نخستوزیر رژیم صهیونیستی، پیمانکار آشوبها و اغتشاشات پاییز 1401 از پشت تریبون سازمان ملل ایران را به حمله اتمی تهدید کرد!
گروه سیاسی: دشمنی رژیم صهیونیستی با مردم ایران و نه صرفا جمهوری اسلامی، عیانتر از هر زمان دیگری شده است.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی هفته گذشته در سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل، در اظهارنظری جنایتکارانه و تروریستی، ایران را به حمله هستهای تهدید کرد. نخستوزیر صهیونیستها پشت تریبون رسمی سازمان ملل، با تکرار ادعاهای واهی خود علیه ایران، گفت: «ایران باید با تهدید معتبر هستهای روبهرو شود».
به طور مشخص نتانیاهو با اظهارنظر خطرناک خود در سازمان ملل، صراحتا ایران را به بمباران هستهای تهدید کرد! اظهارنظری که به وضوح ماهیت خطرناک و ضدانسانی رژیم صهیونیستی را عیان کرد. در واقع نتانیاهو با این تهدید، از پشت تریبون سازمان ملل، تمایل خود برای کشتار جمعی ایرانیان را نشان داد.
اگرچه چند ساعت پس از تهدید نتانیاهو به کشتار جمعی مردم ایران، دفتر او در اطلاعیهای مدعی شد منظور نخستوزیر رژیم کودککش و جنایتکار صهیونیستی، حمله نظامی بود و نه حمله هستهای اما به اعتقاد کارشناسان و با توجه به سابقه ضدایرانی صهیونیستها، این اطلاعیه دفتر نتانیاهو یک برنامه از پیش پیریزی شده برای کاهش تبعات اظهارنظر نخستوزیر رژیم صهیونیستی چه در ایران و چه در افکار عمومی دنیا بوده است. البته ابراز تمایل نتانیاهو برای بمباران هستهای ایران و کشتار جمعی مردم ایران، پیش از این نیز توسط برخی دیگر از مقامات رژیم صهیونیستی و متحدانشان در آمریکا اعلام شده بود. از همین رو مشخص است یکی از آرزوهای اتاقهای فکر تصمیمگیر در رژیم صهیونیستی، حمله هستهای به ایران است. از آنجا که ایران طی ۲ دهه اخیر با توسعه برنامه هستهای خود و غنیسازی در سطوح بالا، به یک توان هستهای قدرتمند دست یافته و قدرت بازدارندگی هستهای ایجاد کرده، باید گفت بمباران هستهای ایران و کشتار جمعی مردم کشورمان صرفا یک آرزوی محال و دست یافتنی برای صهیونیستها و متحدان آمریکایی آنهاست. همچنین باید گفت برنامه هستهای کشورمان با وجود ترور دانشمندان ایران توسط سرویس جاسوسی- تروریستی موساد، با قدرت به راه خود ادامه میدهد و هر روز شاهد پیشرفت روزافزون در این زمینه هستیم.
* از مهسا امینی تا بمباران هستهای
تهدید بیسابقه بمباران هستهای ایران و کشتار جمعی ایرانیان در حالی از سوی نخستوزیر رژیم صهیونیستی و مهمتر از آن، از تریبون رسمی سازمان ملل انجام شده، که طی یک سال گذشته اسرائیل برنامه گستردهای برای اثرگذاری بر افکار عمومی مردم ایران طراحی و عملیاتی کرده است. به همین خاطر به اعتقاد کارشناسان، تهدید بیسابقه نتانیاهو مبنی بر حمله هستهای به ایران، در امتداد عملیات روانی یک سال اخیر صهیونیستها روی افکار عمومی ایرانیان شکل گرفته است.
به طور مشخص و ثابت شدهای رژیم صهیونیستی در یک سال اخیر نقش محوری در ایجاد اغتشاش، آشوب و ناامنی در ایران داشته است. چنانکه در جریان ناآرامیهای پاییز ۱۴۰۱ که بر اساس اطلاعیههای تبیینی وزارت اطلاعات ایران، از سوی دستگاههای امنیتی کشورهای بیگانه طراحی و عملیاتی شده، دستگاه اطلاعاتی رژیم صهیونیستی و موساد نقش ویژهای در این باره داشتهاند. نقش محوری موساد و رژیم صهیونیستی در اغتشاشات سال گذشته و سوءاستفاده آنها از ماجرای فوت مهسا امینی اما به مرور رونمایی شد.
