رها عبداللهی: این روزها که خبر توفان الاقصی همه جا را پر کرده، واکنشهای ضدونقیضی نسبت به آن در میان افکار عمومی قابل مشاهده است. اکثریت ایرانیان طرفدار فلسطین و معتقد به مظلومیتش هستند و نسبت به جنایات اسرائیل منزجر و متنفرند اما در کوچه و بازار، دانشگاه و مدرسه، روزنامهها و فضای مجازی گاهی صداهایی شنیده میشود که نشاندهنده خلأ تحلیل درست نسبت به وقایع این روزهاست. این خلأ حتی بین برخی روشنفکران، سیاسیون و روزنامهنگاران هم هست. کسانی که - بدون توجه به عدم دخالت جمهوری اسلامی در عملیات حماس - این اتفاقات را برای ما خطرناک و در معرض جنگ قرار دادن مردم ایران توصیف میکنند؛ کسانی که مدام از خطر نتایج منفی اقتصادی این عملیات برای ایران میگویند و مفروض احتمالی خود را پای حمایت ایران از حماس و خوشحالی انقلابیها مینویسند؛ کسانی که اقدامات نیروهای حماس نسبت به صهیونیستها را خشونت میدانند و تصور میکنند حتی اگر اسرائیل این همه جنایت را علیه مردم فلسطین مرتکب شده، اینها نباید انتقام میگرفتند؛ کسانی که عملیات توفان الاقصی را جنون مینامند چون باعث واکنش شدیدتر اسرائیلیها و بهانه کشتار بیشتر فلسطینیها شده (انگار نه انگار کشتار روزانه فلسطینیها، تخریب خانههایشان، اسارت هزاران فلسطینی در زندانهای اسرائیل بعضا بدون محاکمه، سالها محاصره شدید غزه و تحقیر و توهین همیشگی فلسطینیها توسط نژادپرستهای صهیونیست 75 سال است هر روز تکرار میشود)؛ کسانی که ذهنشان با ابرقدرتی آمریکا و اسرائیل قالبگیری شده و قادر به درک اراده قوی جوانان فلسطینی در توفان الاقصی نیستند و سادهلوحانه آن را در چارچوب نقشههای اسرائیل و شخص نتانیاهو برای نجات حزبش از فروپاشی سیاسی تحلیل میکنند. باید گفت آن خانم بلاگری که شادی مردم نقاط مختلف دنیا از توفان الاقصی را سرزنش میکرد و میگفت خوشحالی از جنگ دیوانگی است، سطح تحلیلش بالاتر از آن مثلا تحلیلگر غربگراست که این عملیات را در پازل نقشههای نتانیاهو میبیند!
ضعف تحلیل وقایع فلسطین عوامل زیادی دارد. یکی از دلایلش این است که منطق حمایت ما از فلسطین کمتر گفته شده و مردم بیشتر شعر و شعار شنیدهاند. در مدارس گفتمان آرمان قدس شریف تدریس و تحلیل نمیشود. جز چند فیلم سینمایی خاص، سینمای ما نسبتی با گفتمان ضدصهیونیسم جمهوری اسلامی ندارد. اخبار جنایات اسرائیل هم بر اثر تکرار لوث شده و توجهات را کمتر برمیانگیزد. اینها را بگذارید کنار شایعاتی که از ابتدای انقلاب از بیبیسی تا تاکسی و از کرسی تدریس دانشگاه تا بساط سبزی پاک کردن تکرار شده و برای خیلیها باور ساخته که پول مردم ایران خرج فلسطینیها میشود. بگذارید کنار تبلیغات وسیع لابیهای رسانهای یهود برای مهندسی ذهن ایرانیان و بگذارید کنار سرمایههای داخلی اسرائیل در ایران که سالهاست با رسانهها و تریبونهای سیاسیشان پیگیر تحقق اهداف صهیونیسم در ایران هستند.
این واقعیت است که بسیاری از مردم رابطه دشمنی با اسرائیل و منافع ملی را نمیدانند؛ حتی خیلیها که دلشان با مظلومان فلسطینی است و قلبشان برای آزادی قدس شریف میتپد، از نسبت این مبارزه با منافع ملی ما بیخبرند.
این بیخبریها موجب شده گاهی وجهه حمایت مردمی از فلسطین در کشور ما کمرنگ شود و حتی مثل این روزها عدهای به جای حمایت از عملیات غرورآفرین مجاهدان، آن را سرزنش و تخطئه کنند.
* مبارزه با اسرائیل برای مردم ایران چه سودی دارد؟
این سوال مهمی است که جدا از بشردوستی و عدالتخواهی ایرانیان، ضدیت همیشگی همه آزادگان جهان با ظلم و کشتار و حمایت از مظلوم و هویتی بودن دفاع از مظلومان دیگر کشورها بویژه امت اسلامی برای جمهوری اسلامی، باید در ذهن همه مردم ما پاسخ قانعکننده داشته باشد. آنان نیاز دارند بدانند اگر جمهوری اسلامی تا به حال برای حمایت از فلسطین و دشمنی با اسرائیل هزینه داده یا در آینده بناست هزینه دهد، این هزینه چه نسبتی با منافعش دارد.
اسرائیل از روز اول موجودیتش برای ایران تهدید محسوب میشد. این تهدید به علت ماهیت ژئوپلیتیک و سرزمینی ما حتی پیش از پیروزی انقلاب نیز وجود داشته و اختصاصی به جمهوری اسلامی ندارد اما بعد از پیروزی انقلاب بویژه بعد از تبدیل شدن ایران به قدرت منطقهای این تهدیدها به روز شد.
