گروه سیاسی: عملیات بیسابقه و گسترده گروههای مقاومت فلسطین علیه رژیم صهیونیستی که از روز شنبه هفته جاری با عنوان توفان الاقصی آغاز شد، علاوه بر مردم فلسطین، خوشحالی مسلمانان و آزادگان جهان را در پی داشت. حتی مقامات برخی کشورهای غیراسلامی نیز ضمن حمایت از مردم مظلوم فلسطین، به انتقاد از اقدامات اسرائیل پرداختند. با این حال، برخی افراد نیز روزه سکوت گرفتهاند؛ نه در تقدیر از عملیات بیسابقه مقاومت فلسطین سخنی گفتند و نه در ارتباط با جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه که در پاسخ منفعلانه به عملیات توفان الاقصی در حال انجام است، صحبت کردند.
امام جمعه اهل سنت مسجد مکی زاهدان، از جمله این افراد است. عبدالحمید اسماعیلزهی که در یک سال اخیر از هر موضوع باربط و بیربطی برای اظهار نظر استفاده کرده است، هنوز هیچ موضعی در ارتباط با اتفاقات روزهای اخیر اتخاذ نکرده و در سکوت مطلق به سر میبرد.
در جریان اغتشاشات سال قبل که به بهانه فوت مهسا امینی در کشور به راه افتاد، امام جماعت مسجد مکی نیز تصمیم گرفت در میان گروههای اپوزیسیون ایرانی جایگاهی برای خود دست و پا کند. از همین رو تریبون نماز جمعه مسجد مکی را تبدیل به بلندگوی جریان ضدایرانی کرد. حمایت از آشوبطلبان، ایجاد هجمه علیه مدافعان امنیت جامعه و اظهارنظر درباره موضوعات مختلف که در راستای اهداف جریان رسانهای آشوب انجام میگرفت، اقداماتی بود که از سوی عبدالحمید اسماعیلزهی انجام شد که کم و بیش تا امروز نیز ادامه دارد. اسماعیلزهی در حالی در قبال توحش رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم فلسطین سکوت کرده که در روزهای اخیر، با ستایش از نرگس محمدی، اهدای جایزه سیاسی و مغرضانه صلح نوبل به وی را تبریک گفته بود؛ تبریکی که به احتمال فراوان در راستای جلب توجه جریان ضدایرانی خطاب به نرگس محمدی صادر شده است، چرا که نرگس محمدی از جمله حامیان جریان آشوبطلب زن، زندگی، آزادی است و به دلیل اقدام علیه امنیت ملی ایران در زندان به سر میبرد. البته تلاشهای امام جماعت مسجد مکی برای جلب توجه جریان آشوب چندان هم بینتیجه نبوده و باعث شده رسانههای فارسیزبان خارجنشین که پیش از اینها ضدیتشان با دین ثابت شده، به محلی برای پوشش و انتشار مواضع جریان متحجر دینی تبدیل شوند. چنانکه رسانههایی مثل بیبیسی، اینترنشنال، منوتو و صدای آمریکا جمعه هر هفته به پوشش اظهارات امام جماعت مسجد مکی زاهدان میپردازند. پوشش گسترده اظهارات او در حمایت از فرقه مرتد و ضاله بهائیت، یکی از این موارد بود.
او حتی حاضر شده مواضع قبلی خود درباره مساله فلسطین را لگدمال کرده و نسخه به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی را تجویز کند. بهمن 1401 اسماعیلزهی در اظهاراتی، به حمایت از اشغالگری رژیم صهیونیستی پرداخت و بدون اشاره و توجه به اشغالگری و جنایت 78 ساله صهیونیستها علیه فلسطین گفت: حکومت اسرائیل و مردم فلسطین باید صلح کنند و فلسطینیها به یک حکومت مستقل برسند. فلسطین باید سرزمین مستقل خود و اسرائیل نیز حکومت و سرزمین مستقل خود را داشته باشد». بیراه نیست اگر بگوییم سکوت امروز اسماعیلزهی در قبال کشتاری که رژیم صهیونیستی در غزه به راه انداخته و بیتفاوتیاش نسبت به جان مردم مظلوم فلسطین، ریشه در همین اظهارات دارد. به احتمال فراوان، عبدالحمید نگران تزلزل جایگاه خود در جبهه اپوزیسیون ایرانی و کارفرمایان اصلی آنهاست که تاکنون اظهار نظری در ارتباط با حوادث اخیر فلسطین نداشته و موضعی اتخاذ نکرده است. ستایش و حمایت از نرگس محمدی و سکوت مطلق در ارتباط با اتفاقات فلسطین، دلیل دیگری جز این نمیتواند داشته باشد. عبدالحمید اسماعیلزهی باید این حقیقت تلخ را بپذیرد که او بیش از آنکه در خدمت اسلام باشد، اهداف دشمنان اسلام را پیش برده است. دفاع از موجودیت اسرائیل که سال قبل اتفاق افتاد و اکنون بیتفاوتی نسبت به کشتار مردم فلسطین، موید این امر است.