گروه سیاسی: بالاخره چند روز پس از عملیات ویژه مقاومت فلسطین علیه رژیم صهیونیستی و البته جنایات فجیع اخیر اسرائیل علیه مردم غزه که تا امروز نیز ادامه دارد، عبدالحمید اسماعیلزهی نسبت به اتفاقات اخیر واکنش نشان داد؛ واکنشی که به نظر میرسد بیش از آنکه در محکومیت اسرائیل اتخاذ شده باشد، در حمایت از رژیم صهیونیستی است.
امام جماعت مسجد مکی زاهدان در حساب ایکس خود نوشت: «درگیری اخیر اسرائیل و فلسطینیان باعث تلفات سنگین انسانی بویژه در میان غیرنظامیان شده است. جامعه جهانی به وظیفه خود برای توقف فوری این درگیری و پایان دادن به منازعه طولانی طرفین و حلوفصل عادلانه این قضیه که تضمینکننده حقوق مسلم و امنیت پایدار باشد، عمل کند». عبدالحمید اسماعیلزهی به طور مشخص و به صراحت، با چشمپوشی از جنایتهای 75 سال اخیر رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم فلسطین و غصب حق مسلم و مطلق فلسطینیها توسط این رژیم کودککش، به دنبال ایجاد امنیت پایدار برای شهرکنشینهای صهیونیست است.
با توجه به اقدامات و اظهارات عبدالحمید در یک سال گذشته، اتخاذ چنین موضعی از سوی او چندان هم دور از انتظار نبود. امام جماعت مسجد مکی زاهدان با این موضع که با فاصله چند روز پس از آغاز عملیات توفان الاقصی اعلام شد، به زعم خود خواسته است حد وسط را بگیرد. به عبارت سادهتر، او نه خواسته سیخ بسوزد و نه کباب اما پشت کردن عبدالحمید ریشه در چه مسالهای دارد؟
در جریان اغتشاشاتی که سال قبل به بهانه فوت مهسا امینی در کشور به راه افتاد و پروژه ایجاد ناامنی و در نهایت براندازی جمهوری اسلامی را دنبال میکرد، عبدالحمید اسماعیلزهی نیز در خط مقدم جبهه آشوب و ترور علیه امنیت ایران شمشیر زد.
حوادثی که در پی اظهارات ضدامنیت ملی عبدالحمید در هفته اول مهرماه 1401 در زاهدان به وقوع پیوست، در همین راستا قابل تحلیل و بررسی است.
علاوه بر این، حمایتهای متعدد از اغتشاشگران و آشوبطلبان، مرثیهسرایی برای اراذل جنایتکاری که به خاطر شهادت مدافعان امنیت دادگاهی میشدند، حمایت از فرقه ضاله و مرتد بهائیت و در نهایت عادیسازی و تطهیر اشغالگری رژیم صهیونیستی از جمله اقدامات اسماعیلزهی در راستای پیشبرد پروژه جریان آشوب و ترور در ایران بود.
امام جماعت مسجد مکی زاهدان به قدری در اتخاذ مواضع شاذ و ضدامنیت ملی پیش رفت که به پای ثابت برنامههای خبری شبکههای فارسیزبان خارجنشین از جمله بیبیسی، اینترنشنال، منوتو و صدای آمریکا تبدیل شد.
حالا با توجه به خدمات متقابل عبدالحمید و جریان تروریست آشوب، باید گفت او اساسا به خاطر همپیالگی با این جریان، نمیتواند موضعی بر خلاف خطمشی تعریفشده برای آنها داشته باشد. او نمیتواند مثل شبکه تروریستی اینترنشنال، بیبیسی یا منوتو به صورت مستقیم حمایت خود از اسرائیل را اعلام کند، به همین جهت در ارتباط با دوگانه حق و باطل در رویارویی اسرائیل و فلسطین، موضعی خنثی اتخاذ کرده است تا بر خلاف جریان آب شنا نکند.
اگر خبرنگاران و کارشناسان شبکههای فارسیزبان خارجنشین برای همدردی با رژیم صهیونیستی رخت عزای اسرائیل را به تن میکنند، عبدالحمید نیز با چشمپوشی و بیتفاوتی نسبت به حق مسلم و البته مظلومیت آشکار فلسطین، در تطهیر و تلطیف چهره جنایتکار و ضدانسانی اسرائیل گام برمیدارد. امام جماعت مسجد مکی از یک سو نمیخواهد با عنوان «حامی اسرائیل» بر سر زبانها بیفتد و از سوی دیگر نمیخواهد جریان آشوب و حامیان آن را از خود رنجیدهخاطر کند. با این حال، او فراموش کرده که مدتها پیش از این بر همگان ثابت شد همانقدر که جان اراذل و اوباش برایش اهمیت دارد، به همان میزان هم مساله فلسطین برایش فاقد اهمیت است.
