به گزارش محققان پژوهشکده دانشگاه بیستمتری جِی، علت مرگومیر در فارغالتحصیلان مدارس غیرانتفاعی لاکچری و فوق لاکچری با فارغالتحصیلان مدارس غیر لاکچری فرق میکند.
دانشمندان این پژوهشکده در پژوهشی بیستساله و بررسی فرآیندها و آمارهای بهدستآمده، ابتلا به نقرس را شایعترین علت سراشیبی زندگی این افراد اعلام کردند. مطابق با گزارشهای این گروه علمی، از میان افرادی که در این پژوهش شرکت کردند، حدود چهار درصد آنها از این مدارس فارغالتحصیل شده بودند که جمعیت چهارصدنفری آنها نشان میدهد در این پژوهش، چهارصد ضرب در صد نفر شرکت کرده بودند؛ به زبان دیگر، چهل هزار نفر در این پژوهش علمی شرکت کردند.
با آنالیزها و متاآنالیزهای صورت گرفته، مشخص شد علت شروع این سراشیبی که با نقرس همراه است، خورد و خوراک این افراد در همان سالهای مدرسه است. مطالعات عمیقتر این گروه پژوهشی کارکشته، ناهار این طیف از افراد پژوهش شده را مادر مشکلاتشان بیان کرد. منوی سفارش ناهار این افراد در سالهای تحصیل، نشان از گوشتی بودن تمام غذاهای وعده ناهارشان دارد. دنده کباب، خوراک استیک ایرلندی/اسکاتلندی، پای شترمرغ استرالیایی و مرغ درسته موزامبیکی به همراه مارچوبه از غذاهای پای ثابت منوی غذای مدارس لاکچری و فوقلاکچری بوده و این عادت تا بزرگسالی و حتی کهنسالی، گریبانگیر آنها بوده است. نکته جالب، خوراک میگوی ایرلندی و پای گاومیش هلوخوار اسپانیایی به عنوان پیشغذا و موهیتو با طعم شیرکاکائو به عنوان نوشیدنی بود که هیچ نظری درباره آنها نمیتوان داد زیرا باعث رنجبردن از رقیق شدن خواهد شد.
پژوهش دیگری با عنوان «اگر گوشت نبود، این افراد چه میکنند؟» آغاز شد که با توجه به نتایج هولآور آن و خونهای درون شیشه، سریعا ناتمام ماند و گروه پژوهشگر را بهسرعت از محل، متواری کرد.
این پژوهش با امتیاز علمی 9.7 از سایت معتبر imdb و امتیاز 60 از سایت معتبر Rotten Tomatoes ، در کنار پژوهشهای سطح بالای دیگر قرارگرفته است و از نامزدهای جایزه علمی خیک پنبهای است.
پژوهشگران دانشگاههای برتر دیگری نیز در سالهای اخیر به نتایجی برای این گروه بهاصطلاح چهار درصد که بچههایشان را در مدارس فوق لاکچری و لاکچری میگذارند، رسیدهاند. برای مثال، دکتر خسوس ناواس و همکارانش از دانشگاه پاور هورس شهر آلمریا، در سال 2019 دریافتند فارغالتحصیلان این مدارس از اختلالاتی نظیر بی عمویی، بی داییای و دیگر «بی»ها رنج میبرند. در ادامه تحقیقات دکتر ناواس و همکارانش، مشخص شد این افراد از برخی اختلالات لذت میبرند که در بلندمدت از آن رنج خواهند برد و یکی از آنها، یکییکدانه بودنشان است. ارجاع دکتر ناواس و همکارانش در این بحث به تحقیقات گستردهای بود که دکتر جیان لوئیجی لِنتینی و همکارانش در پژوهشکده دانشگاه رنزو باربِرا انجام دادند. طبق این پژوهش سه دههای، یکییکدانه بودن در 60.56 درصد مواقع باعث عجیب و غیراجتماعی بودن مورد آزمایشی بود.
در دو گزارش دیگر، پروفسور آندرس اسکوبار فقید که آزمایشهایی زیر نظر آزمایشگاه رفتارشناسی و میعانات گازی دومینک انجام داد، خاطرنشان کرده بود احساسات در این گروه خاص باید به شیوهای نوین ارزیابی شود. علت این ادعای پروفسور فقید را میتوان در رفتارهای بعد از فارغالتحصیلی و اجتماعی آنها جستوجو کرد. برای مثال، پروفسور اسکوبار (بدون گروه خاصی و بهتنهایی)، برنامههای این مدارس را به ورطه نقد کشاند و اثرات آن را برای این افراد، اختلالات نارسیسیستی بیان کرد.
نگاه از بالا به پایین این افراد در سنین جوانی و بزرگسالی، گاهی باعث افتادن آنها از ارتفاع میشود و آمار دست و پایشکسته به علت مواجهشدن با واقعیت، دور از انتظار نیست.
پژوهشهایی از این دست را میتوان با آنالیز و متاآنالیزهای مکرر و بدون توقف، تبدیل به تصمیمات مهمی جهت قدم برداشتن برای سلامت جامعه کرد و سیاستگذاران سلامت باید با ارجحیت دادن به عدالت سلامت و بهداشت، زندگی کهنسالی را برای این گروه از جامعه شیرین کنند؛ بدیهی است اگر از شیرینکنندههای مناسب جهت شیرینکردن استفاده نشود، اوج گرفتن مشکل دیابت در این افراد ممکن است هزینههای سلامت را افزایش دهد؛ البته استفاده مکرر از سونای شیرقهوه و بخار اکالیپتوس با رایحه کوالا، درمان مناسبی برای کاهش استرس و افزایش امید به زندگی آنها خواهد بود.
پیشنهاد میشود این موارد تحت پوشش بیمه قرار بگیرد تا هزینههای درمان، کاهش پیدا کند.