printlogo


کد خبر: 268759تاریخ: 1402/7/19 00:00
رهاورد عملیاتی که شروع آن همان پیروزی بود
پس شدنی است

رضا باقری‌پور*: تاریخ سیاست یعنی همین انقلاب‌ها، کودتاها، پیمان‌ها، گسستن‌ها، سقوط و ظهور‌ها. اهل فکر و نظر وقتی درصدد پاسخی به چرایی رخداد هر یک از این پدیده‌ها هستند، اسباب سیاسی و اقتصادی و اجتماعی را شمارش می‌کنند. همواره ظرافتی مهم از خلال تحلیل‌هایی اینگونه از قلم می‌افتد که اخیرا بیشتر به آن توجه می‌شود؛ آن هم اینکه شاید مقدم‌ترین علت درافتادن یک طرح و رخداد، «شدنی» شدن آن است. بی ‌هیچ استنادی می‌توان تا حد زیادی و بلکه کاملا تایید کرد لحظه‌ طلایی رقم خوردن یک رخداد در تاریخ آن است که کنشگر دریابد «تصور» او، شدنی است.
کورزمن در ورای تمام تحلیل‌هایی که از ظهور انقلاب اسلامی ایران ارائه شده، نکته بدیهی‌ای روی میز مطالعه جهان می‌گذارد. او می‌گوید: «اگر مردم انتظار داشتند اعتراضات به شکست بینجامد، فقط پردل و جرأت‌ها یا احمق‌ها کمابیش در آن شرکت می‌کردند [که خب] با آن تعداد اندک اعتراضات راه دیگری جز شکست نداشت. تا وقتی انقلاب «تصورناپذیر» بماند ناممکن خواهد بود. چنین قیامی تنها وقتی می‌تواند آغاز شود که انبوهی از مردم شروع کنند به «تصور تصورناپذیر». (کورزمن، 1398، 288)
* سازه‌ها ریخت، تصور بال گشود
«بعضی سازه‌های اصلی حاکمیت رژیم غاصب ویران شد». این برآیندی از وضع خلق شده توسط عملیات توفان الاقصی به بیان حضرت امام خامنه‌ای در صبحگاه سه‌شنبه 18 مهر در بازدیدشان از دانشگاه افسری امام علی علیه‌السلام است.  
رژیم صهیونیستی به حق یا غصب به هر حال در نظام بین‌الملل یک دولت تلقی می‌شد. ارتشی نامدار داشت. صاحب سلاح اتمی بود. شهرت دستگاه اطلاعاتی‌اش عالمگیر بود. کشاورزی و شهرسازی‌اش جاذبه داشت. به یک بیان، سخت و استوار جلوه می‌کرد. این تصویر از دولت صهیونیستی ایجاد همسویی با پروژه انهدام اسرائیل در نظام بین‌الملل بویژه جهان اسلام از طرفی و از طرف دیگر موجه‌سازی هزینه‌های این پروژه در داخل کشور را در بعضی مواقع با چالش مواجه می‌کرد.
این پروژه باید به تمام شرکای بالقوه‌ و یا حتی ناظران بی‌طرف که در دایره انقلاب تعریف نمی‌شوند، تفهیم می‌شد. تا قبل از 15 مهر یا همان 7 اکتبر، حذف اسرائیل یک گزاره‌ ایدئولوژیک که نهایتا تامین‌کننده‌ بخشی از منافع جمهوری اسلامی ایران است، تلقی می‌شد؛ موضوعی که شاید در ذهن بخشی از سیاسیون ایرانی، مقداری دور از ذهن به نظر می‌رسید. این همان سازه بین‌الاذهانی‌ای بود که رژیم صهیونیستی را سرپا نگه می‌داشت. این سازه‌ای که سخت و استوار می‌کرد، دیگر نیست. دود شد و به هوا رفت.
تصوری که از 15 مهر ایجاد شده، جان یک دولت قدرتمند و سرپا را هم خواهد ‌گرفت چه رسد به رژیمی که اساسا شرط حیات آن همین تصورناپذیری بود. فرامکین در سقوط دولت عثمانی بصیرتی شبیه به ظرافتی که کورزمن هم در ماجرای پیروزی انقلاب اسلامی دیده به خواننده می‌دهد. او در جایی از کتاب «صلحی که همه صلح‌ها را بر باد داد» می‌نویسد: «با این همه هر دو گروه [2 گروه از تصمیم‌گیران در انگلیس] باور داشتند امپراتوری عثمانی فرومی‌پاشد و تکه‌های آن توسط دولت‌های اروپایی به یغما می‌رود. این فرض یعنی فروپاشی عثمانی، یکی از موتورهای محرک تاریخ شد». (فرامکین،1388، 26)
عثمانی را بیش از هر چیزی، همین تصور که دیگر به انتهای خط رسیده، به انتهای خط رساند.
اسرائیل می‌تواند به دشمنانش حمله سایبری کند، می‌تواند در تاسیسات دشمنانش خرابکاری کند، آتش‌سوزی ایجاد کند یا مثلا چندبار دیگر همین دست شورش‌ها نظیر زن، ‌زندگی، ‌آزادی را تکرار کند؛ در یک کلام همه شاید باور کنند این رژیم تا روزی که تاریخش به سر برسد می‌تواند کمی «اذیت» کند اما کمتر کنشگر عاقلی روی این دیوار دیگر یادگاری خواهد نوشت.
آنچه اسرائیل تا سررسید خود پس از این انجام می‌دهد، شبیه به نفرین و دشنام‌های یک اعدامی عصبانی پای چوبه‌ دار، چند ثانیه قبل از مرگ است.
* راهی که آمدیم
اثنای جنگ 33 روزه بود که از کاندولیزا رایس، وزیر خارجه دولت بوش پرسیدند «این چه وضعی است؟ تا کی به این منوال خواهد بود؟» پاسخ رایس به این پرسش یکی از جملات ماندگار تاریخ روابط بین‌الملل را ساخت. او گفت: «این درد زایمان خاورمیانه جدید است».
طنازی خانم رایس هیچگاه نمود عینی نیافت و خاورمیانه‌ای باب میل آمریکا حتی برای یک سال ساخته نشد اما می‌شود از واژگان او برای توصیف ماوقع این روزهای فلسطین اشغالی استفاده کرد: «این درد سقط یک جنین نامشروع بود».
منابع
کورزمن، ریچارد.(2004). انقلاب تصورناپذیر در ایران، ترجمه: ملاعباسی، محمد(1398)، تهران: ترجمان
فرامکین، دیوید(1989). صلحی که همه صلح‌ها را بر باد داد، ترجمه: حسن افشار (1388)، تهران: نشر ماهی
پژوهشگر سیاست‌گذاری عمومی *

Page Generated in 0/0055 sec