سوی ناتو نداده است؟
بدون شک دبیرکل پرادعای سازمان ملل متحد پاسخی در برابر این سوالات نداشته و نخواهد داشت! جنگ اوکراین، مصداق عینی مردودی سازمان ملل متحد در 2 مرحله قبل و حین نبرد بوده و قطعا در آیندهنگاری جنگ اوکراین نیز مقامات ارشد سازمان ملل، نقش متغیری وابسته به ناتو را ایفا خواهند کرد. در چنین وضعیتی ابراز نگرانی گوترش درباره همکاری و همافزایی پیونگ یانگ و مسکو، نه به دلیل عبور از خطوط قرمز تحریمی مورد تاکید شورای امنیت سازمان ملل، بلکه به دلیل تعهدات پشتپرده وی به ناتو مبنی بر هموار کردن مسیر مداخلهگرایی آتلانتیکیها در جنگ اوکراین صورت گرفته است. بهتر است گوترش بداند مواضع ضد و نقض وی در حوزه امنیت جهانی، به مراتب بیشتر از آنچه تصور میکند مورد رصد و قضاوت افکار عمومی دنیا قرار میگیرد.