بهمنماه سال قبل در یکی از نمازهای جمعه مسجد مکی زاهدان، عبدالحمید با بیتفاوتی نسبت به غصب سرزمین فلسطین توسط صهیونیستها گفت: حکومت اسرائیل و مردم فلسطین باید صلح کنند و فلسطینیها به یک حکومت مستقل برسند. فلسطین باید سرزمین مستقل خود و اسرائیل نیز حکومت و سرزمین مستقل خود را داشته باشد. او به صراحت از نظریه ۲ دولتی در فلسطین صحبت کرد و خواستار این شد که رژیم صهیونیستی بخشی از سرزمین فلسطین را تحت حکومت مستقل خود در آورد.
اسماعیلزهی در روزهای سفر سال گذشته جو بایدن به تلآویو هم از او خواسته بود «اسرائیلیها را متقاعد کند از سرزمینهای اشغالی عقبنشینی کنند و سرزمینهای فلسطین را به فلسطینیها واگذار کنند تا کشور مستقل فلسطین تشکیل شود و ۲ کشورِ مستقل با هم کار کنند!»
طرحی که عبدالحمید به دنبال تئوریزه کردن و احیای آن است، یک طرح آمریکایی - اسرائیلی است که با توافق شوم اسلو (که دامی برای مقاومت مسلحانه فلسطین بود) مطرح شد اما در ادامه به شکست انجامید.
اما اظهارات و مواضع صهیونیستپسند عبدالحمید واکنش علمای اسلام را در پی داشته است. در روزهای پایان فروردین امسال در پی اظهارات ضد فلسطینی امام جماعت مسجد مکی زاهدان، یک عالم برجسته اهل سنت وی را به مناظره دعوت کرد.
دکتر شیخ محمد الموعد، سخنگوی شورای علمای فلسطین در لبنان، ضمن دعوت عبدالحمید اسماعیلزهی به مناظره زنده در مقابل رسانههای عربی و فارسی اظهار کرد: «شخصی که بگوید باید با اسرائیل صلح شود، یا نادان است یا جاسوس همان اسرائیل غاصب که از او دفاع میکند».
سخنگوی شورای علمای فلسطین در لبنان افزود: «او را رسما به مناظره زنده دعوت میکنم تا همه بدانند او سادهترین مسائل دین اسلام را هم نمیداند. اگرچه این اشخاص بیسواد همیشه از مناظره و بحثهای علمی فرار میکنند».
* مناظره عبدالحمید با اسماعیلزهی
مشروعیتبخشی عبدالحمید به اسرائیل و صحبت از نظریه 2 دولتی در فلسطین در حالی است که او در گذشته مواضعی ضدصهیونیستی داشته و مدافع مردم فلسطین بوده است:
«حتی یک وجب از خاک فلسطین نباید به اسرائیل ملحق شود»، «طرح الحاق بخشهایی از کرانه باختری رود اردن به خاک اسرائیل که یکی از طرحهای آمریکاست، یک ظلم، اجحاف و بیعدالتی بزرگ است»، «منشأ تمام بحرانهای جهانی، اشغال فلسطین و ظلمها و زورگوییهایی است که علیه ملت فلسطین انجام میگیرد»، «دنیایی که مدعی رعایت حقوق بشر بوده و ادعای توسعه و پیشرفت را دارد چگونه بدون هیچ دلیل موجهی از یک رژیم اشغالگر، متجاوز و قاتل حمایت میکند»، «دولت و کشور آمریکا بدون هیچ توجهی به احساسات و حقوق ملت فلسطین و سایر مسلمانان جهان، در کنار یهودیان و صهیونیستها قرار میگیرند و با توسل به زور میخواهند سرزمین فلسطین را برای همیشه به نام خودشان ثبت و ضبط کنند»، «دشمنان اسلام میخواهند قبله اول مسلمانان را برای همیشه تصاحب و عبادتگاه خودشان را در آنجا بنا کنند».
اینها مواضع عبدالحمید اسماعیلزهی پیش از اغتشاشات زن، زندگی، آزادی است که امام جماعت مسجد مکی زاهدان هنوز سودای تعریف خود به عنوان اپوزیسیون جمهوری اسلامی را در سر نداشت.
تاریخ گواهی میدهد افراد و گروههای ضدانقلاب در دشمنیورزی با جمهوری اسلامی به قدری پیش رفتند که حتی حاضر شدند گذشتهشان را هم منکر شوند. با توجه به مواضع عبدالحمید اسماعیلزهی در یک سال اخیر که اغلب برخلاف اسلام و امنیت ملی است، به نظر میرسد او نیز چنین مسیری را طی میکند. مسیری که فعلا به تبرئه و تطهیر رژیم صهیونیستی و پایمال کردن حق مردم مظلوم فلسطین منتهی شده است.