پس از فروکش کردن آشوبهای خیابانی به بهانه درگذشت مهسا امینی، نقش صهیونیستها در این آشوبها علنیتر شد. فروردینماه امسال دیکتاتورزاده پهلوی - از لیدرهای خارجی جریان آشوب و ترور در ایران - به سرزمینهای اشغالی سفر کرد. به اعتقاد کارشناسان، این سفر در راستای تلاش رژیم صهیونیستی برای اعتباربخشی به رضا پهلوی انجام شد. لیدر سلطنتطلبان در این سفر بر ضرورت تعامل بیشتر با اسرائیل تاکید کرد و از آیندهای با دوستی ایران و رژیم صهیونیستی گفت. نکته قابل تامل اما در ارتباط با این سفر، همراهی تمام وقت گیلا گاملیل، وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی با ربع پهلوی بود تا نشان داده شود سفر لیدر آشوبها در ایران، یک برنامهریزی و طراحی اطلاعاتی - امنیتی از سوی رژیم صهیونیستی است. البته این برنامهریزی اطلاعاتی - امنیتی روی آشوبها و ایجاد ناامنی در ایران به مرور زمان شفافتر شد. چنانکه ۱۵ شهریورماه امسال، درست ۱۰روز پیش از سالگرد فوت مهسا امینی و فراخوان ضدانقلاب خارجی برای از سرگیری آشوب در ایران، گیلا گاملیل، وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی به لندن رفت و در جلسهای که ترتیب داده بود، با خبرنگاران رسانههای ضدانقلاب، از بیبیسی فارسی تا صدای آمریکا، منتو، اینترنشنال و... به گفتوگو نشست؛ جلسهای که بلافاصله اعلان و فیلم آن منتشر شد. بر اساس گزارش صهیونیستها، دیدار وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی با عوامل رسانهای فارسیزبان ضدایرانی، بخشی از کمپین او برای ایجاد کانالهای ارتباطی با گروههای مختلف ضدایرانی خارج از کشور بود. در این جلسه هماهنگیهایی برای فراخوان ۲۵ شهریور صورت گرفت و البته گیلا گاملیل تصریح کرد سفر فروردینماه دیکتاتورزاده پهلوی به سرزمینهای اشغالی، «بخشی از تدارکات برای فردای پس از جمهوری اسلامی» بوده است. اما ماجرای میزبانی از ربع پهلوی در سرزمینهای اشغالی و بعدتر دیدار وزیر اطلاعات صهیونیستها با عوامل رسانههای آشوبطلب ضدانقلاب در آستانه موعد فراخوان اپوزیسیون ایرانی برای ایجاد اغتشاش در سالگرد فوت مهسا امینی، به وضوح نشان داد فتنه پاییز ۱۴۰۱ توسط کارفرمای اسرائیلی دنبال میشود و در واقع صهیونیستها که پیش از این توسط موساد و از پشت پرده به مدیریت آشوب و ناامنی در ایران اقدام میکردند، حالا تغییر راهبرد داده و به صورت علنی مدیریت پروژه زن، زندگی، آزادی را در دست گرفتهاند، کما اینکه طی روزهای اخیر و هنگام سخنرانی رئیسجمهور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل نیز، یکی از دیپلماتهای رژیم صهیونیستی تصویری از مهسا امینی در دست گرفت تا نشان دهد پرچم پروژه زن، زندگی، آزادی بدونشک در اختیار رژیم جنایتکار و ضدبشری صهیونیستی است. نکته قابل تاملتر اینکه در ماههای اخیر، رسانههای فارسیزبان خارجنشین که نمایندگان آنها با وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی جلسه توجیهی برگزار کردند، در برنامههای خود تلاش کردند پس از تئوریزه کردن موضوع تجزیه ایران، «حمله نظامی به ایران» را به بهانه مقابله با جمهوری اسلامی مطرح و توجیه کنند. این رسانهها ذیل عنوان ضرورت فشار مضاعف بر ایران، تلاش کردند همزمان تشدید تحریمهای اقتصادی و ضرورت حمله نظامی به ایران را به اصطلاح نرمالیزه کنند؛ اقدامی که حالا با تهدید بیسابقه نخستوزیر رژیم کودککش صهیونیستی مبنی بر بمباران هستهای ایران و کشتار جمعی مردم ایران، به صورت علنی رمزگشایی شده و دیگر جای شک و شبههای نسبت به دشمنی اسرائیل نه با جمهوری اسلامی بلکه با کلیت ایران، باقی نمیماند.
بر همین اساس تحلیلگران اعتقاد دارند اقدام بیسابقه نخستوزیر رژیم صهیونیستی در طرح تهدید حمله هستهای به ایران، در امتداد پروژه علنی شدن حمایت آنها از پروژه زن، زندگی، آزادی و اثبات نقش محوری آنها در هدایت این آشوبها و ناامنیها در ایران است. به عبارت دیگر، برنامه صهیونیستها برای علنی کردن نقش محوری خود در هدایت و مدیریت پروژه زن، زندگی، آزادی در راستای یک عملیات روانی برای تأثیرگذاری روی افکار عمومی مردم ایران و جا انداختن حمله هستهای به خاک کشورمان شکل گرفته است.
با توجه به این موارد، اکنون در ایران، شرایط تا حد مطلوبی برای فهم واقعبینانه افکار عمومی از ماهیت و اهداف پروژه زن، زندگی، آزادی و مدیریت پیدا و پنهان آن و نیز ماهیت گروههای ضدایرانی خارجنشین فراهم شده است.
بی اعتنایی مردم به فراخوان آشوب و از سرگیری اغتشاشات در سالگرد فوت مهسا امینی نشانهای از وجود آگاهی در جامعه ایرانی نسبت به ماهیت این فتنه است و حالا تهدید بیسابقه نتانیاهو مبنی بر بمباران هستهای ایران، گزاره بسیار مهم و اثرگذاری برای بسط و تعمیق این آگاهی مردم خواهد بود.