نسبت اسرائیل با تهدید منافع ملی ایران را در 3 بعد امنیتی، سرزمینی و اقتصادی میتوان بیان کرد. اسرائیل شاهاک، نویسنده یهودی منتقد رژیم صهیونیستی که در کتابهای خود مقاصد و نیتهای واقعی اسرائیل را آشکار ساخته، درباره اصول و ابزار سیاست خارجی اسرائیل نوشته: «2 هدف اصلی سیاستهای منطقهای اسرائیل عبارتند از: کسب هژمونی در خاورمیانه و حمایت از ثبات رژیمهای منطقه به استثنای جمهوری اسلامی ایران و عراق. اسرائیل به دنبال سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی ایران است و مهمترین علت دشمنیاش با ایران، میل و آرزویش برای هژمونی بر خاورمیانه است. جمهوری اسلامی ایران به سبب بیش از 2 دهه مقاومت در مقابل آمریکا، همچنین احتمال کسب سلاحهای هستهای یک قدرت منطقهای است و دولت اسرائیل که خواهان هژمونی منطقهای است، نمیتواند دولتهای قوی منطقه را تحمل کند».
- اسرائیل بارها تلاش کرده است نظر موافق آمریکا را برای حمله به ایران جلب کند و خود به تنهایی بارها و به اشکال مختلف تلاش کرده است به کشورمان ضربه وارد کند. البته این دسیسهچینی منحصر به کشور ایران نبوده و رژیم صهیونیستی در سرتاسر خاورمیانه برای تضعیف کشورهای این منطقه از هر عملی که موجب تضعیف حکومت مرکزی و نیروهای نظامی آن کشور شود، فروگذار نکرده است.
- اسرائیل از لحاظ تسلیحات متعارف و غیرمتعارف قدرتمندترین دولت خاورمیانه است و به خاطر این مزیت، همواره با حملات پیشدستانه به کشورهایی که در موردشان احساس خطر میکند، سعی دارد برتری نظامی خود را حفظ کند. این نکته را باید مدنظر داشت که رژیم صهیونیستی دارنده سلاح اتمی بوده و به معاهده ان.پی.تی نیز نپیوسته است. این رژیم جعلی که از روز ایجاد، در حال جنگ، تجاوز، خونریزی و تعدی به حقوق دیگر ملل است و در این مسیر از هر سلاحی بهره میجوید، بالقوه برای هر کشوری در منطقه خطرناک است.
با توجه به اینکه بارها صهیونیستها ایران را به حمله اتمی پیشدستانه تهدید کردهاند، باید این نکته را مدنظر داشت که اسرائیل یک تهدید امنیتی برای ژئوپلیتیک تمام کشورهای خاورمیانه و در رأس آنها ایران است.
- اسرائیل در اجرای دکترین «محورهای پیرامون» تلاش کرد با کشورهای پیرامون ایران روابط خود را توسعه داده و با نفوذ در آنها امنیت ملی ایران را مورد تهدید قرار دهد. در این راستا، اسرائیل کوشید در جناح غرب ایران، با نفوذ در ترکیه و عراق و در جناح شمال ایران با نفوذ در جمهوری باکو و آسیای مرکزی و در جناح جنوب ایران با نفوذ در کشورهای خلیج فارس بویژه قطر، ایران را به صورت گازانبری به محاصره خود درآورد. با توجه به سقوط طالبان در افغانستان و رژیم صدام در عراق و حضور نظامی آمریکا در این دو کشور، نفوذ اسرائیل در مرزهای شرق و غرب تشدید شد.
- اسرائیل درصدد تضعیف قدرت اقتصادی ایران است و از تشویق تحریمهای اقتصادی ایران از سویی دنبال ایجاد تشتت داخلی و بیثباتی سیاسی و از بین بردن حمایت مردمی و مشروعیت مردمی ایران است و از سوی دیگر هدف تضعیف نظامی که از نتایج ضعف اقتصادی هر کشوری است را دنبال میکند.
- لابی آیپک (کمیته روابط عمومی آمریکا - اسرائیل) در واشنگتن نقش مهمی در فضاسازی علیه جمهوری اسلامی ایران و بزرگنمایی خطر ایران نسبت به اسرائیل، منطقه و جهان داشته که ماحصل نهایی آن «تحریمهای فشار حداکثری» علیه ایران شد.
- عوامل رژیم صهیونیستی در برهم زدن روابط و برنامههای مشترک جمهوری اسلامی با دیگر کشورها تلاش بسیاری میکنند. برای مثال چند سال پیش موساد با اتهام زنی بیاساس در برنامههای مشترک ایران و دانمارک کارشکنی کرد.
- رژیم صهیونیستی در چند سال اخیر تلاش کرده با همپیمانی با دشمنان منطقهای ایران از جمله عربستان، امارات و بحرین به تشدید فشار علیه ایران بپردازد، همچنین دیگر بر کسی پوشیده نیست پشت بسیاری از حرکتهای تروریستی و آشوبهای داخلی دست سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی نهفته است و این رژیم جعلی تلاش کرده از هر فرصتی علیه منافع کشورمان بهره ببرد.
- تهدید سرزمینی دیگر کشورها بویژه کشورهای خاورمیانه در سیاست «نیل تا فرات» رژیم صهیونیستی نهفته است که براساس آن دستاندازی به سرزمینهای هدف این سیاست را در دستور کار خود دارد و اگر با آن مقابله نشود، حاکمیت تکتک کشورها را به خطر میاندازد. همین موضوع اسرائیل را به عامل ناامنی خاورمیانه تبدیل کرده است.
اگر مهمترین وظیفه دولت دفاع از مرزها و منافع ملی کشور باشد، بر اساس دلایل فوق میتوان گفت جمهوری اسلامی ایران بر مبنای ضرورت منافع ملی خود، با رژیم غاصب صهیونیستی مخالفت و از مردم فلسطین حمایت میکند.