یونس مولایی: 1- قاب دوربین نسبتا ساکن است، پدری در نقطه کانونی تصویر ایستاده و نوزادش را نوازش میکند؛ میگوید «همهمان فدای مقاومت»، گویی از مقاومت یک لالایی برای فرزندش ساخته است. دست به کمر نوزاد میکشد، میگویم احتمالا از پس صدای انفجار و ترس، قصد آرام کردن کودک را دارد. دوربین هنوز ثابت است و مرد میگوید: «همهمان فدای مقاومت»؛ مرد حرکت میکند و جلو میآید، از فیلمبردار جلو میزند، دوربین به سمتش میچرخد و صورت پسرش در قاب میافتد. سیمای خونین نوزاد معصوم، کانون تصویر میشود. میگویم احتمالا زخم زیادی برداشته است و پدر دنبال یک تخت در بیمارستان است. ظنم چیز دیگری میگوید اما اعتنایی به آن ندارم، پدر هنوز در حال تکرار جمله «همهمان فدای مقاومت» است که جسم پسر را بالا میآورد، سر که به سبکی در هوا رها میشود، هیچ دلیلی برای نه گفتن به آن ظن نیست. اینها لالایی خواب نبود، روحیه دادن به کودکی زخم برداشته نبود. پسر، جان داده بود و پدر، میوه بهاران ندیده عمرش را با رجز به بهشت بدرقه میکرد و میگفت: «همهمان فدای مقاومت». بیش از این تاب دیدن نیست، گویی تمام تاریخ فلسطین را در چند فریم دیدهام. فرزندانی که در خون میغلتند، آرزوهایی که ناتمام میمانند و مقاومتی که مستدام است، چه به لالایی، چه به دلداری و چه به هنگام خاکسپاری. گویی این قاب کوچک که گاه ساکن و گاه لرزان بود، تمثیلی از تاریخ فلسطین است. غمانگیز همچون داغ ابدی جنایت اشغالگران، آشنا بسان تداوم سرکوبها و باشکوه چون مقاومتی که پس از هر حمله جوانه جدیدی بر این خاک میزند.
2- عملیات «توفان الاقصی» آغاز عصر جدیدی برای مقاومت اسلامی در فلسطین بود. مقاومتی که تاریخیترین ضربه خود را به گیجگاه غاصبان زد. ابتکار تهاجمی این حمله که به غافلگیری سیستم اطلاعاتی - امنیتی رژیم صهیونیستی منتهی شد، آغاز فصلی بود که در آن مقاومت از جریانی واکنشی تبدیل به یک بازیگر تعیینکننده شد. عمق ضربهای که گروههای مقاومت فلسطینی به رژیم صهیونیستی وارد کردند، با سرخوردگی فرماندهان نظامی رژیم همراه بود. در عین حال اعتماد به نفسی را به نسل جدید مقاومت هدیه داد که نشان آن را پس از این در دیگر عملیاتهای آزادیطلبانه باید یافت. در پس تمام ابتکارات نظامی و امنیتی اما آنچه در حاشیه این عملیات به چشم آمد، پشتیبانی تمام گروههای مبارز و جامعه فلسطین از این حملات بود، به گونهای که کمترین دورهای از تاریخ را میتوان پیدا کرد که چنین اتحادی در میان هستههای مقاومت فلسطین شکل گرفته باشد. فلسطین حالا 7 دهه تجربه و تاریخ مبارزاتی را با خود به همراه دارد. تجربیاتی که از ائتلاف با دولتهای عربی و تشدید ناسیونالیسم عرب تا پیمان صلح را میتوان در آن یافت؛ تجربیاتی که هیچکدام به موفقیت مقاومت اسلامی نرسید. همراهی با جریانهای اسلامی که تا چند سال پیش به نوار غزه محدود بود، حالا به کرانه باختری نیز رسیده است، تا جایی که عمده عملیاتهای شهادتطلبانه سالهای گذشته مربوط به جوانانی بود که در کرانه باختری عضو گروههای مقاومت شده بودند.
3- فلسطین امروز در نقطهای ایستاده است که هیچ گزینه آزمودهنشدهای را برای جنایتکاران اشغالگر باقی نگذاشته است. صهیونیستها در این سالها تمام جنایتهای ممکن را علیه فلسطینیها مرتکب شدند. آنها حتی امید به زمان داشتند تا با گذر زمان، وابستگی به مفهوم فلسطین در میان نسلهای جدید که از وطنشان جز ویرانی و مرگ چیزی ندیدهاند، ریشهکن شود. با این حال اکنون در هشتمین دهه مقاومت فلسطین برای پاسداری از موجودیت وطن، نسل جدید شجاعتر و مصممتر از پدران خویش برای آزادی قدم برمیدارد. نسلی که در پس تجربه انتفاضه به این باور رسید که میتوان به سلاح جان هم که شده از آزادی پاسداری کرد. موقعیت امروز فلسطین و دست برتر مقاومت در تعیین زمین بازی بیش از آنکه در نتیجه تقویت قدرت دفاعی مقاومت به دست آمده باشد، ناشی از «آگاهی تاریخی» فلسطینیان نسبت به تنها گزینهای است که آنها را موجود نگه میدارد. تجربه شکست جنگهای عربی و دستهای خالی پس از تسلیم در اسلو به فلسطینیان نشان داد همین قلمرو را نیز تا زمانی میتوان حفظ کرد که دستهای پر و جانهای آمادهای برای جنگیدن داشته باشند. آنچنان که اهالی غزه بعد از موفقیت عملیات «توفان الاقصی» با شناخت کامل از مشی صهیونیستها و بمبهایی که قرار است بر سرشان فرود آید، جشن پیروزی گرفتند و از مقاومت قدردانی کردند؛ جشن و پاسداشتی که نشان از آگاهی جمعی آنها نسبت به گزینه برنده مقاومت داشت.
4- بار دیگر به چشمان پدر خیره میشوم؛ در سختترین ثانیهای که میتوان در تقدیر برایش متصور بود. فرزندی که به خواب سنگین مرگ رفته است را نوازش میکند و میگوید: «همهمان فدای مقاومت»؛ او سیمای راستین همان آگاهی دشمنشکنی است که تمام هیمنه اشغالگران را در مقابل دیدگان جهانیان شکست داد. در همان ساعات نخستین پس از عملیات «توفان الاقصی» بود که ابوعبیده، سخنگوی قسام خطاب به اشغالگران گفته بود: «ما تصمیم گرفتهایم که یکبار بمیریم به جای هر روز مردن». گویی هیچ زمانی فلسطین همچون امروز به این جمله ایمان ندارد، آنها به سلاح مرگ برای به دست آوردن زندگی مجهز شدهاند.