28 فروردین 97 طلاب و فضلایی که برای کلاس درس خارج رهبر حکیم انقلاب اسلامی به حسینیه امام خمینی آمده بودند، شاهد حضور یک استاد فاضل دیگر به عنوان سخنران در جلسه بودند و آن شخص کسی نبود جز معلم 40 ساله درسهایی از قرآن. ماجرا بدین گونه بود که حجتالاسلاموالمسلمین محسن قرائتی از رهبر انقلاب اسلامی درخواست میکند در یکی از جلسات درس خارج فقه ایشان حضور یابد تا درباره ضرورت توجه به تفسیر قرآن در حوزههای علمیه و مهجوریت قرآن در جامعه و کشورمان برای طلاب حاضر در درس معظمله سخنرانی کند. این پیشنهاد مورد استقبال رهبر انقلاب قرار میگیرد و موجب میشود حجتالاسلام قرائتی در ابتدای جلسه درس خارج فقه حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای در روز سهشنبه 28/۱/1397 به سخنرانی بپردازد.
حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی در این جلسه از مهجوریت قرآن دردمندانه سخن گفت و به روحانیون و طلاب نسبت به انزوای قرآن هشدار داد. بخشهای مهمی از این سخنرانی را مرور میکنیم:
«جایگاه قرآن در جامعه ما چیست؟ این قرآنی که خودش 2 مرتبه فرموده «خُذِ الکِتابَ بِقُوَّه»؛ جدی بگیریم قرآن را. هویت ما به قرآن است. چون در قرآن 4 تا توبیخ است: کَمَثل الحِمار، کَمَثل الکَلب، کَالحِجارَه، کَالاَنعام؛ اما یک توبیخ در قرآن است که خیلی داغ است: میگوید پوک! به کسانی که کتاب آسمانی را اقامه نکنند، لقب «پوک» داده خدا؛ یا أَهْلَ الْکِتابِ لَسْتُمْ عَلی شَیْء حَتَّی تُقیمُوا. کلمه «اقامه» راجع به 4 چیز در قرآن آمده: اَقِیمُوا الدّین، اَقِیمُوا الصَّلاه، اَقِیمُوا الوَزن، وَلَو آن هم اَقاموا التَّوراه. زندگی مادیمان هم بند به همین قرآن است. [میفرماید] وَلَو آن هم اَقاموا التَّوراه، اگر اینها تورات را اقامه کنند، لَأَکَلُوا؛ خب، اگر اقامه قرآن شد، لَأَکَلُوا، لَأَکَلُوا، لَأَکَلُوا؛ یعنی مادیاتمان هم بند به همین است. چون قرآن ذکر است: نَحنُ نَزَّلنَا الذِّکر، وَ مَن اَعرَضَ عَن ذِکرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنکاً.
یک سِری گیروگورها هم شاید بهخاطر این باشد که قرآن برای ما کتاب اصلی نیست. خدا به پیغمبر میگوید اگر میخواهی سخنرانی کنی، باید روی قرآن صحبت کنی؛ آیهاش هم این است: لِتُبَیِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ؛ یعنی تُبَیِّن ما نُزِّل. بله، شعر و خواب و تحلیل سیاسی هم هست اما اگر آنها هم بند به قرآن باشد ارزش دارد.
در این مساله محوریت قرآن، باید یک نهضت تفسیری ایجاد بشود. تجوید راه افتاده، حفظ قرآن راه افتاده، الحمدلله. ما 2 علم داریم در قرآن که این 2 علم با توبیخ است، یعنی با توبیخ میگوید چرا نمیروی سراغش؟ یکی تفقّه است: «لَولا نَفَرَ» -آیه «نَفْر»- چرا نمیروید «لِیَتَفَقَّهُوا»؟ این «تفقّه» با توبیخ؛ الحمدلله حوزهها هم براساس همین آیه راه افتاد، فعالند. یک آیه دیگر هم داریم، آن هم «تدبر» است، میگوید: «اَفَلا یَتَدَبَّرُونَ القُرآن»؛ منتها تفقه یک توبیخ دارد -«لولا نفر لیتفقّهوا» یک توبیخ دارد- اما در آیه تدبر 2 تا توبیخ هست: [اول] «اَفَلا یَتَدَبَّرون»، 2 مرتبه -توبیخ دوم- «اَم عَلَى قُلُوبٍ اَقفالُها»؛ 2 تا توبیخ برای تدبر است. حدیثی از امام رضا هست که فرمود: اینکه نماز واجب شد برای این است که قرآن از مهجوریت بیاید بیرون.
وقتی موعظه میخواهیم بکنیم، آیات موعظه را بگوییم: فَذَکِّر بِالقُرآن مَن یَخافُ وَعِید؛ چرا جای دیگر میروید؟ در حوزهها «معاونت تهذیب» هست برای اخلاق طلبهها؛ آیات اخلاقی را بگویند؛ آیات اخلاقی را اگر بگویند، هم تفسیر است، هم تهذیب است، هم طلبه که این را یاد گرفت میرود توی محلهشان میگوید؛ عید، تابستان، ماه رمضان، محرم؛ یعنی ما اخلاقمان جدا است از تفسیرمان. سیاست هم میخواهیم بگوییم آیات سیاسی را باید بگوییم، چند صد آیه سیاسی داریم در قرآن، همانها را اگر بگوییم مردم تشکر میکنند. ما مزه قرآن را نچشیدهایم بعضیهایمان و نچشیدهاند بعضیهایشان؛ نه چشیدهایم و نه توانستهایم بچشانیم. به هر حال مساله قرآن را جدی بگیریم.
فکر هم نکنید قرآن علم نیست. امام رضا فرمودند: مَن اَرادَ العِلم فَلیُثَوِّرِ القُرآن -«ثور» با «ث» یعنی انقلاب - برای علم، قرآن را زیرورو کنید.
ما از اول باید برگردیم خاکِ باغچه را عوض کنیم. ما که طلبه بودیم به ما میگفتند: «ضرب زیدٌ عمرواً»، خب بگو «ضربالله مثلاً»؛ حالا چرا از «ضَرَب» شروع کردی؟ بگو: «رَحِمَالله عَبداً»؛ از رحم خدا شروع کن، چرا از کتککاری شروع کردی؟ میگویند یک کسی طلبه شد فرار کرد. گفتند چرا؟ گفت بزن بزن است؛ اوّل میگویند ضَرَب، یک مرد غایب زد؛ ضَرَبا، جفتی زدند؛ یک خانم هم پیدا شد، ضَرَبَتْ؛ دوتایی شدند، ضَرَبتا؛ بزن بزن است! هر چه میخواهیم بگوییم، اول نگاه به قرآن کنیم. بنده 5 هزار ساعت در تلویزیون صحبت کردهام، الان هم اگر اینجا سکته کنم، 5 هزار سخنرانی ذخیره دارم. الان قرآن در بین ما، روی کیف عروس و بالای سر مسافر و بِکَ یا الله و استخاره و نمیدانم از این برخوردهای اینطوری بوده؛ کاشیکاریهایش هم که دمِ پشتبام کاشیکاری میکنند با خط کوفی که ما نمیفهمیم. یک مقدار باید قرآن بیشتر بخوانیم؛ بهخصوص آنهایی که قرائتشان خوب است، صوت خوب دارند. قرآن جاذبه دارد آقا، قرآن جاذبه دارد؛ هرچه میخواهیم بگوییم، قرآن در آن زمینه جاذبه دارد.