ثمانه اکوان: مرحله اول عملیات توفان الاقصی، با توجه به ابعاد و گستردگی این عملیات و نتایج شگفتانگیزی که در ضربه زدن به اهداف و منافع رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی داشت، مرحلهای کاملا موفق و پیروزمندانه برای نیروهای مقاومت بود. نتیجه مثبت این عملیات برای نیروهای مقاومت، تثبیت و افزایش قدرت مقاومت است که در ذهن تمام دنیا حک شده است. اگر تاکنون از مردم غزه به عنوان مردمی یاد میشد که در برابر تجاوزگریهای صهیونیستها ایستادگی کرده اما همیشه آماج حملات نظامی هستند و قدرت و توان مقابله با این تهدیدات را ندارند، از این پس از آنها با عنوان مردمی یاد میشود که میتوانند عملیاتهای انتقامجویانه انجام دهند و پیچیدهترین عملیاتهای نظامی را با سرعت و دقت زیادی به سرانجام برسانند. از این منظر است که این عملیات باعث به وجود آمدن بازدارندگی در مقابل دشمن صهیونیست میشود. توازن قوا و قدرت بازدارندگی قوی، یکی از اثرات بسیار مثبت این عملیات برای حماس و نیروهای مقاومت در فلسطین است. این در شرایطی است که رژیم صهیونیستی سعی داشت با پیشبرد مساله عادیسازی روابطش با کشورهای عرب منطقه، ضمن ایجاد بازدارندگی برای خود، بازدارندگی فلسطینیان را نیز دچار فروپاشی کند اما با عملیات نظامی حماس، این بازدارندگی به نفع جریان مقاومت رقم خورد و تا مدتها نیز اثرات آن ادامه خواهد داشت.
پرداختن به تبعات این عملیات در فضای سیاسی رژیم صهیونیستی میتواند باعث تقویت اسناد درباره پیروزی مقاومت در این عملیات شود. در ۴۱ هفته گذشته، هر هفته روزهای شنبه تظاهرات وسیعی علیه نتانیاهو در سرزمینهای اشغالی شکل میگرفت و شکاف سیاسی موجود بین بازیگران سیاسی این رژیم روزبهروز افزایش مییافت. هم اینک نیز غافلگیر شدن صهیونیستها از این عملیات میتواند به پای نتانیاهو، ارتش یا نیروهای اطلاعاتی - امنیتی این رژیم نوشته شود و بعد از تمام شدن درگیریهای نظامی، میتواند منجر به دعوایی عظیم در داخل سرزمینهای اشغالی و چنددسته شدن نیروهای سیاسی شود. نتانیاهو پیش از این تلاش داشت با پیشبرد لایحه اصلاحات فضایی، از زیر بار فساد مالی خود و خانوادهاش فرار کند اما باید دید آیا نیروهای سیاسی حاضر در سرزمینهای اشغالی در این زمینه باز هم با نتانیاهو همراه میشوند یا اینکه او باید از عالم سیاست این بار به صورت جدی خداحافظی کند. در عین حال اگر قرار باشد کمیتهای برای بررسی این حادثه در داخل رژیم صهیونیستی تشکیل شود، مطمئنا میتواند مانند کمیته تشکیل شده برای بررسی دلایل شکست این رژیم در جنگ 33 روزه، نتانیاهو یا دیگر مسؤولان دولتی را مقصر بداند و منجر به خروج او از صحنه سیاست رژیم صهیونیستی شود.
نتایج جنگ به صورت نظامی هر چه باشد، با تداوم آن ممکن است از ابعاد و حجم آنها کاسته شود. در اینجاست که جنگ روایتها و رسانهها به میدان میآید؛ میدانی که به دلیل ضعف رسانهای کشورهای اسلامی، ممکن است این بار توسط صهیونیستها و متحدانشان در غرب فتح شود.
مهمترین رسالت رسانههای داخلی و برونمرزی و رسانههای جهان اسلام از این منظر، باید تلاش برای تبیین ابعاد این عملیات بزرگ، تأکید بر تاریخی بودن آن، همچنین توجه ویژه به ابعاد پیروزی فلسطین باشد. در واقع پیروزی در میدان نبرد باید با پیروزی در عرصه رسانه و دیپلماسی (به خصوص دیپلماسی عمومی) همراه باشد.
یکی از ابعاد پیروزی در جنگ رسانهای، پیشبرد روایت در مجامع حقوقی است. به نظر میرسد از این پس صهیونیستها در حال آماده شدن برای پیگیری این پرونده در مجامع حقوقی باشند، بنابراین مهمترین اولویت در شرایط حاضر آغاز نبرد دیپلماتیک و حقوقی علیه رژیم صهیونیستی است.
درخواست از جامعه جهانی برای محکومیت این رژیم به دلیل هدف قرار دادن غیرنظامیان بویژه کودکان، استفاده از تسلیحات ممنوعه مانند بمبهای فسفری و تشدید محاصره غزه و بستن آب، برق و گاز به روی مردم و هدف قرار دادن منازل مسکونی، مساجد، بیمارستانها و مدارس به صورت کور، مهمترین مسائل در نبرد حقوقی است. مساله دیگری که باید به صورت جدی به آن پرداخته شود، درخواستهای مسؤولان رژیم صهیونیستی برای نسلکشی یا انجام جنایت جنگی علیه فلسطینیان است. از این رو صحبتهای اخیر وزیر جنگ رژیم صهیونیستی که مردم غزه را حیوانات انساننمایی خوانده بود که باید همه چیز از آنها گرفته شود و مانند حیوان با آنها رفتار شود، میتواند به عنوان توجیه در انجام جنایت جنگی در مجامع حقوقی بینالمللی مورد پیگیری قرار گیرد. ابراز نگرانی مجامع حقوق بشری و بینالمللی در این باره میتواند منجر به اقدامی حقوقی علیه رژیم صهیونیستی باشد. اگر پرونده رژیم صهیونیستی در مجامع بینالمللی مانند شورای حقوق بشر یا دیوان بینالمللی دادگستری مطرح شود و حقوقدانان جهان اسلام به بررسی این پروندهها و طرح ادله مردم غزه در این باره بپردازند، مطمئنا رژیم صهیونیستی در مجامع عمومی نیز بعد از میدان جنگ، دچار انزوا و شکست میشود.
صهیونیستها گرچه تلاش دارند با مظلومنمایی، عملیاتهای نظامی کور و سبعانه خود را توجیه کنند اما حقیقت باید توسط رسانهها و حقوقدانان به صورت جدی مطرح شود. مجامع اسلامی مانند سازمان همکاری اسلامی یا اتحادیه عرب یا جنبش غیرمتعهدها میتوانند غیر از ارائه بیانیه و محکوم کردن این حملات، به فکر انجام اقدامات حقوقی در این زمینه باشند و به نظر میرسد وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی بیشترین نقش را میتواند در این باره داشته باشد. سیاست منطقهای جمهوری اسلامی تاکنون در طول چند سال گذشته پیشرفت و نتایج خوبی داشته است و دیپلماسی فعال ایران در این زمینه میتواند راه را برای تعاملات بعدی بین ملتها و دولتهای اسلامی در منطقه باز کند.